روزنهای برای تنفس
متاسفانه صبح روز جمعه ۷ آبان که برای پیادهروی معمول صبحگاهی وارد پارک شدم در کمال تعجب با سیل ماشینها و موتورهایی مواجه شدم که علاوه برای ایجاد آلودگیهای صوتی و سایر آلایندهها فضای امن پارک را برای شهروندان پیادهرو و دوچرخهسوار به شدت مورد تهدید قرار داده بودند.
آتوسا راوش
روزنامهنگار
در دورانی نه چندان دور دورتادور تهران که مانند الان تا کوهها گسترش نیافته بود کمربندهای سبزی کشیده شد تا ضمن تعیین مرزهای سبز پایتخت ریههای آن هم باشد.
با حضور مسئولان دلسوز و خدمتگزار طی سالیان نه تنها شهر تهران آنچنان وسعتی یافت که کار از محدوده و مرز گذشت بلکه آن کمربندهای سبز نیز مانند پارکهای جنگلی حصارک و لویزان به شدت برای این شکم و پهلوی فراخ تهران تنگ آمد. تلاشها و نگرانیهای شهروندان برای حفظ این پارکهای جنگلی هماره در قبال مافیای شهری که برای کسب درآمدهای بیشتر به بهانههای مختلف به این پارکها هجوم بردهاند و فضای سبز آن را برای ساخت شهرکهای مسکونی، جاده و اتوبان و یا ایجاد رستورانهای لوکس و آنچنانی مورد تعرض قرار دادهاند نیز بینتیجه ماند.
نمونهاش از جا کندن ده ها درخت سبز در پارک جنگلی لویزان در دوران ریاست جناب رئیس مجلس انقلابی بر شهرداری تهران در یک نیمه شب هولناک برای ساختن اتوبانی که معلوم نشد کدام گره کور ترافیک این شهر پُرگره را گشود. یا مورد ساخت سفرهخانه سنتی باز هم در زمان شهردار انقلابی با دیوارههای بتونی در مجاورت هتلی که چشماندازهای منحصر بفرد داشت و ریختن فاضلاب رستوران سنتی در محیط پارک و دهها مورد آلاینده برای این پارک زیبا به صرف کسب درآمد نورچشمیهای پیمانکار در شهرداری وقت.
طی دوران کرونا و با محدودیت ورود وسایل نقلیه موتوری و تعطیل شدن رستوران و سایر متعلقات، پارک جنگلی لویزان نفسی تازه کرد و شهروندانی که برای پیادهروی و دوچرخهسواری و پیشگیری از ابتلا به کرونا با پیادهروی در فضایی پاک با خیالی آسوده بدون حضور آزار دهنده ماشینها و موتورها به پارک میآمدند علاوه بر تجربه حضوری امن و سبز در پارکی در دل شهری پرهیاهو، شاهد حضور حیواناتی مانند سنجابها و روباههایی بودند که تا قبل از این به دلیل حضور آلایندههای موتوری، کمتر به چشم شهروندان میآمد. طی این مدت روز به روز بر حضور شهروندانی که برای پیادهروی و آرامش نسبی جادههای این پارک زیبا را پیاده یا با دوچرخه در مینوردند افزوده شد. متاسفانه صبح روز جمعه ۷ آبان که برای پیادهروی معمول صبحگاهی وارد پارک شدم در کمال تعجب با سیل ماشینها و موتورهایی مواجه شدم که علاوه برای ایجاد آلودگیهای صوتی و سایر آلایندهها فضای امن پارک را برای شهروندان پیادهرو و دوچرخهسوار به شدت مورد تهدید قرار داده بودند.
کاش مسئولان محترم شهرداری لااقل پارکهایی مانند پارک لویزان را در سطح این شهر پرآشوب و آلوده برای شهروندانی که میخواهند به دور از رفت و آمد هر گونه وسیله نقلیه که این شهر را مانند اژدهایی در کام خود فرو برده دمی بیاسایند، امن نگه دارند.
متاسفانه علیرغم جمع آوری امضاهای بسیاری از شهروندان مبنی بر بسته نگه داشتن دربهای پارک به روی ماشینها و موتورهای مزاحم امروز ثابت شد که در شهرداری آن چه که حرف اول را میزند پول و کسب درآمد است و نه سلامت مردم.
ارسال نظر