روابظ عجیب در کارتون ها + عکس
دوستی های غیر عادی که در انیمیشن های محبوبمان دیدیم
10. سگ و گربه
فیلم: سریال گربه سگ
مجموعه گربه سگ، زندگی دو برادر چسبیده به هم را روایت میکند، که یکی از آنها سگ و دیگری گربه است. داستان حول و حوش زندگی گربه و سگ میچرخد. دو برادری که در یک بدن زندگی میکنند، و اگرچه بهترین دوستان و برادران برای یکدیگر به شمار میآیند، امّا آنها شخصیت های بسیار متفاوتی با هم دارند. گربه بسیار مبادی آداب است، امّا سگ عاشق تفریح و سرگرمی و دوست دارد به تعقیب ماشین های زباله و اتومبیل ها بپردازد و به کشف چیزهایی بپردازد که گربه اصلا علاقه ای به آنها ندارد.
سگ هم لاابالی و لاقید است و هم ساده لوح تر از گربه. او همچنین منبع خام دستی است. هنگامیکه گربه یا هر شخصیت دیگری او را ترغیب به انجام کاری میکنند، او با بلندپروازی کار را پذیرفته و با انرژی و نیروی کامل درونش شیرجه میزند. سگ، حیوانی معمولی و وفادار است و به آسانی متقاعد میشود. گربه، باهوش تر، دقیق تر، و حیله گرتر میباشد. او نقشه هایی را طراحی میکند تا بدان طریق سگ را فریب داده و او را ملزم به انجام کاری نماید که خود میخواهد. مانند سگ را باهوش نشان دادن، تا از منافعش بهره مند شود و یا برای آنکه سگ در مسابقه سورتمه سواری سگ ها برنده شود، او را ملزم به انجام تمرین های سخت و طاقت فرسا مینماید. و معمولا، به دلیل خودخواهی و طمع ورزی او، نتایج تمامیاین توطئه ها، بر سر خودش آوار میشود. در این بین، او شکست میخورد. این دو، به دلیل ظاهر عجیب شان، زندگی سختی را سپری میکنند، زیرا جامعه آنها را نپذیرفته و طرد میکند. امّا این گربه است که معمولا سریع تر به پایان خط میرسد. خودخواهی گربه سبب میشود تا آنها به دنبال جراحی جداسازی بیافتند، امّا در نهایت این ریسمان عشق و محبّت است که آنها را تا آخر عمر به یکدیگر پیوند میدهد.
دوستی سگ و گربه در مجموعه گربه سگ
بیشتر بدانید : 10 شخصیت محبوب کارتونی که از روی آدم های معروف درست شدند!
9 . اسکرات و اسکراتی
فیلم: عصر یخی 3: بازگشت دایناسورها
این دو از خنده دارترین و بامزه ترین زوج های این لیست میباشند. اسکرات یک سنجاب دندان بلند است که در سری فیلم های عصر یخی وجود داشته و ذهنش مشغول دانه بلوط هاست و برای به دست آوردن و دفاع از آنها حاضر به انجام هر کاری است. او داستان های مخصوص به خود را در فیلم دارد، مستقل از روایت اصلی فیلم؛ او شخصیتی متمایز در این مجموعه فیلم ها محسوب میشود. اسکراتی، یک سنجاب زن دندان بلند است که در عصر یخی 3: بازگشت دایناسورها، وارد داستان میشود.
در طول داستان، هنگامی که اسکرات تلاش میکند تا دوباره بلوط خود را به دست آورد، اسکارتی برای دزدیدن بلوط، به مبارزه با او میپردازد. در اواسط فیلم، اسکرات، اسکراتی را از سقوط به درون یک آتشفشان نجات میدهد، و همین باعث شکفتن عشق در میان این دو سنجاب میشود. با این حال، رابطه این دو خیلی به هم نزدیک نمیشود و بلوط به خود اسکرات باز میگردد. پس از اینکه این دو از هم جدا میشوند، اسکراتی در دنیای دایناسورها باقی میماند. یک قطعه یخ سرگردان سبب میشود تا بلوط از دستان اسکرات جدا شده و وارد دنیای دایناسورها شود. اسکرات از روی ناامیدی فریاد میکشد، زیرا هم بلوط را از دست میدهد و هم اسکراتی را . هنوز مشخص نیست، که آیا این دو باز به همدیگر میرسند.
اسکراتی شخصیتی متضاد با اسکرات دارد. او ظریف، باهوش، حیله گر، و جذّاب است. هر چه که اسکرات به سمت حرکات احساسی و احمقانه پیش میرود، هوش اسکراتی بیشتر خود را نشان میدهد. بخش جالب توجه آن است که اسکراتی هم رقیب اسکرات است و هم عشق او. آنها مطمئنا شخصیت هایی دوست داشتنی هستند.
اسکرات و اسکراتی در عصر یخی 3: بازگشت دایناسورها
8. باب اسفنجی و پاتریک
فیلم: سریال خانه باب اسفنجی
ضرب المثلی قدیمی وجود دارد که میگوید: "دوستت را هنگام سختی ها بشناس". درست است! هر کسی که باب اسفنجی و پاتریک را بشناسد، از دوستی فوق العاده میان آنها آگاه است.
باب اسفنجی، شخصیتی خوش بین دارد که یک اسفنج دریایی را خانه خود ساخته است. به نظر نمیرسد که او از انداختن خود و دیگران به درون مشکلات، دوری کند یا ناراحت شود. در حالیکه او واقعا بسیار تلاش میکند، امّا او معمولا کارها را اشتباه انجام میدهد... واقعا اشتباه... که معمولا به "مصیبت" میانجامد. امّا پاتریک استار- ستاره دریایی صورتی رنگی است، که بهترین دوست و همسایه باب اسفنجی است - همواره او را تشویق کرده و به او پیشنهادهایی را ارائه میدهد؛ بخصوص هنگامیکه ماجراهایی برایشان رخ میدهد. ماجراهایی که سبب میشود هر دوی آنها دچار مشکل و گرفتاری شوند؛ البتّه در پایان داستان، همه چیز به خیر و خوشی تمام میشود. امّا، چه خوب باشد و چه بد، پاتریک همواره دوست وفادار باب اسفنجی باقی میماند.
دوستی جالب باب اسفنجی و پاتریک
بیشتر بدانید : چه کسی «باب اسفنجی» را آدم کرد؟ + عکس
7. کِرمیت و خانم پیگی
فیلم: نمایش عروسک های خیمه شب بازی
در این لیست تنها دو عروسک خیمه شب بازی وجود دارد. هم کودکان و هم بزرگسالان، نمایش این عروسک ها را دوست داشته و میپسندند . این دو- کِرمیت و خانم پیگی- عجیب ترین زوجی هستند که در این لیست قرار گرفته اند.
خانم پیگی، خوکی است که متقاعد شده برای ستاره شدن آفریده شده است. و هیچ چیزی نمیتواند مانع او در رسیدن به این هدف شود. او چهره ای عمومی از روح جذّاب زنانه خود را ارائه میدهد، امّا بلافاصله خشمگین میشود ؛ درست هنگامیکه احساس میکرد به او توهین شده یا برایش مشکل ایجاد کرده اند. کِرمیت، قورباغه ای است که تمام این موارد را میداند و از آن آگاه است، زیرا او هدف معمول برای ضربه های کاراته میباشد. این دو بسیار یکدیگر را دوست دارند.
نمایش عروسک های خیمه شب بازی
6. بانی باگز و ایلمِر فاد
فیلم: آهنگ های لونی
عاشقان این فیلم قدیمی، با خاطرات قدیمی آن زندگی میکنند؛ امّا نسل های جوان تر از این حقیقت آگاهی ندارند که هر دو فرد حاضر در آن، هر یک 3 یا 4 بار ازدواج کرده بودند، و این در حالی است که طرف دیگر داستان سبب میشود تا آنها همواره با مصیبت و سختی کار خود را به پایان برسانند.
ما همواره از بودن این دو شخصیت در کنار یکدیگر که با تفنگ ساچمه ای، دینامیت، و عبور از کنار یکدیگر با پانسمان، همدیگر را آزار میدهند، لذّت میبریم. در ابتّدا، هنگامیکه این فیلم برای اوّلین بار پخش شد، باگز به صورت زن معرفی شد و ایلمِر به او علاقه داشت؛ این دو چندین بار با یکدیگر ازدواج کردند و از کنار هم بودن لذّت میبردند.
دوستی بانی باگز و ایلمِر فاد
5. تیانا و قورباغه
فیلم: شاهزاده خانم و قورباغه
من شخصی نیستم که اصرار داشته باشم، انیمیشن ها باید حتما از قوانین فیزیک پیروی نمایند یا مطابق با تاریخ پیش بروند. این امر، ورودی در قالب فیلم های بادوام، کلاسیک، و افسانه پری میباشد؛ و این تکرار خاص، عشق و دوست داشتن را به گونه ای دیگر به مخاطب خود عرضه میکند.
تیانا، پیشخدمتی نیو اورلئانی با رویاهای بلندپروازانه است؛ او به دنبال یافتن یک پرنس نیست، بلکه به دنبال راه انداختن کسب و کاری برای خود است. امّا سحر و جادوی زیادی اطراف او وجود دارد، که او را به سمت این مسیر و هدف حرکت میدهد. برنامه های تیانا برای موفقیّت به بیراهه میرود، هنگامیکه با قورباغه سخنگویی ملاقات میکند که گویا پیشتر پرنسی به نام ناووین بوده است. ناووین اخیرا با جادوگر نامردی به نام مرد سایه ای ملاقات کرده و تغییر یافته بود. شخصیتی است که در قالب فرد شریر جادویی و زیان آور دیزنی تعریف شده است. ناووین، که از انسان بودن دوباره ناامید میشود، اشتباها تصور میکند که تیانا یک پرنسس است، و او را متقاعد میکند که عاشق این قورباغه شود . آنها سفری با هم آغاز میکنند و با ماجراهایی مختلف روبه رو میشوند. و در نهایت با یکدیگر ازدواج میکنند.
کارتون شاهزاده خانم و قورباغه
4. راجر و خرگوش جسیکا
فیلم: چه کسی راجر خرگوش را درست کرد؟
در سال 1988، هنگامیکه ارتباط میان شخصیت های واقعی و کارتونی به مرزی بسیار باریک رسید، بسیاری سراغ داستان های ادبی رفتند. این فیلم، داستان یک مرد، یک زن، و یک خرگوش است که مثلث مشکلات را به وجود میآورند. راجر، ستاره فیلم، از اینکه همسرش با شخص دیگری بازی میکند، ناراحت است. بنابراین، استودیو، کارآگاه ادی والیانت را استخدام میکند تا جسیکا را زیر نظر گرفته و دنبال نماید. امّا هنگامیکه راجر مظنون نخست یک قتل میشود، همه متوجه او میشوند.
دوستی راجر و خرگوش جسیکا
3. گلوریا و میلمان
فیلم: ماداگاسکار: فرار به آفریقا 2
یک سنجاب کوچک در کنار جاده ای افتاده و مرده است؛ تمام زندگی او سوال و علامت تعجب است و او هیچ وقت به کسی نگفت- چقدر گلوریا را دوست داشت.
آنها از آغاز فیلم در سال 2005، کنار هم حضور داشتند. امّا بینندگان هیچ نشانه ای را در این رابطه ندیدند تا حقیقت در سال 2008 کشف شد، هنگامیکه فرار به آفریقا 2 به مخاطب ارائه شد. درست شبیه به مخاطب، گلوریای چاق نیز از احساسات عمیقی که بهترین دوستش نسبت به او داشت، آگاه نبود - مرکوب بلند شیرین زبان او. گلوریا، بدون آنکه از احساسات میلمان نسبت به خود آگاه باشد، به دنبال یافتن شوهری برای خود بود؛ و توانست نظر کرگدنی به نام موتو موتو را که آرام صحبت میکرد، جلب نماید. علاقه بین این دو، میلمان را بسیار ناراحت کرد. زیرا میلمان سالها بود که او را عاشقانه و در قلبش دوست داشت.
هنگام بازگشت به پناهگاه، میلمان برای آنکه بتواند گلوریا را به دست آورد، داوطلب شد تا قلب شکسته و ضعیف خود را به خدایان آتشفشان اهدا نماید. امّا گلوریا در لحظه سر رسید، و پس از آن آنها به خوبی و خوشی در کنار دوستانشان زندگی کردند.
دوستی گلوریا و میلمان در ماداگاسکار
2. وال- ای و ایو
فیلم: وال- ای
در سال 2008، "وال- ای"، رابطه جدیدی را میان انیمیشن و رسانه کودکان ایجاد نمود. چشم اندازی از یک انیمشین کامپیوتری که انقراض نسل انسان را نشان میدهد. "وال- ای"، تمام دلتنگی و عذاب موجود را نشان نمیدهد. بدون شکّ، "وال- ای"، تمثیلی جدّی از محیط زیست است (هرچند بسیار ساده نشان داده شده است)؛ امّا همچنین داستان عشق ساده و شیرینی را نیز به نماش میگذارد. در جهانی که در سکوت فرو رفته است، تنها یک قلب است که میزند، و آن "وال- ای" است، یک روبات کوچک بامزه . جاذّبه موجود میان وال- ای و ایو، شعری سینمایی از چنین شوخ طبعی و زیبایی است که تبعات تیره تر آن ممکن است شما را برای لحظه ای فرو برده و در خود غرق نماید.
"وال- ای"، یک ماشین کاری کوچک است، که برنامه منسوخ شده او همچنان کار میکند، روزهای خود را در سیسپیان سپری میکرد، و با جمع آوری و فشرده کردن آشغال های مکانیکی موجود در شهر از زمان خود بهره میبرد. روح لطیف وال- ای نسبت به محصولات تولید شده یک تمدن از بین رفته، کاملا قابل درک است. امّا بهرحال، او نیز محصولی از نبوغ همین تمدّن بشری از دست رفته است. کاوشگر تحقیقاتی به نام ایو (نام تمام ربات ها کلمات اختصاری است و همچنین شاخص هایی از نوع نظری) به زمین میآید و قلب وال- ای را تسخیر میکند. اظهار عشق این دو، از الگوهای مشابهی پیروی میکند. اگر وال- ای، یک کمدین رومانتیک بود، یک آشغال فروتن تلقی میشد که به دنبال سوپرمدلی افتاده است که مشخص میشود، دانشمندی برجسته و باهوش است.
دوستی وال- ای و ایو
1. خر و اژدها
فیلم: حماسه شرک
خر، اگرچه نفرت انگیز و آزاردهنده است و دوست دارد آواز بخواند، و همچنین دندان های بانمکی دارد که سبب شده تا این مامای قرمز بزرگ عاشق او شود. و این گونه است که زوج دیگری چون میلمان و گلوریا، پا به عرصه وجود میگذارند. پس از اینکه این دو با هم ازدواج میکنند، خر در روابط خود با اژدها با مشکلاتی جدّی روبه رو میشود و سبب حالت هایی عجیب در او میشود که در شرک 2 شاهدش بوده اید. پس از مدّتی این دو بار دیگر به یکدیگر میپیوندند و دارای فرزند میشوند: بادام زمینی، دسر یخ زده، نارگیل، موز، و دِبی؛ آنها درانکی (دو رگه) هستند. خر بسیار خوشحال میشود و درانکی ها را "نوزادان کوچک تغییرپذیر" مینامد.
در رابطه با درانکی های موجود در شرک 2، یک ابهام باقی میماند. هنگامیکه درانکی ها را برای اوّلین بار میبینیم، آنها 6 عدد هستند، امّا در شرک 3، تعداد آنها به 5 عدد کاهش مییابد. این اشتباه مداومیاست که تا پایان سری فیلم های شرک ادامه مییابد.
خر و اژدها، مطمئنا عجیب ترین و غریب ترین زوجی هستند که تاکنون بر صفحات تلویزیون شما نقش بسته اند.
دوستی خر و اژدها در کارتون شرک
هورتون و ذره اش
فیلم: هورتون صدای یک هو را میشنود
یک فرد، همیشه فرد است، مهم نیست چقدر کوچک باشد. این جمله است که هورتون میگفت! فیلمیکه در سال 2008 اکران شد، که یک فیل، یک جهان، و یک داستان است. نه تنها جذّاب است که چنین داستان ساده ای، حالت جاذبه و تعلیق را به شما انتقال میدهد، بلکه قصه ای شگفت انگیز دارد. بسیار سخت است که این قصه را خراب کنید، زیرا به رابطه زیبایی که میان هورتون و ذره اش شکل میگیرد، مدیون هستید.
هورتون، فیلی وفادار، سرسخت، و دلسوز است که روزی متوجه ذره ای کوچک بر روی گلی صورتی میشود. هورتون عاشق این ذره کوچک میشود؛ این امر نه تنها به دلیل آن است که این ذره خاک میباشد، بلکه به دلیل دنیای وسیع و معماری خاصی است که درون این ذره مشاهده میشود- مکانی با جنبش فوق العاده و شهروندان زیاد. او با ذره صحبت میکند؛ او ذره خود را نوازش میکند! او در هر مکان و هر جایی از ذره مراقبت میکند و تلاش دارد به دیگران بفهماند که این ذره وجود دارد. چنین عشق و علاقه ای که در این فیلم، میان هورتون و ذره وجود دارد، اصلا عجیب و دیوانه وار نیست، بلکه حقیقتی است که هیچکس تاکنون با آنها مواجه نشده و چنین ستایشی است که ارزش دادن پاداش را دارد.
زوج های ارزشمند دیگری نیز در انیمیشن ها وجود دارند: شَگی و اسکوپی (دوو اسکوپی)، مَندی و سید (عصر یخبندان)، پنگوئن و عروسک هولا (ماداگاسکار 2)، آرنولد و هِلگا (آهای آرنولد!)، رابین و استارفایر (تیتان های نوجوان).
ارسال نظر