امکانی برای تجمع مخالفان و حامیان مذاکره با آمریکا فراهم کنید
پیشنهاد عباس عبدی به دولت: امکانی برای تجمع مخالفان و حامیان مذاکره با آمریکا فراهم کنید؛ این رفراندومی واقعی است.

عباس عبدی نوشت: مذاکرات فرصت مناسبی است برای یک آزمون مهم. بیایید در همه کشور یا حداقل در تهران، این امکان را فراهم کنیم که مردم در روز مشخصی از دو منظر موضعگیری کنند. این در واقع رفراندوم واقعی است. در یک خیابان اصلی شهر حامیان گفتوگوهایی است که قرار انجام شود.
عباس عبدی در هم میهن نوشت:
مذاکرات ایران و آمریکا از چند جهت مهم است. این مذاکرات آزمونی نهایی برای وزنکشی گروههای تندرو و بیمنطقی است که یک حکومت و ملت را اسیر رویاهای بیسروته و متوهمانه خود کردهاند و با تکیه به سروصدای فراوان و رسانههای رانتی و رسمی میخواهند این گزاره نادرست را جا بیندازند که ما هسته سخت نظام هستیم و حکومت برای دفاع از خودش باید «با ما» و نه «بر ما» باشد.
گرچه آگاهان اجتماعی همیشه میدانستند که این جماعت کمتر از هر اقلیتی هستند؛ ولی از ۱۴ماه پیش تاکنون چندین اتفاق رخ داده که همه متوجه ضعف و توان واقعی این جمع شدهاند. اولین مورد انتخابات مجلس کنونی در اسفند۱۴۰۲ و در تهران بود که افرادی با ۳درصد نمایندگی به روی صندلیهای مجلس نشستند.
اصولاً کسانی که به خود حق میدهند با ۳درصد آرای واجدین حق رای روی صندلی نمایندگی مردم بنشینند، برای بیاعتباری آنها کافی است. دومین علامت در انتخابات۱۴۰۳ آشکار شد که بهرغم بهکارگیری تمام توان و تجهیزات رسانهای و پول و امکانات دولتی و وجود چند نامزد جلوی یک نامزد بدون پشتوانه حزبی، شکست خوردند. البته همزمان دو شکست را متحمل شدند، یکی از تحریمیها و دیگری از مشارکتکنندگان.
سومین مورد که بدتر از همه بود، حمایت قاطع مردم از توقف ابلاغ قانون حجاب بود که به اعتراض و تحصن تندروها جلوی مجلس انجامید و طی چند ده روز هیچگاه از چند ده نفر بیشتر نشدند. این جماعت پرسروصدا اکنون طبلشان تو خالیتر از همیشه شده است.
متاسفانه نان آنان در تحریم ملت است. این نانی است که از سفره فقرا و یتیمان برمیدارند. خوب دقت کنیم. آقای مخبر، معاون اول رئیسجمهور قبلی و دستیار مقام رهبری، چه میگوید: «در شهریور۱۴۰۱، ما دو بار تا مرحله امضای توافق [با آمریکا] پیش رفتیم، پیش از شهادت شهید رئیسی هم به این نقطه رسیدیم، اما اسرائیلیها نگذاشتند توافق شود.» حالا ببینیم چگونه تندروهای داخلی هر روز مشغول بازی برای تخطئه این گفتوگوها هستند.
ما نمیدانیم دستمزدی هم از اسرائیل دریافت میکنند یا فقط برای رضای خاطر کاسبان تحریم این کارها را میکنند؟ اگر به جملات آقای رئیسجمهور هم دقت کنیم؛ خیلی از پرسشها حل میشود. «پزشکیان: رهبری نیز بارها تأکید فرمودهاندکه هیچ مخالفتی با سرمایهگذاری مشروع حتی از سوی سرمایهگذاران آمریکایی در کشور وجود ندارد.»
روشن است کسی که این نظر را میدهد، بیش از هر چیز دنبال حل مسائل اقتصادی کشور و رفع فقر مردم است و خوب میداند که بدون رفع تنشهای سیاسی موجود این سرمایهگذاری محقق نخواهد شد. ایشان که شعار سال سرمایهگذاری را دادهاند، بهتر از همه الزامات آن را میدانند. حتی غیرآمریکاییها هم از ترس مخالفت و انتقام آنان وارد سرمایهگذاری در ایران نمیشوند. بنابراین، مخالفت با گفتوگوهای سازنده، عملاً بهمعنای مقابله با شعار سال و سرمایهگذاری است.
طبعاً ایران هم در این گفتوگوها بر اساس منافع ملی خود گام خواهد برداشت و تضمینی هم برای موفقیت صددرصدی آن نیست؛ ولی مخالفت با آن خیانتی علیه کشور است.
مذاکرات فرصت مناسبی است برای یک آزمون مهم. بیایید در همه کشور یا حداقل در تهران، این امکان را فراهم کنیم که مردم در روز مشخصی از دو منظر موضعگیری کنند. این در واقع رفراندوم واقعی است.
در یک خیابان اصلی شهر حامیان گفتوگوهایی است که قرار انجام شود تظاهرات و تجمع کنند و همزمان در خیابانی دیگر مخالفان تجمع کنند. حداقل در تهران این امکان را برای یک آزمون ساده فراهم کنید.
اگر حامیان گفتوگو، حداقل ده برابر یا بیشتر نبودند، گفتوگوها را متوقف کنید. فاصله دو طرف خیلی خیلی بیشتر است. این کار را درباره مصوبه غیرملی حجاب هم میتوانستید انجام دهید. حداقل کاری که باید انجام داد، انجام یک نظرسنجی و اعلان عمومی نتایج آن است.
ارسال نظر