آقای قالیباف! این اولین بارِ شما نیست!
این اولین بار نیست که دیدن فیلمی، بلیطی را باطل میکند(!) و تناقضی در سخنان قالیباف اینگونه در برابر افکار عمومی هویدا میشود.
یک فیلم و چند بلیط باطل شده
سهند ایرانمهر
از انتشار فیلمی از خانوادهای با پوشش مذهبی که به دلیل حجم بالای بار از سفر ترکیه دچار مشکل شدهاند و سپس با همراهی عوامل فرودگاه ظن به انتساب آنان به مسئولان رفت، مشخص شد که این دوتن دختر و داماد محمدباقر قالیباف (مریم قالیباف و امیررضا بحیرای) رییس مجلس هستند که گفته شده برای خرید سیسمونی نوزاد به ترکیه رفته بودند. این مساله موردتوجه فضای مجازی قرار گرفت یعنی همان فضایی که اتفاقا این روزها قالیباف از حامیان جدی «صیانت» آن در سنگر مجلس است.
توجه فضای مجازی به اینمساله نه بخاطر سفر ترکیه بلکه این به این دلیل بود که قالیباف در مناظرههای انتخاباتی سال٩۶ گفته بود: «وزیر آموزش و پرورش (دولت روحانی) میرود لباس بچه از ایتالیا میآورد، مردم شما فکر میکنید اقتصاد ما درست میشود؟هرگز!».
الیاس قالیباف، فرزند محمدباقر قالیباف، نیز در صفحه اینستاگرام خود با تایید سفر اعضای خانوادهاش به ترکیه نوشت: خواهرم و همسرش کاری انجام دادند که حتما غلط است. آنها برای خرید سیسمونی نرفته بودند اما به هر صورت انجام این سفر خطایی نابخشودنی است و باعث میشود همه تهمتهایی که در گذشته به پدرم زده شده را صحیح جلوه دهد.
حتی اگر ادعای الیاس قالیباف را بپذیریم که این خانواده سیسمونی نوزاد خود را از ترکیه نخریدهاند باز مساله تناقض محمدباقر قالیباف حل نمیشود زیرا نیک به خاطر داریم که وی در انتخاب ۹۶ از ۴ درصد قشر بهرهمندی گفت که خون ۹۶ درصد را میمکند و او به حمایت۹۶ درصد دیگر به میدانآمده است، بنابراین باز این سوال پیش میآید که چنین سفری در شرایط اقتصادی کنونی خانواده وی را در کدام درصد جای میدهد؟
این اولین بار نیست که دیدن فیلمی، بلیطی را باطل میکند(!) و تناقضی در سخنان قالیباف اینگونه در برابر افکار عمومی هویدا میشود. او در انتخابات ریاست جمهوری۹۲ نیز در حالی از ضرورت شنیدن مطالبات دانشجویان و نقش خود در حمایت از آنان سخن گفت که کمی بعد سخنرانی از او منتشر شد که از ابتکار عمل خود در طراحی واجرای« عملیات گازانبری» علیه دانشجویان معترض دفاع میکرد.
سخن آخر اینکه امروز گوش مردم نه فقط از یک جناح و شخص که از انواع رجال و عناوین و صنوف مختلف پر است از این تناقضها که وجه مشترکشان ادعاهایی است که تلاش میکند ذیل عنوانهایی چون انقلابیگری، دینداری و مردمپروری پنهان شود و البته که همیشه به جای اعتذار و استعفاء ره به توجیه و طلبکاری یا اخیرا تلاش برای انسداد فضاهای نقد و شبکههای اجتماعی ومجازی میبرد اما غافل از آن است که سرمایه اعتماد را به ثمن بخس چوب حراج زده است و در « روزِ شمار»، وجدان مردم و تاریخ، این شماردنیها و هزاردستانیهای لقماننمایان عنواندار را نیز شمرده خواهد شد.
ارسال نظر