قتل به خاطر عشق!

دختری که از ترس برادران پسر مورد علاقه‌اش تصمیم به ترک او گرفته بود به قتل رسید.

قتل به خاطر عشق!

این پرونده به‌ زودی در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.

این دختر جوان وقتی شنید برادران پسر مورد علاقه‌اش به گروهکی خشن پیوسته‌اند به او گفت دیگر حاضر به ادامه این رابطه نیست؛ اما با ضربات کارد پسر جوان به قتل رسید.

گزارش اولیه

آبان سال ۱۴۰۰ دختری به ماموران پلیس گزارش داد دوستش ریحانه کشته شده است. او گفت ریحانه در پارک چیتگر هدف حمله قرار گرفته و به نظر می‌رسد جانش را از دست داده است.

ماموران پلیس و اورژانس بلافاصله به محل رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. تکنیسین‌های اورژانس اعلام کردند دختر در دم جان باخته است. به این ترتیب گلناز دوست ریحانه تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت: «ریحانه و من برای دیدار با سعید به پارک چیتگر آمده بودیم. ریحانه می‌خواست به سعید بگوید دیگر به این رابطه ادامه نمی‌دهد. چون شنیده بود که برادران سعید به عضویت گروهکی خشن درآمده‌اند و به همین خاطر هم نمی‌خواست با او رابطه داشته باشد و از سعید می‌ترسید.»

او گفت: «سعید پسر خشنی بود چند باری با ریحانه برخورد تند کرده بود و چون ریحانه تجربه تلخی از زندگی مشترک گذشته‌اش داشت، خیلی می‌ترسید. روز حادثه من و ریحانه به پارک چیتگر رفتیم تا ریحانه با سعید صحبت کند. آنها کمی صحبت کردند و بعد ریحانه به سعید گفت که دیگر نمی‌خواهد به این رابطه ادامه دهد.

رابطه آنها خیلی طولانی نشده بود. به همین خاطر هم ریحانه نمی‌خواست دل ببندد و بعد دوباره همه چیز خراب شود. وقتی این موضوع را به سعید گفت، سعید آن‌قدر عصبانی شد که به ریحانه حمله و او را زخمی کرد و بعد هم فرار کرد.

من فریاد زدم و کمک خواستم؛ اما کسی آن اطراف نبود. با اورژانس و پلیس تماس گرفتم و درخواست کمک کردم اما کار از کار گذشته بود.»

تحقیقات بعدی ماموران نشان داد ریحانه زنی ۲۷ساله است که وقتی خیلی جوان‌تر بود ازدواج کرد و صاحب فرزندی شد که حالا چهارساله است. او مدتی بعد از به دنیا آمدن فرزندش از شوهرش جدا شده و با خانواده خودش زندگی می‌کرد. او زنی مستقل و شاغل بود و هزینه زندگی‌اش را خودش تامین می‌کرد.

تحقیقات پلیس

همچنین معلوم شد سعید و ریحانه چند ماه قبل از حادثه به طور اتفاقی و از طریق یک دوست مشترک با هم آشنا شده بودند و ریحانه موضوع فرزندش را به سعید نگفته بود.

ریحانه بعد از اینکه رابطه نزدیکی با سعید پیدا کرد، متوجه شد برادران او چند سال قبل به عضویت گروهکی خشن درآمده‌اند و همین مساله هم باعث ناراحتی و ترس او شد و تصمیم گرفت رابطه‌اش را با سعید قطع کند. اصرار سعید برای ماندن ریحانه بی‌فایده بود و به همین دلیل هم سعید او را به قتل رساند.

علاوه بر این، ماموران در شاخه‌ای دیگر از تحقیقات خود متوجه شدند که سعید واقعیت‌هایی را درباره زندگی خودش به ریحانه نگفته بود.

او به ریحانه گفته بود جوان ثروتمندی است و ثروت افسانه‌ای را از یک گنج به دست آورده و می‌تواند زندگی رویایی‌ای برای ریحانه مهیا کند. این در حالی است که او عقاید افراطی برادرانش را هم پنهان کرده بود.

در ادامه تحقیقات، ماموران از طریق دوستان و آشنایان سعید و تلفن همراه او، رد متهم را در خارج از تهران به دست آوردند و در نهایت او را بازداشت کردند.

اعترافات متهم

متهم در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: «من قصد کشتن ریحانه را نداشتم. او مرا تهدید کرد که ترکم می‌کند. او حرف‌هایی درباره خانواده‌ام زد که درست نبود و من آن‌قدر عصبانی شدم که نتوانستم تحمل کنم.

ریحانه خودش واقعیت زندگی‌اش را به من نگفته بود و من نمی‌دانستم بچه دارد، من در اداره آگاهی متوجه شدم او بچه داشته و قبلاً ازدواج کرده بود.»

بعد از پایان دفاعیات متهم و شکایت اولیای دم و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد./اعتمادآنلاین

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها