رضا مهدوی:

تلفیق موسیقی سنتی و پاپ کلاه بزرگی است که سر هواداران گذاشته می‌شود

رضا مهدوی در نقد و بررسی موسیقی پاپ و سنتی و تلفیقی که از این دو سبک بوجود آمده است گفت: زنگ خطری که این روزها جامعه موسیقی را تهدید می‌کند، کم‌رنگ شدن موسیقی سنتی است.

تلفیق موسیقی سنتی و پاپ کلاه بزرگی است که سر هواداران گذاشته می‌شود

رضا مهدوی پژوهشگر، نوازنده سنتور، منتقد و برنامه‌ساز رادیو و تلویزیونی است که در مصاحبه اخیرش موسیقی اینروزهای جامعه را نقد کرده است.

وی گفت: باید از موسیقی‌های پاپ عوارض و مالیات گرفته شود چون هزینه‌های آن تامین می‌شود اما اگر همان حجم مالیات از موسیقی سنتی گرفته شود، به مرور شاهد کم‌تر اجرا شدن موسیقی‌های جدی خواهیم شد و این یک زنگ خطری است که متولیان این امر باید بیایند پای کار و به طور جدی از آن حمایت کنند.

موسیقی سنتی مجوز کم‌تری نمی‌گیرد، تقاضا برای این نوع موسیقی کمتر شده است. این موسیقی‌ها دیگر استقبالی در پی ندارد و به نوعی تکراری شده و هجمه موسیقی که آن را موسیقی پاپ می‌نامیم به دنبال هویت است و با فضای شادی که دارد، رقص نورهایی که در سالن‌ها هنگام اجرا پخش می‌شود، باعث می‌شود مردم در آن‌جا شادتر باشند، همین موضوعات مردم را بیش‌تر تحت  تاثیر قرار داده  و آنها ترجیح می‌دهند بروند چنین موسیقی‌هایی را ببینند که چند منظوره از آن بهره‌برداری کنند ولی موسیقی‌های دستگاهی و کلاسیک حواس جمع‌تری می‌خواهند، باید تمرکز داشت و به شعرها دقت کرد، به همین خاطر به این موسیقی‌ها موسیقی اندیشه‌ورز می‌گویند و تهیه کنندگان، اسپانسرها و حمایت‌کننده‌ها وارد این بخش نمی‌شوند. همین مافیایی که تشکیل شده و سرمایه‌گذاری‌ها و پول‌هایی که در این راه خرج می‌شوند یکی از این دلایل است که به موسیقی پاپ بیش‌تر توجه شود.

موسیقی تلفیقی یک کلاه‌گذاری بر سر موسیقی اصیل

من زیاد به آمار توجه ندارم به این خاطر که آمار هیچگاه در کشور ما جدی نبوده است و وقتی نهادهای مختلف آمار می‌دهند با یکدیگر تفاوت زیادی دارند، ولی من به تجربه خودم بسنده می‌کنم و می‌گویم حتی کسانی که در خواست موسیقی تلفیقی می‌دهند یک نوع کلاه بر سر موسیقی اصیل ایرانی می‌گذارند ما خوانندگانی داریم که تخصص اصلیشان موسیقی اصیل و سنتی ایرانی است، آواز می‌دانند، دستگاه می‌دانند ولی این افراد هم برای اینکه به روز باشند، از جامعه عقب نمانند و توجه تهیه کنندگان را جلب کنند شروع می‌کنند به خواندن موسیقی تلفیقی که البته به نظر من واژه پاپ_سنتی بهترین واژه برای این نوع موسیقی است، که یک تلفیق نادرست از موسیقی است.

جایگاه‌ها در عرصه هنر مخدوش شده است

یک درصد خیلی ناچیزی هستند که موسیقی جدی دستگاهی و موسیقی ارکسترال ایرانی به معنای واقعی انجام می‌دهند. اساسا ما دو نوع موسیقی داریم یک موسیقی جدی، یک موسیقی غیر جدی. موسیقی غیر جدی قصد دارد سالن را شلوغ کند که این نوع موسیقی مانند سینما می‌ماند. شما می‌روید یک سینمای درجه یک، بلیت درجه یک هم می‌گیرید، دور هم می نشینید، تنقلات می خرید و با هیجان فیلم را نگاه می‌کنید. این سبک موسیقی، موسیقی پاپ، هم اینگونه است در واقع جایگاه‌ها در عرصه هنر مخدوش شده است، نه تنها در عرصه موسیقی، بلکه در جایگاه رسانه، در جایگاه فنی، در جایگاه تولیدی و هم در جایگاه حاکمیتی مانند وزارت ارشاد یک مقدار دچار معضل شده‌ایم.

موسیقی سنتی به دنبال اندیشه

شما توجه کنید اکنون مردم دیگر حاضر نیستند مانند موسیقی پاپ برای موسیقی دستگاهی هزینه کنند و فرضا ۱۵۰هزار تومان یا ۲۰۰هزارتومان بلیت بخرند، چون هزینه‌اش سنگین است و عموما طبقه متفکر جامعه دنبال این نوع موسیقی دستگاهی هستند. حالا این طبقه متفکر الزاما طبقه پولدار و بالاشهرنشین جامعه نیست، برعکس پولدارها دنبال شادی‌های کاذب و دنبال ستاره‌ها و سلبریتی‌ها هستند و می‌توان گفت بیش‌تر دنبال پُز خودشان هستند که بگویند چندمیلیون تومان هزینه کرده‌ایم و فلان اجرا را دیده‌ایم، چه بسا که این میزان را هزینه هم کرده باشند. طبقه متفکر جامعه ممکن است در هر سطحی باشد، ممکن است متوسط باشد، ممکن است کارمند باشد، امکان دارد قشر ضعیف جامعه باشد، حتی امکان هم دارد که جز قشر پولدار باشد، اما مهم این است که دنبال اندیشه و تفکر هستند تا ببینند این موسیقی چه پیامدی برایشان دارد و به دنبال یافتن اصالت‌ها و ریشه‌ها هستند.

 

اما چون موسیقی‌دانان جدی هم سرخورده شده‌اند شرکت‌های حمایتی باید یک کاریزمای حمایتی برای آنها ایجاد کنند و بهتر است که به ازای چند موسیقی جدی یک موسیقی پاپ مجوز بگیرد چه برای تولید و چه برای اجرای صحنه‌ای، اما یک شرکتی که در سال فقط موسیقی پاپ اجرا می‌کند و سالیانه سالن‌ها را اجاره می‌کند و باعث تشکیل مافیا می‌شود، در پشت پرده هم هزینه‌هایی می‌کند که باعث می‌شود امکانات به طور طبیعی و عادلانه تقسیم نشود، باعث می‌شود که ما روزبه‌روز شاهد کمتر دیدن آثار ناب واقعی و خوب باشیم. در صورتی که مردم تشنه این آثار هستند.

اشعار امروزی شعر متقدم را به حاشیه می‌کشد

امروزه اشعار نادرستی که از طریق برخی از موسیقی‌های ما اشاعه پیدا می‌کند، باعث می‌شود که شعر متقدم، شعر شاعران قدیمی به حاشیه برود. رسانه ملی و برنامه‌های تلویزیونی هم بیش‌تر دنبال این هستند که از طریق این چهره‌ها که در سالن‌ها دیده می‌شود، برنامه‌های پربیننده و جذاب‌تری بسازد.

موسیقی پاپ و سنتی

پاپ-سنتی به جای تلفیقی

اما موسیقی تلفیقی که بحث آن جدا است، برای موسیقی تلفیقی هم باید جشنواره برگزار شود، همایش‌های دانشگاهی برگزار شود، اساتید بیایند ببینند وضعیت این موسیقی‌ها چیست و درباره آن اظهارنظر کنند. امروز پاپ_سنتی می‌خوانند و به آن می‌گویند تلفیقی و این باعث ترویج نادرست موسیقی در این بین می‌شود که شما یک رگه ترک در آن می بینید، یک رگه یونانی و... می‌بینید. این موسیقی یک کار فرهنگی جدید نیست، بلکه نوع ساز بندی و آهنگ این گونه است. هم اکنون مشکل این است که همه به اشتباه از واژه تلفیقی استفاده می‌کنند مثل آن زمانی که همه به اشتباه از واژه زیر زمینی استفاده می‌کردند. آن کلمه واژه غلطی بود، باید می‌گفتند تولیدات خانگی چون تولیدات خوبی بودند اما در حد بضاعت وزارت ارشاد نبود که مجوز بدهد، در حال حاضر فضا بازتر شده و امکان گرفتن مجوز راحت‌تر است ما هم متوجه شدیم آن واژه زیرزمینی غلط بود و بار منفی برای موسیقی داشت.

منبع: خبر آنلاین

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها