کارگردانی که از بیتوجهی به فیلماش گلایه کرد/ «رسول صدرعاملی» «سال دوم دانشکده» را بهترین کارش معرفی کرد
کارگردان فیلم «سال دوم دانشکده من» معتقد است قصه دختران ایران با دیگر سرزمین ها متفاوت است و متاسفانه دوران بلوغ آنها به درستی در کشور مورد توجه قرار نمی گیرد.
سرویس فرهنگی مستقل آنلاین: رسول صدرعاملی کارگردان سینما در گفتوگو با مهر گفت: در شرایطی که سینمای ایران جای خالی یک جور شادمانی را پر می کند که اصلا کار بدی نیست، مردم کمتر دوست دارند بروند فیلمی ببیند که شب ذهنشان را درگیر کند. در فیلم «سال دوم دانشکده من»، سعی کردم موقعیت خاصی را روایت کنم که کمابیش دختران و پسران سرزمینمان تجربه کرده اند؛ تعهد داشتن و باور داشتن و قدم گذاشتن روی این مرز دشوار بود و امیدوارم موضوع و دغدغه من در این فیلم نیز در طول زمان خود را نشان دهد.
کارگردان «من ترانه ۱۵ سال دارم»، توضیح داد: در فیلم «سال دوم دانشکده من»، درباره مهتاب و درگیری های او در سال ۹۷ و ۹۸ حرف می زنم. در خانواده اعضا فرسنگ ها از هم فاصله دارند و حواسمان نیست چه اتفاقی در حال رخ دادن است و نمی دانیم به عنوان والدین چقدر توانستیم درست بشنویم.
همیشه برخوردها با فیلم های من سرد بوده اما در ادامه، آثارم مورد توجه قرار می گیرند. بعد از آن که فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» را ساختم، تصمیم نداشتم الزاما درباره دختران نوجوان فیلم بسازم و این طور پیش آمد
صدرعاملی تصریح کرد: قصه دختران سرزمین ما با دیگر سرزمین ها متفاوت است. حساس ترین دوران هر انسانی دوران بلوغ است، اما در کشور ما بی اهمیت ترین دوران تلقی می شود.
وی اظهار داشت: پیش از فیلمساز بودن به عنوان یک خبرنگار و روزنامه نگار دریافتم تنهایی دختران ما در خانواده ها زیاد است و گویا دختر زمانی که از ۱۵ به ۱۶ سالگی می رود از خانواده دور می شود و تنهاتر می شود.
این کارگردان سینما توضیح داد: وقتی درگیر انقلاب شدیم در ایران هم ماندگار شدیم و بعد از ساخت فیلم های «پاییزان»، «گل های داوودی» و «قربانی»، ۷ سال به طور اجباری کار نکردم. بعد از این مدت و پس از تحقیق روی موضوع شاهرخ و سمیه که ساعت ها در این باره مستند سازی انجام دادم به دختری با کفش های کتانی رسیدم.
صدرعاملی گفت: همیشه برخوردها با فیلم های من سرد بوده اما در ادامه، آثارم مورد توجه قرار می گیرند. بعد از آن که فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» را ساختم، تصمیم نداشتم الزاما درباره دختران نوجوان فیلم بسازم و این طور پیش آمد. در فیلم «دیشب باباتو دیدم آیدا»، از نگاه دختران نوجوان خانواده را بررسی کردم. «زندگی با چشمان بسته» که از نگاه خودم بهترین فیلم من است، مورد بی توجهی قرار گرفت.
وی تاکید کرد: در فیلم «سال دوم دانشکده من»، مسأله پرداخت به ۲ کاراکتر از ۲ طبقه اجتماعی مختلف بود و قصه بر اساس صمیمیت بین این ۲ دختر روایت شد. فیلم مدعی نیست مشکلات اجتماعی امروز را بررسی می کند، اما ما در فیلم دختر آسیب پذیری داریم که اسیر قرص های آرامبخش است. کمیته انضباطی دانشگاه را عینا از روی آیین نامه تصویر کردیم و اتهام هایی که در این کمیته خوانده می شود قابل تأمل است و ما در حالی این اتهامات را جرم تلقی می کنیم که در واقع جرم نیست و می توان طور دیگری مسائل را حل و فصل کرد.
صدرعاملی در پایان گفت: دختران نوجوان در جامعه ما تنهاتر از سایر اقشار جامعه هستند و در شرایطی که همه در تلاش برای زنده نگه داشتن سینمای کودک و دفاع مقدس و اجتماعی هستند که به تمامی جای تقدیر دارند، یکی هم با این نگاه فیلم می سازد. اینکه فیلمی بتواند به بحث گذاشته شود، به ذات قابل تامل است.
ارسال نظر