چه کسی مردم را مقابل مردم قرار می‌دهد، مسئولان یا دشمنان؟

باید پرسید مسئولان و مجریان متولیان قانون تا چه حد در دوقطبی‌سازی جامعه نقش داشتند که زمینه‌ساز تفرقه‌افکنی دشمنان میان مردم می‌شود؟

چه کسی مردم را مقابل مردم قرار می‌دهد، مسئولان یا دشمنان؟

امیرحسین مصلی

روزنامه‌نگار

بخشی از سخنان رهبری در خطبه‌های نماز عید فطر درباره راهبرد دشمن برای ایجاد اختلاف و تفرقه، مورد توجه و استقبال رسانه‌ها و تحلیل‌گران قرار گرفته است.

ایشان در مراسم عید فطر گفتند: «دشمن تلاش می‌کند مردم به خاطر عقاید و سلایق مختلف با هم بجنگند و درگیر شوند اما نگاه‌های مختلف مردم به مسائل مختلف، طبیعتاً مانعی ندارد و نباید محل اختلاف و کشمکش شود بلکه باید با باطل کردن وسوسه‌های دشمن برای بدبین کردن مردم به یکدیگر و مردم به مسئولان، در کنار هم به زندگی و مهربانی پرداخت.»

این گفته‌ها به واسطه خبرهای این روزها، در  ماجرای مخالفت بخشی از جامعه با حجاب اجباری ارزیابی شده است. برخوردهای تند و درگیری‌ها بر سر حجاب، همچون ماجرای ماست پاشی به سر زنان بی‌حجاب، رویه‌ای غیرقانونی و خشونت مردم علیه مردم شناخته شده و انتظار از نهادهای قانونی این است که بدون جانبداری و در فضایی بی‌تنش به بررسی و حل این معضل بپردازند. حتی برخی تحلیل می‌کنند که رهبری مخالف چنین دوقطبی‌سازی‌هایی بین مردم پیرامون بحث حجاب است چراکه مورد سواستفاده دشمن جهت تفرقه افکنی در جامعه قرار می‌گیرد.

با این همه باید پرسید مسئولان و مجریان متولیان قانون تا چه حد در دوقطبی‌سازی جامعه نقش داشتند که زمینه‌ساز تفرقه‌افکنی دشمنان میان مردم می‌شود؟

به طور مثال در حاشیه نماز عید فطر گروهی از نیروهای انقلابی به جمع آوری امضا برای «رسیدگی به وضعیت نابهنجار بی‌حجابان و عریانی» پرداختند بی‌آنکه به گفته‌های رهبری در همین مراسم اعتنایی داشته باشند!

برای بررسی این موضوع به موضع‌گیری‌های برخی از مسئولان تنها در هفته‌های اخیر می‌پردازیم تا نقش مسئولان در دوقطبی‌سازی جامعه مشهود شود.

  • شاید عجیب‌ترین نمونه در این‌باره عملکرد غلامرضا حاجبی، امام جمعه قشم باشد که شخصا از پاساژها و اماکن عمومی دیدن کرد و در مورد روزه‌خواری در ملأ عام و بی‌حجابی در فضای عمومی تذکر داده و حتی خواستار برخورد با مغازه‌هایی که رعایت نمی‌کنند، شده است!

فارغ از اینکه کجای قانون به ائمه جمعه چنین اجازه‌ای داده شده است که سرخود هم حکم صادر کنند و هم اجرای حکم را برعهده بگیرند؛ باید پرسید که چرا از سوی نهادهای مربوطه برخوردی با چنین اعمال سلیقه‌‌هایی از سوی مسئولان در مواجهه با عقاید مختلف که مصداق بی‌قانونی است، صورت نمی‌گیرد؟

  • در همین راستا دادستان اصفهان هم اخیرا با اشاره به انعقاد تفاهم‌نامه سه جانبه فیمابین دادگستری، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ستاد امربه معروف ونهی از منکر استان، گفته است: «بر اساس این تفاهم نامه تیم‌های برخورد با هنجار شکنان کشف حجاب در اماکن عمومی تشکیل می‌شود.»

آیا چنین تفاهم‌نامه‌هایی مردم را در برابر مردم قرار نمی‌دهد؟ چراکه اگر پاساژی بخاطر بی‌حجابی پلمب شود، شهروندی که کاروکاسبی‌اش کساد شده با شهروندی که خواهان پوشش غیر اجباری است، به نزاع می‌پردازد، صرفا بخاطر عملکرد بدون تدبیر مسئولان! آیا در چنین فضایی مردم می‌توانند با مهربانی در کنار هم زندگی کنند و به مسئولان بدبین نشوند که به قول رهبری خواست دشمن است؟

  • در همین رابطه علم‌الهدی، نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی نیز با بیان اینکه بر اساس تصمیمات گرفته شده در قرارگاه حجاب، متخلفین از قانون حجاب باید جریمه شوند، عنوان کرد: «برخی افراد که خود را حقوقدان می‌دانند، گفته‌اند طبق اصول ۱۹ و ۲۰ قانون اساسی تمام شهروندان در استفاده از حقوق اجتماعی مساوی‌اند و مجازات بی‌حجابان خلاف قانون اساسی است. کسانی که این حرف را می‌زنند، فقط حقوق خوانده‌اند و درک صحیحی از آن ندارند.»

به راستی معنای این حرف‌ها چیست جز بی‌اعتنایی به حقوق ملت که در قانون اساسی آمده است؟ اگر جناب علم‌الهدی به هر علتی مخالف چنین اصولی هستند یا این اصول را دارای ابهام می‌دانند؛ بجای آنکه درک سلیقه‌‌ای‌شان از قانون را برجامعه تحمیل کنند، چرا طبق سازوکار قانون اساسی، خواهان برگزاری همه‌پرسی در این باب نمی‌شود تا جمهور مردم به درک واحدی از حقوق‌شان برسند؟ اگر ایشان نظرشان را برحق می‌دانند که خواست اکثر جامعه است نباید واهمه‌ای داشته باشند از این موضوع.

  • در انتها باید به صحبت‌های صدیقی، امام جمعه موقت تهران پرداخت که از طرف کل مردم ایران بی‌آنکه سلایق و عقاید مختلف آنان را در نظر گرفته باشد می‌گوید: «مردم کشف حجاب را یک ویروس بیگانه و تعرض به هویت ملی و مذهبی خود می دانند و از این مساله ناراحت هستند.»

حتی جلیل محبی، دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی که از نیروهای ارزشی محسوب می‌شود نیز در واکنش به اظهارات اخیر امام جمعه موقت تهران، خطاب به صدیقی نوشته است: گزاره «باید مرز میان مومنین و غیر مومنین مشخص شود»، خطرناکترین گزاره‌ای است که برخی اطرافیان شما بیان می‌کنند.

اما آیا گوش شنوایی برای شنیدن این انتقادات ولو از درون نظام و نه صرفا از سوی مخالفان حاکمیت وجود دارد تا مسئولان با به رسمیت شناختن سلایق و عقاید مختلف مردم از جمله پوشش اختیاری برای زیست مسالمت آمیز شهروندان کنار یکدیگر چنان‌که رهبری ترسیم کردند؛ هم به قوانینی که حامی حقوق ملت است تمکین کنند بجای تحمیل خواست و نظرشان برجامعه، هم قوانینی را که برحسب تغییر نسلی و گذر زمان، اکثریت جامعه را دیگر اقناع نمی‌کند، تغییر دهند با تکیه بر خواست و نظر مردم؟ آیا در چنین شرایطی دشمن می‌توانند با تفرقه افکنی اتحاد ایرانیان را برهم بزند؟

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها