اتفاقات روزهای اخیر با حوادث سالهای ۸۸ و ۹۸ خیلی متفاوت است
تفاوت در روزهای اخیر اتفاق افتاده با حوادث سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶و ۹۸ در خصومتورزی بیشتر است.
به گزارش مستقل آنلاین عباس سلیمینمین تحلیلگر و فعال سیاسی اصولگرا در صحبتهای خود درباره خطر فراموش کردن «دشمن» در خصومتورزیها گفت و گو کرده است که بخشی از صحبتهای ایشان را در ادامه میخوانید:
*پیش از هر چیز باید درنظر داشته باشیم قشرهای مختلف جامعه که در کنار یکدیگر زیست میکنند، همواره با هم نقاط اشتراک و افتراقی دارند که اگر مورد توجه قرار نگیرد، زمینهساز به رخ کشیدن نقاط تفاوت خواهد شد؛ موضوعی که بهطور قطع جامعه را دچار مشکل خواهد کرد.
وقتی حزب و جریانی در انتخابات پیروز میشود و در اکثریت قرار میگیرد، باید با جریانهای اقلیت ارتباطی منطقی ایجاد کند تا روابط شکل خصمانه بهخود نگیرد. چنین رویکردی بهشدت به منافع ملی زیان میرساند. ازسوی دیگر باید درنظر داشت که دامن زدن به مرزبندیهای خصمانه و عداوتآمیز میان جریانهای سیاسی داخل نظام، با تزلزل در اعتماد جامعه همراه خواهد بود.
*باید توجه داشت که جریانهای سیاسی درون نظام باید با افراد و احزابی که علیه استقلال ملی کشور موضع دارند، مرزبندی روشنی داشته باشند. درواقع جریانهای سیاسی داخل نظام نباید نسبت به یکدیگر موضع خصمانه بگیرند.
*باید حواسمان باشد که دشمنان کشور و نظام از چنین خصومتورزیها و عداوتهایی استفاده میکنند و مانند حشرهای که روی زخمی مینشیند و تخمگذاری میکند، از چنین موضوعهایی برای اهداف شوم خود تغذیه خواهد کرد.
*بهنظر من تفاوت در روزهای اخیر اتفاق افتاده با حوادث سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶و ۹۸ در خصومتورزی بیشتر است. درجه این خصومتورزی افزایش یافته و درمقابل شناخت دشمن کمرنگتر شدهاست.
در بسیاری از مقاطع تاریخ کشورمان افرادی نقشآفرینی کردهاند که منافعملی را مدنظر داشتند و تلاش میکردند که به دشمنهای داخلی نیفزایند؛ بهعنوان مثال در جریان انقلاب مشروطه عدهای تلاش داشتند در شرایطی که روس و انگلیس در کشور حضور دارند، بسیار معقول عمل کنند، اما برخی عناصر مانند حسن تقیزاده در نقطه مقابل قرار داشتند و میزان خصومتها و ترورها را افزایش دادند؛ موضوعی که درنهایت سبب بهرهبرداری انگلیسیها شد.
در جریان انقلاب اسلامی هم شاهد بودیم که امام(ره) اجازه نمیدادند خصومت شکل بگیرد؛ حتی بین ارتش و مردم. این رویکرد در نهایت زمینهساز بروز تحولی بزرگ در بطن جامعه میشود. در سالهای اخیر مقاممعظم رهبری نیز چنین رویکردی داشتهاند، اما برخی درصدد کمرنگ جلوه دادن چنین رویکردی هستند. معتقدم اگر در جریانات اخیر جوانانی را میبینیم که شناختی از مناسبات جاری در ایران و جهان و همچنین آسیبهای پیشرو ندارند، ما هم مقصریم. جوان ۲۰ساله چندان مقصر نیست؛ چراکه فاقد شناخت است و ما شرایط کافی را برای ایجاد شناخت دقیق و مؤثر بهوجود نیاوردهایم.
*معتقدم در سالهای اخیر به گروههای مرجع جامعه اعتنای کافی نداشتهایم؛ موضوعی که سبب بروز برخی تغییرات در گروههای مرجع جامعه شدهاست. من گروههایی مانند هنرمندان و ورزشکاران را «مرجع فکری جامعه» نمیدانم.
اگرچه آنها توانمندیهای قابلتوجهی در حوزههای مختلف جامعه دارند و البته بسیار هم محترم هستند، اما مرجع جامعه کسی است که از نظر فکری، چند سطح از عامه جامعه بالاتر باشد، اما اکثریت این قشر با وجود توانمندیهایی که دارند، مرجع جامعه بهحساب نمیآیند.
گروه مرجع، گروهی است که مطالعاتش و هوشمندیاش در عرصههای مختلف اجتماعی از سطح متوسط جامعه بالاتر است. متأسفانه در خصومتورزیهایی که پیشتر به ویژگیهای آن اشاره کردم، بهنوعی صورتمسئله را پاک کردیم که سبب تزلزل در گفتمان نخبگانی جامعه شد.
رهبرمعظم انقلاب بارها بر لزوم رعایت «انصاف سیاسی» در جامعه تأکید کردهاند. ایشان بارها تأکید کردند که گروههای سیاسی نباید یکدیگر را تخریب و بعضا اتهامزنی کنند، اما بعضا شاهد بروز آن بودهایم. انتقاد خوب است، اما تخریب قطعا به زیان جامعه خواهد بود.
تخریب نخبگان جامعه از سوی جریانهای سیاسی، به سود دشمنان نظام و انقلاب خواهد بود. انتقاد مصلحانه برای دشمن فرصت ایجاد نمیکند، اما اتهامزنی و استفاده از شیوههای غیرمنصفانه سبب بروز برخی رفتارهای ناشیانه و ناصواب میشود. این موضوع نخبگان جامعه را تضعیف میکند و طبیعی است که در چنین شرایطی، برخی افراد جامعه بهسوی کسانی متمایل میشوند که در سطح نخبگانی و «مرجع فکری» نیستند. همواره در این عرصه باید دشمنشناسی را مدنظر داشته باشیم و از ریشه تخریب نکنیم.
منبع: همشهری
ارسال نظر