سود آهن فروشی چقدر است؟

یکی از سوالاتی که همواره از ما پرسیده می‌شود این است که سود آهن‌ فروشان چقدر است. ما در اینجا سعی کرده‌ایم ضمن پاسخ به این سؤال، به جوانان و سرمایه‌گذارانی که قصد ورود به بازار آهن دارند هشدار دهیم که توجه بیش از اندازه به سود برخی آهن فروشان برتر و عدم توجه به دیگر ابعاد فعالیت آنان می‌تواند گمراه کننده باشد.

سود آهن فروشی چقدر است؟

به گزارش مستقل آنلاین؛ اگر تصور می‌کنید آهن فروشی شغلی پرسود و بی‌دردسر است در اشتباه هستید. چه بسیارند آهن فروشانی که در همان سال‌های ابتدایی فعالیت خود در اثر تصمیمات اشتباه زمین خورده‌اند و دیگر هرگز نتوانسته‌اند از جای خود برخیزند. در ادامه از سود و زیان آهن فروشان پرده برمی‌داریم و از شیرینی‌ها و تلخی‌های آهن فروش شدن سخن می‌گوییم و به ویژگی‌هایی که برای تبدیل شدن به یک آهن فروش موفق لازم است اشاره خواهیم کرد. 

یکی از سوالاتی که همواره از ما پرسیده می‌شود این است که سود آهن‌ فروشان چقدر است. ما در اینجا سعی کرده‌ایم ضمن پاسخ به این سؤال، به جوانان و سرمایه‌گذارانی که قصد ورود به بازار آهن دارند هشدار دهیم که توجه بیش از اندازه به سود برخی آهن فروشان برتر و عدم توجه به دیگر ابعاد فعالیت آنان می‌تواند گمراه کننده باشد.

لازم است تا پیش از پرداختن به کسب‌وکاری جدید سود و زیان آن را در کنار هم لحاظ کرده و علاوه بر در نظر گرفتن بازده آن، از ریسک‌های موجود در آن بازار نیز مطلع شد. 

آهن فروشان موفق چه ویژگی‌هایی دارند

سود آهن فروشان با یکدیگر برابر نیست و همه‌ی آن‌ها به یک اندازه سود نمی‌کنند. سود آهن ‌فروشی شدیدا به شرایط بازار، متغیرهای کلان اقتصادی، نرخ‌های جهانی و از همه مهم‌تر عملکرد خود آهن ‌فروشان وابسته است. رقابت در بازار آهن مخصوصا بازار میلگرد بسیار شدید است و آهن‌فروشانی می‌توانند سهم خود از بازار را حفظ کرده و یا افزایش دهند که مزیت رقابتی ایجاد کرده و از رقبای خود پیشی گیرند.

بنابراین تنها کسانی می‌توانند در بازار آهن دوام بیاورند که پشتکار زیادی داشته باشند، اهل چالش و ریسک باشند و به راحتی مأیوس نشده و دست از تلاش برندارند. شخصیت‌های محتاط و کم‌ریسکی که از چالش فراری هستند و به دنبال شغلی روزمره، بدون دردسر و بدور از فشار و استرس هستند عموما نمی‌توانند در چنین مشاغلی دوام بیاورند.

آهن فروشان موفق مدام اطلاعات خود راجع به بازار را به روز می‌کنند، روزنامه‌ها و اخبار اقتصادی و سیاسی را مطالعه می‌کنند و آخرین تغییر و تحولات داخلی و خارجی در دنیای فولاد را دنبال می‌کنند. در نتیجه کسانی می‌توانند به آهن فروشانی برتر تبدیل شوند که اهل مطالعه و یادگیری بوده، از ورود به دنیاهای جدید نترسیده و دائما به فکر به روز شدن باشند.

آهن فروشان چگونه ریسک‌ خود را کاهش می‌دهند؟

زمان ورود به بازار فولاد و زمان خرید آهن‌ بسیار حائز اهمیت است. به این معنا که اگر در زمان مناسبی به بازار وارد نشویم یا زمان مناسبی را برای خرید و فروش آهن‌آلات انتخاب نکنیم ممکن است شدیدا متضرر شده و حتی ورشکسته شویم. روی دیگر سکه اما شیرین‌تر است به این معنا که اگر با اطلاع کامل از اوضاع بازار و پیش‌بینی آن بتوانیم زمان خریدهای خود را هوشمندانه انتخاب کنیم می‌توانیم خود را در مقابل نوسانات و ریسک‌های آینده‌ی بازار بیمه کنیم.

یکی دیگر از راه‌های کاهش ریسک، بستن قراردادهای بلندمدت با کارخانجات تولیدکننده و مشتریان بر سر قیمت‌های توافقی فعلی است که ریسک خرید و فروش آهن ‌فروشان را کاهش می‌دهد و خیال آن‌ها را از بابت نوسانات قیمت آهن و همینطور نبود مشتری در آینده راحت می‌کند.

از دیگر روش‌های کاهش ریسک متنوع کردن سبد سرمایه‌گذاری است که آهن فروشان برتر کاملا به این قاعده کلی پایبندند. در واقع آهن فروشان موفق حواسشان هست که همه‌ی تخم‌مرغ‌هایشان را در یک سبد نچینند. بنابراین سرمایه‌ی خود را در میان بازارهای مختلف مثل بازار ملک، طلا، بورس و ارزهای دیجیتال پخش کرده و تقسیم می‌کنند. آن‌ها یاد گرفته‌اند همه‌ی سرمایه‌ی خود را به یکباره وارد بازار آهن نکنند و سطح سرمایه خود در هر بازار را بر اساس مساعد بودن یا نبودن آن بازار تنظیم ‌کنند. وقتی حال و روز بازاری خوب باشد سرمایه خود در بازارهای دیگر را کاهش داده و به آن بازار می‌آورند و به این ترتیب با چرخش سرمایه‌های خود میان بازارهای متفاوت ریسک‌های خود را کاهش می‌دهند.

سود آهن فروش چقدر است؟

آهن فروشان چقدر سود می‌کنند؟! این سوال بسیاری از کسانی است که در فکر راه‌اندازی کسب‌وکاری جدید و پرسود هستند. اما این سوال اساسا سوالی نادرست است. سوال صحیح این است که آهن فروشان موفق چه مسیری را طی کرده‌اند و چرا موفق شده‌اند؟ آیا آنطور که به سود و بازده آهن فروشی توجه می‌کنیم از مخاطراتی که آهن فروشان به طور روزانه با آن دست ‌و پنجه نرم می‌کنند نیز آگاهیم؟!  

چرا آهن فروش ورشکست می‌شود؟

در علم اقتصاد قانونی وجود دارد و آن این است که برای بدست آوردن سود و بازدهی بیشتر می‌بایست خطر کرد و دست به ریسک‌های بالاتری زد. با توجه به اینکه ورود به بازار آهن به سرمایه‌های هنگفتی نیاز دارد آهن فروش شدن یعنی ورود به دنیایی با ریسک‌های چند میلیارد تومانی بنابراین باید حواسمان باشد اگر چه با ورود به بازار آهن می‌توانیم سودهای خوبی بدست آوریم اما اگر بی‌‌پروا و بدون احتیاط گام برداریم ممکن است نه تنها سودی نکنیم بلکه بخش بزرگی از سرمایه‌های خود را نیز از دست بدهیم.

کافی است تا در یکی دو معامله‌ی ابتدایی خود، بار میلگرد را به مشتری تحویل داده اما پول آن را دریافت نکنیم. اگر مشتری در موعد مقرر طلب ما را پس ندهد همین برای زمین خوردنمان کافی است چرا که شاید دیگر نتوانیم به تعهدات خود در مورد سایر مشتریان، تأمین‌کنندگان و یا حتی کارمندانمان پایبند بمانیم. این اتفاق برای بسیاری از آهن فروشان جوان و تازه‌وارد می‌افتد و مانند آب خوردن ورشکست می‌شوند. چه بسیارند آهن فروشانی که با اعتماد به مشتری ناشناس کلاه سرشان رفته و بار چند صد میلیون تومانی آن‌ها از دست رفته و به همین راحتی از بازار آهن حذف شده‌اند.

هزینه فرصت آهن فروشی چقدر است؟

این جمله که نان آهن فروشان در روغن است را زیاد شنیده‌ایم. تصور عده‌ی زیادی در جامعه این است که آهن‌ فروشان سودهای هنگفتی بدست می‌آورند اما این گروه معمولا هزینه فرصت سرمایه‌های کلانی که آهن فروشان در این حرفه وارد کرده‌اند را لحاظ نمی‌کنند. آهن ‌فروشی را در نظر بگیرید که 10 میلیارد تومان از سرمایه‌های خود را به این حرفه آورده است تا سود کسب کند. اگر به جای این کار سرمایه 10 میلیاردی خود را در بانک سپرده‌گذاری کرده بود بدون هیچ ریسک و زحمت خاصی می‌توانست در پایان سال حدود 2 میلیارد تومان به سرمایه‌های خود اضافه کند.

حال در نظر بگیرید فرد آهن فروش کل سرمایه‌ی خود را به جای وارد کردن به بازار آهن به خرید مسکن و یا خرید خودروی خارجی اختصاص می‌داد در این حالت نیز بدون هیچ زحمت خاصی و تنها پس از چند سال صبر کردن می‌توانست با جهش قیمت دلار و مسکن سود قابل توجهی بدست آورد. از طرف دیگر با توجه به گرانی آهن‌آلات و تورمی که همواره در اقتصاد ایران وجود داشته است، آهنی‌ها همواره با مشکل کمبود نقدینگی مواجه بوده و گاهی مجبور می‌شوند برای آنکه موجودی انبار خود را در سطوح قبلی نگه دارند زیر بار تسهیلات بانکی با سودهایی نزدیک به 30 درصد بروند.

با این اوصاف اگر آهن ‌فروشی بتواند 60 یا حتی 70 درصد سود سالانه ناخالص بدست آورد نمی‌توان گفت در نهایت سود هنگفتی کرده است زیرا با توجه به هزینه‌های جاری و بازپرداخت وام‌های بانکی در نهایت سودی کمتر از سود سپرده‌گذاری در بانک بدست آورده‌‌ است. بنابراین در شرایط رکود بازار که حجم خرید و فروش آهن به شدت افت می‌کند آهن فروشان شدیدا در معرض ریسک قرار گرفته و ممکن است نتوانند به تعهدات بانکی خود و تعهداتی که به کارگران و کارمندان خود دارند وفادار بمانند.

سود آهن ‌فروش محلی چقدر است؟

آهن فروشانی که در بازار آهن کشور فعالیت می‌کنند را می‌توان به دو دسته‌ی کلی تقسیم‌بندی کرد. دسته‌ی اول آهن فروشان محلی هستند که سرمایه‌ی کمی دارند و عمدتا خرده فروش هستند. این دسته از آهن فروشان به صورت سنتی به خرید و فروش محصولات فولادی تنها در شهر خود می‌پردازند.

به این دلیل که حجم فروش سالانه آهن فروش سنتی کم است و رقابت میان این آهن فروشان در شهرستان‌ها و شهرهای کوچک کم‌رنگ است این پتانسیل وجود دارد که آهن فروش محلی در هر معامله سود بالایی بدست بیاورد. آهن فروش محلی ممکن است گاهی بر روی یک معامله 4 تا 5 درصد نیز سود کند که با توجه به اینکه ارزش معاملات خرده فروشی آهن حدود چند ده یا حتی چند صد میلیون تومان است و هزینه‌های جاری این آهن فروشان کوچک کم است سود مطلوبی به شمار می‌آید هر چند که آن‌ها نیز ریسک‌هایی که برشمردیم را در مقابل خود می‌بینند و به دلیل نقدینگی کمی که دارند اگر زمین بخورند به سختی می‌توانند از جای خود برخیزند.

سود آهن ‌فروشان بزرگ چقدر است؟

به جز آهن فروشان محلی و کوچک، آهن فروشان مدرن و بزرگی نیز در بازار آهن وجود دارند که دامنه‌ی فعالیت وسیع‌تری در کل کشور دارند و به منطقه‌ای خاص محدود نمی‌شوند. این دسته از آهن فروشان به دلیل بزرگی خود مخارج و هزینه‌های بالاتری نسبت به آهن فروشان سنتی دارند و به همان نسبت، با چالش‌ها و ریسک‌های بیشتری نیز سر و کله می‌زنند که البته اگر بتوانند از عهده‌ی آن‌ها بربیایند می‌توانند سودهای بیشتری نیز کسب کنند. این آهن فروشان اینترنتی معمولا به طور مستقیم و بی‌واسطه از فولادسازان و نوردکاران خرید کرده و آن‌ را به مشتریان خود می‌فروشند.

راهکار دیگر آنان خرید محصولات فولادی مانند میلگرد و ورق از بورس کالا در رقابت با سایر آهن فروشان است. رقابت در میان آهن فروشان بزرگ بسیار شدید است و اگر چه این دسته از آهن فروشان در شرایط رونق بازار آهن می‌توانند به خوبی رشد کنند اما در شرایط رکودی رقابت میان آن‌ها به اوج خود می‌رسد و حتی برخی از این غول‌های آهن فروشی نیز در شرایط رکودی روزهای سختی را سپری می‌کنند و به سودهای ناخالص یک درصدی بر روی هر معامله بسنده می‌کنند.

این دسته از آهن فروشان در زمان سقوط قیمت میلگرد اگر نتوانند برای میلگردهای خریداری شده‌ی خود به سرعت مشتری پیدا کنند ممکن است حتی مجبور شوند برای راضی نگه داشتن مشتریان خود بدون هیچ سودی دست به فروش بزنند و اصطلاحا خالی فروشی کنند. در چنین شرایط سختی گاهی حتی آهن فروشان بزرگ مجبور می‌شوند میلگرد را زیر قیمت خرید به مشتری بفروشند تا از ضرر مضاعف جلوگیری کرده باشند.

اما اگر اوضاع اقتصادی مردم مساعد باشد و بازار رونق داشته باشد آهن فروشان بزرگ می‌توانند در حدود 2 تا 3 درصد ارزش هر معامله سود کسب کنند که البته با توجه به اینکه حجم معاملات آن‌ها بالاتر از آهن فروشان محلی است عدد قابل توجهی محسوب می‌شود. اما این سود خالص آهن ‌فروشان مدرن نیست و باید هزینه‌های جاری شامل اجاره، مالیات، انبارداری و همینطور دستمزد، پورسانت، بیمه، عیدی و سنوات کارکنان را از آن کاست تا سود خالص آهن فروشان بزرگ مشخص شود.

با این حال آهن‌ فروشان موفق با مشتری‌مداری و به کار بستن سیستم‌های بازاریابی نوین می‌توانند حجم فروش خود را بالا برده و در نهایت سودهای خوبی بدست آورند به شرط آنکه بتوانند ریسک‌های کسب‌وکار خود را مدیریت کرده و برای خود مزیتی رقابتی خلق کنند تا در کورس با رقبای خود برنده‌ی میدان باشند.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها