محمد حبیبی عضو کانون صنفی معلمان در گفتگو با مستقل:

دولت راهی جز پاسخ مناسب به مطالبات معیشتی معلمان ندارد 

محمد حبیبی میگوید: چرا دولت و حاکمیت راهی جز پاسخ مناسب به مطالبات معیشتی معلمان ندارند؟ چون تا زمانیکه این مشکلات حل نشود این اعتراضات فروکش نمی‌کند و تا زمانیکه مشکلات معیشتی معلمان حل نشود خواسته افزایش کیفیت آموزش در مدارس غیر قابل اجراست چون به شدت مسئله‌ی کارآمدی معلمان در حوزه آموزش نسبت مستقیم با معیشت دارد 

دولت راهی جز پاسخ مناسب به مطالبات معیشتی معلمان ندارد 

سرویس سیاسی:

سال‌هاست که نام معلم با مشکلات معیشتی گره خورده و در سال‌های اخیر بسیار بیشتر شاهد اعتراضات معلمان نسبت به مسائل معیشتی و رفاهی در سراسر کشور بوده‌ایم. حالا دولت نیز جدید با این مسئله مواجه است و باید نسبت به آن موضع‌گیری مشخصی داشته باشد زیرا با مُسکن‌های موقتی و سرپوش گذاشتن به مطالبات اصلی نمی‌توان از بحران عبور کرد. به جهت بررسی مشکلات معیشتی معلمان گفتگو کردیم با محمد حبیبی، معلم و مسئول تشکیلات کانون صنفی معلمان که مشروح آن را می‌خوانیم:

 

در نیم قرن اخیر مسائل معلمان بخشی از اعتراضات متداول صحنه‌ی سیاسی کشور بوده است؛ به راستی معلمان خواهان چه حقوقی از دولت هستند؟

 

آنچه که در این سال‌ها بخصوص دو دهه اخیر پیرامون مسئله معلمان و مطالباتشان پررنگتر شده است بنظر من ریشه در مشکلات معیشتی و رفاهی دارد. فاصله‌ی شکاف میان دستمزدی که معلمان دریافت می‌کنند و قدرت خریدی که در جامعه وجود دارد. این شکاف همیشه در این سال‌ها وجود داشته و به مرور زمان افزایش پیدا کرده است. آنچه که باعث شد این اعتراضات در دو دهه اخیر شکل گسترده‌تری پیدا کند به تحولات اجتماعی بعد از سال‌های جنگ بازمی‌گردد که شاهد تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جامعه هستیم. این شکاف طبقاتی که یک نوع حس عقب‌ماندگی و نابرخورداری را در معلمان ایجاد کرده، علاوه بر شکاف میان دستمزد باعث شده که این اعتراضات و مطالبه‌گری معیشت در معلمان پررنگ شود. اما نکته این است که این مطالبه در هیچکدام از دولت‌ها به صورت کامل پاسخ داده نشده است و هر بار با طرح‌هایی که اجرا شده درواقع با یک مسکن موقتی تلاش شده که بخشی از این شکاف جبران شود اما از آنجایی که این مسئله به صورت کامل برطرف نشده اعتراضات به قوت خود باقی مانده است. با این حال بحث اصلی اگرچه مشکلات معیشتی و درخواست افزایش دستمزد است اما در عین حال در این مسئله خلاصه نمی‌شود. چون بحث مشکلات و کمبودهایی که در مدارس وجود دارد بحث محتوای کتاب‌های درسی، بحث عدم هماهنگی محتوا با تدریس و.. مسائلی است که جزء مطالبات معلمان محسوب می‌شود. علاوه بر این تشکل‌های صنفی و فعالان صنفی و رسانه‌ای معلمان خواسته‌هایی را هم در مواضع خود مطرح می‌کنند، این خواسته‌ها بنظر من بیشتر در سطح نخبگان و فعالان صنفی و رسانه‌ای معلمین مطرح شده و کمتر دغدغه عمده معلمان است از جمله خصوصی‌سازی در آموزش و پرورش، دفاع از آموزش مدرن و دفاع از حقوق دانش آموزان و دفاع از بالارفتن کیفیت آموزشی مدارس و نقد دولت در راستای کمبود امکانات آموزشی در مناطق محروم. این مسائل جمع بندی کلی مطالبات است، اخیرا نیز با بحث رتبه‌بندی برخورد داشتیم که باز هم به بحث معیشت معلمان بازمی‌گردد.

 

غیردولتی کردن آموزش و رشد پول‌ در برابر دانش این روزها باعث بازماندن بخش قابل توجهی از دانش آموزان از کیفیت تحصیلی برابر شده است در عین حال معلمان از این مدل از آموزش بیشتر سود می‌برند؛ سود معلم و دانش آموز در این نقطه در تضاد قرار می‌گیرد؛ تحلیل شما در این باره چیست؟

 

این سیاست تقریبا از زمان دولت آقای هاشمی دنبال شده و یک نوع رویکرد بنظر من شبه نئولیبرالیستی را از زمان دولت آقای هاشمی در دولت‌های مختلف کم و زیاد با آن مواجه بودیم که نگاه آن‌ها به دولت عمدتا نگاه محدود کننده است. به این معنا که معتقدند دولت بزرگ ناکارآمد است و امکان ارائه خدمات گسترده به جامعه را ندارد و بودجه عمومی را حیف و میل می‌کند و نتیجه این نگاه کوچک شدن دولت بوده است. دو بخش عمده که بخش آموزش و بهداشت بوده را کوچک می‌کنند در نتیجه رشد مدارس غیرانتفاعی و غیردولتی از آن زمان ادامه داشته و در دولت آقای روحانی به اوج خود رسید و بندی به تصویب رسید که دولت سالانه ده درصد حوزه آموزش عمومی را برون‌سپاری کند. یکی از نقدهای جدی کانون صنفی نقد خصوصی‌سازی آموزش و دفاع از آموزش رایگان است، چون در شرایط اقتصادی بسیار بدی که اکثریت جامعه بخصوص طبقات متوسط با آن درگیر هستند امکان برخورداری از تحصیلات خارج از امکانات دولتی وجود ندارد. با گسترش مدارس غیردولتی کیفیت مدارس دولتی نیز کاهش پیدا کرده است. آنچه دنبال می‌شد این بود که قرار بود مدارس غیردولتی باعث رقابت شود اما مدارس غیردولتی نیز از کیفیت لازم برخوردار نیستند جز معدود مدارسی که از نهادهای خاص کمک می‌گیرند یا متعلق به طبقات بالای جامعه هستند باقی مدارس در فضاهای خیلی محدود و در خانه‌های محدود با امکانات فیزیکی کم هستند که در سطح کیفیت آموزشی تاثیر منفی خود را می‌گذارد.

بیش از ۹۰ درصد مدارس غیردولتی برای اینکه بودجه خود را کاهش دهند و سودآوری بیشتری داشته باشند از معلمان غیررسمی استفاده می‌کنند. در این شرایط بازار کار گسترده فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها که در شرایط بالا آمار بیکاری خیلی راحت جذب این مدارس می‌شوند، مورد استثمار مدارس قرار می‌گیرند. این مسئله دو آسیب دارد اول اینکه نیروهای تحصیل‌کرده استثمار می‌شوند و دوم آموزش باکیفیتی ارائه نمی‌شود و باعث می‌شود مدارس دولتی کمتر مورد توجه دولت قرار بگیرند.

در یک ماه اخیر نیز شاهد اعتراضات قابل توجهی از سوی معلمان بوده‌ایم که منجر به دستگیری‌هایی نیز شده است؛اعتراضات جدید با چه محوریت و مطالباتی در حال انجام است؟

 

اعتراضات دو ماه اخیر به مسئله‌ی معیشت برمی‌گردد. جامعه‌ای که خط فقر نزدیک به ۱۲ میلیون تومان است در حالیکه میانگین دریافتی ۶ میلیون تومان است یعنی همه معلمان در شرایط زیر خط فقر بسر می‌برند و با کاهش توانایی خرید، همه‌ی معلمان اعتراض دارند. اما اعتراض اصلی در بحث رتبه‌بندی است که این طرح در دولت‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته، در زمان خاتمی دنبال شد و در زمان روحانی وعده‌هایی داده شد و به صورت طرح به مجلس داده شد و بعد از بحث وقتی به عنوان طرح خواستند در مجلس مطرح کنند از سوی هیئت رئیسه از طرح آن ممانعت به عمل آمد. چون می‌گفتند دولت بودجه لازم را در نظر نگرفته است و اجرای این طرح با توجه به بودجه وسیع باعث افزایش تورم در جامعه می‌شود. در نتیجه این طرح با تغییراتی اخیرا در سایت مجلس بارگزاری شده است و قرار بوده در طی یک هفته اخیر در صحن علنی مطرح شود و با وجود اینکه ۲۰۰ نماینده خواستار اجرایی شدن آن بودند هیئت رئیسه جلوی آن را گرفت. اعتراضات دو ماه اخیر پیرامون عدم اجرایی شدن این طرح و تغییرات آن است و ان تغییر مورد اعتراض معلمان در واقع ماده ۷ این لایحه است که معلمان در قیاس استادان دانشگاه صف‌بندی شوند و هر معلم حقوقش نباید از ۸۰ درصد معدل استادان دانشگاه کمتر باشد. این بند که به شدت مورد توجه معلمان است و کمک می‌کند بخش مهمی از مسائل معیشتی معلمان حل شود در کمیسیون آموزش طرح می‌شود و توجه‌ها عمدتا نسبت به این مسئله است. در ماه‌های اخیر سه تن از همکاران ما در گیلان و فارس دستگیر شده‌اند و خود من نیز اخیرا با حکم اخراج و بازخرید مواجه شدم که کاملا احکام اخراج و دستگیری را متوجه اعتراضات اخیر می‌دانم و فکر می‌کنم دستگاه امنیتی تلاش می‌کند از طریق فشارها اعتراضات را متوقف کند، اما تا زمانیکه مشکلات معیشتی برطرف نشود شاهد این اعتراضات خواهیم بود و حکم اخراج نیز نتوانست مانع تجمع روز ۲۲ مهر ماه شود.

 

 نسبت به دیگر مجامع صنفی کانون صنفی معلمان از بروز و ظهور بیشتری برخوردار است، این مسئله به چه علت است؟

 

هر استانی کانون صنفی معلمان دارد که برخی کانون و برخی انجمن و برخی کانون معلمان است. اما همه زیرمجموعه فعالیت صنفی معلمان هستند که در یک تشکلی به نام شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان جمع می‌شوند که تصمیمات کشوری می‌گیرند و تجمع سراسری که ۲۲ مهر برگزار شد تقریبا ۴۸ شهر و ۲۲ استان به این فراخوان پاسخ مثبت دادند مربوط به این شوراست. غیر از این مجموعه‌های صنفی هیچ تشکل دیگری نداریم که مشخصا به کار صنفی معلمان بپردازد. تشکل‌های سیاسی- صنفی داریم که علاوه بر مسائل صنفی به کار حزبی هم می‌پردازند اما کانون‌های صنفی مشخصا بر روی مطالبه‌گری معلمان تمرکز دارند و از ورود به مسائل سیاسی پرهیز می‌کنند. شاید یکی از دلایل اقبال همکاران به کانون‌های صنفی پرهیز از قدرت و سیاست در تشکل‌های مختلف است.

 در دولت رئیسی آیا مشکلات معلمان امکان بهبود دارد یا مسیر اقتصادی این دولت نیز منجر به سخت‌تر شدن شرایط معلمان می‌شود؟

 

نمی‌شود درباره این مسئله با قطعیت صحبت کرد. ما برنامه مشخصی از این دولت درباره حوزه آموزش عمومی برای رفع مشکلات معلمان ندیده‌ایم و وضع اقتصادی کشور نیز با تحریم‌ها سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود. دولت جدید ادعا دارد ۴۵۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد، امکان گسترده فروش نفت نیز ندارد و این سوال مطرح می‌شود که برای حل مشکلات صنفی چه برنامه‌ای دارد که این مسئله صرفا به یک مُسکن موقتی منتهی نشود پیش بینی این مسئله سخت است. اما چرا دولت و حاکمیت راهی جز پاسخ مناسب به مطالبات معیشتی معلمان ندارند؟ چون تا زمانیکه این مشکلات حل نشود این اعتراضات فروکش نمی‌کند و تا زمانیکه مشکلات معیشتی معلمان حل نشود خواسته افزایش کیفیت آموزش در مدارس غیر قابل اجراست چون به شدت مسئله‌ی کارآمدی معلمان در حوزه آموزش نسبت مستقیم با معیشت دارد چون معلمی که به جز تدریس کارهای دوم و سوم دارد و یا معلمی که با ساعات بالا به تدریس می‌پردازد نمی‌تواند شایسته دانش آموزان تدریس کند.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها