حکومت جهانی کرونا
مستقل آنلاین، فریدون مجلسی کارشناس حوزه بینالملل/
از زمانی که تاریخِ نوشته در دست است، کسانی بودهاند که در اندیشه یافتن بهترین راه و رسم زندگی بشر بودند که شاید از آن طریق انسانها به خوشبختی و کامیابی دست یابند و نسخههایی نوشته و جوامع و شهرهایی را در تبعیت از تصورات خود تصویر کرده و آن را مدینه فاضله یا آرمانشهر یا ناکجاآباد خواندهاند، حتی پیش از افلاطون و پس از کارل مارکس. اینان تصور میکردند که اگرانسانها از احکام آنان تبعیت و آنگونه زندگی کنند خوشبخت خواهند شد. برخی نیز شیفته این نسخهها شده و حتی به حکومت رسیده و کوشیدهاند جوامع خود را آنگونه سازند. وقتی مردم را سربراه نمیدیدند ناچار سازمانهای پلیسی تشکیل میدادند تا خوشبختی مورد نظر خود را به خورد آنان بدهند، تا جایی که باید یا مثلا به سیبری اعزام میشدند و میمردند یا به خوشبختی تن میدادند! وقتی در این تحمیل توفیق مییافتند، میکوشیدند تخم دو زرده خود را به جهان صادر و سراسر جهان را در تبعیت از نسخه و حکومت جهانی خود خوشبخت کنند. اینان غافل بودهاند که به تعداد انسانها سلایق و علایقی وجود دارد که خود را مایل یا قابل انطباق با نسخهها یا قالبهای فکری و کاربردی آنان نمیدانند.
گرچه تا کنون هیچ نسخهای، از چنگیز و آتیلا تا هیتلر و استالین در تحمیل آرمانها و آرمانشهرهای خود توفیق نیافتهاند، اما ظاهرا موجودات ریزی که انسانها در گذشته آن را «بو» مینامیدند از پس این کار بر آمدهاند. در قدیم معتقد بودند برخی بیماریها بو دارند و بوی آنها انسانهای دیگر را بیمار میکند. در واقع به اصل مسئله بسیار نزدیک شده بودند و مانند امروز ما، میکوشیدند خودشان را از آن بو یا از منبع بو دور نگه دارند و نجات یابند. بعدها که علم بیشتر شد بو را میکروب نامید و با شناخت آن به مبارزه غالباً همراه با توفیق و ساخت واکسن یا سرم یا آنتی بیوتیک برای پیشگیری یا درمان پرداختند. اما باز هم بوهایی بود که با میکروسکوپ هم دیده نمیشد! سرانجام موفق به کشف موجودات بسیار ریزتری شدند که در زیست شناسی حتی دارای شرایط و تعاریفی نیستند که بتوان آنها را موجود زنده نامید. در واقع هستند، اما زنده زنده هم نیستند! موجودات زنده از ریز تا درشت، از یاخته یا سلول آغاز میشوند که پوستهای و محتوایی و هستهای دارد و خودش را تکثیر میکند. اما اینهایی که ویروسشان مینامند نه پوسته و هستهای دارند و نه خودشان را تکثیر میکنند. در واقع تا زمانی که در سلولی زنده ننشینند و به آن نفوذ نکنند و همراه با تخریب آن تکثیر نیابند، تنها میمانند و از بین میروند! اما همینها چندین بار توانستهاند بر جهان مستولی شوند و کاری را که از عهده فیلسوفان خیالپرداز بر نیامده است بر آورده کنند. بدبختی در این است که هر تلاشی برای تحمیل سلطه بر جهان، خواه از جانب انسانهای خیال پرداز و خواه از سوی ویروس بیخیال نتایج مصیبتبار داشته است. شاید این سرنوشت ما بود که در دوران استیلای جهانی چنین ریز دانه بیهویت زیانباری زندگی کنیم و شاهد استیلای مرگبار آن بر جهان باشیم، که ولیعهد انگلیس و نخست وزیر آن کشور را هم که آفتاب در امپراتوریشان غروب نمیکرد اسیر خود ساختهاند! انسانها حق دارند به علم ببالند. این سلطه جهانی و این بیم و هراس عمومی نشان داد که مشکلاتی بر سر راه بشر وجود دارد که میتواند به آنها حالی کند که دشمن و دشمنان مشترکی هم وجود دارند که باید همه انسانها متفقا با آن به مبارزه بر خیزند و آن را نیز مقهور علم خویش سازند. باز هم علم یعنی این امانت، برگرفته از علم کل آفریدگار است که میتواند راه نجاتی بگشاید. منابع علمی میگویند ۸۰ درصد بیماران بدون عوارض حاد بهبود مییابند. یعنی بدن آنها توان مقابله را دارد، و از آن بیست درصدی که دچار بحران حاد میشوند نیز بین ۷۰ تا ۹۰ درصدشان که تقریبا میشود بیش از ۱۵ درصد آلوده شدگان بهبود مییابند. پس قابل مقاومت و شکست هستند. پس علم میتواند آن دلیل توانمندی ۹۵ درصد جان به در بردگان را بیابد و دارویی برای کسانی بسازد که در معرض خطر هستند و چنین خواهد شد. هم واکسنی برای دور آینده میسازند و هم دارو یا سرمی برای درمان آن ساخته خواد شد، هرچند هم اکنون نیز داروهایی اثربخش بودن خود را نشان دادهاند. انسان بر این بلای زمینی هم پیروز میشود و این نیز بگذرد.
ارسال نظر