گزارش اختصاصی مستقل از گفت وشنود در کلاب‌هاوس؛

لاریجانی روی «صندلی داغ» سوخت

ریجانی با حضور در کلاب‌هاوس اظهاراتی متناقض با آنچه که تا بحال در سیاست ورزی از خود نشان داده ارائه کرد در حالی که از آن شیوه منش سیاسی خود هم برائت نجست، در نهایت با سخنان یکی به نعل و یکی به میخ معلوم نشد دیدگاه سیاسی ایشان چیست. از این عجیب‌تر آنکه هنوز هم اصلاح‌طلبان نفهمیدند با سیاست‌هایی نظیر اسب تروا و کاندید اجاره‌ای و زیر پا گذاشتن اصالت اصلاح‌طلبی بیش از پیش تبر به ریشه خود می‌زنند.

لاریجانی روی «صندلی داغ» سوخت

امیرحسین امیرفیض-روزنامه نگار

این شب‌ها بستر فضای مجازی با حضور فعال چهره‌های شاخص در اختیار سیاست‌مداران، کاندیداها و خبرنگاران است. شب نشینی‌های گروه‌های مجازی، همچنین گفتگوهای سیاسی کلاب‌هاوس، در تلاش جبران زمان از دست رفته تبلیغات و فعالیت‌های انتخاباتی است.

اگر گزینه‌های باقیمانده در صحنه انتخابات را رئیسی، جهانگیری، لاریجانی، شریعتمداری، پزشکیان و جلیلی بدانیم تاکنون جهانگیری و لاریجانی در گفتگوهای کلاب‌هاوس شرکت داشته‌اند. نفس این حضور نشانه‌ی قدرتمندی است از میل به دیده شدن در پلتفورم‌های جدید و دور زدن رسانه‌ی رسمی حاکمیتی. علی لاریجانی که تا پایان مجلس دهم یکی از روسای قوا بود و پیش از آن دبیر شورای‌عالی امنیت ملی و قبلتر از آن ریاست صدا و سیما را بر عهده داشت، به عنوان یک چهره‌ی شاخص حکومتی از امکان یک رسانه‌‌‌ی مجازی استفاده کرده و بی‌واسطه خود را در معرض سوالات تند و قضاوت‌های جدی مردم قرار داده است. این امر به تنهایی نمادی است از پایان سیطره تفکر یک‌صدایی و باید به فال نیک گرفته شود. اما لاریجانی با روش خاص خود که نوعی استبداد رای با تکیه بر آراء هدایت شده است، وارد تبلیغات دیجیتال انتخابات شد و لاعلاج صابون نتایج آن استبداد شخصی و مطایبه‌آمیز را به تن زده است. لاریجانی با حضور در کلاب‌هاوس اظهاراتی متناقض با آنچه که تا بحال در سیاست ورزی از خود نشان داده ارائه کرد در حالی که از آن شیوه منش سیاسی خود هم برائت نجست، در نهایت با سخنان یکی به نعل و یکی به میخ معلوم نشد دیدگاه سیاسی ایشان چیست. از این عجیب‌تر آنکه هنوز هم اصلاح‌طلبان نفهمیدند با سیاست‌هایی نظیر اسب تروا و کاندید اجاره‌ای و زیر پا گذاشتن اصالت اصلاح‌طلبی بیش از پیش تبر به ریشه خود می‌زنند.

اظهارات آقای لاریجانی کاملا مشخص می‌کند که چرا اصلاح‌طلبان به انسداد خوردند و برخی از آنان کارشان به حمایت از لاریجانی رسید.

علی لاریجانی با بیان اینکه تمرکز دولت بعدی باید بر اقتصاد و روابط بین المللی باشد ادامه داد که گناه کبیره نکردم که کاندیدای ریاست جمهوری شدم گویی وارد منطقه ممنوعه شدم!

آقای لاریجانی از آنجا که در عالم سیاست سیاس خوبی است، کار بازی با کلمات و ساخت متلک‌های سیاسی را استادانه انجام می‌دهد، نمی‌گوید از طرف چه کسانی گناه‌کار دانسته شده که گویا وارد منطقه ممنوعه شده.

واقعیت این است که آقای لاریجانی به دلیل قبضه شدن جناح اصولگرا توسط نواصولگرایان مانند دیگر چهره‌های قدیمی اصولگرا از این جناح اخراج شده و مورد حمله آنان است وگرنه اگر شرایط مانند قبل بود خود را یک اصولگرای تمام قد معرفی می‌کرد.

گناه کبیره در اینجا عمل لاریجانی نیست بلکه این گناه را اصلاح‌طلبانی که حاضرند به هر قیمت در قدرت بمانند و برای گرفتن تکه‌ای از کیک قدرت و حتی یک صندلی مانند اداره برق یک محله از شهری را داشته باشند، مرتکب شده‌اند.

آقای لاریجانی در حالی از تهمت و توهین‌های وارده کنونی به خود شکایت دارد که به گذشته خودش نمی‌نگرد که چگونه از زمان ریاست بر صداوسیما روزگار اصلاح‌طلبان را از تریبون این سازمان با توهین و تهمت و افترا سیاه کرده و چپ و راست در مجالس هشتم و نهم به ریاست ایشان تظاهرات مرگ بر این و آن و درخواست برای اعدام معترضان بلند بود. حالا این چه سازگاری با سخن امروز ایشان دارد که باید فضای طرح سوال فراهم شود، با این عملکرد چگونه می‌خواهد سرنوشت ۸۲ میلیون نفر را رقم بزند؟

ایشان در ادامه با پرداختن به مسئله تصویب برجام در ۲۰ دقیقه و دفاع از عملکرد خود تاکید کرد که برجام تصمیم کل نظام بوده و شورای نگهبان هم با آن مشکلی نداشت و ادامه دادکه من متعلق به جبهه انقلاب یعنی مردم و شهید بهشتی هستم و مرحوم شجریان با من دوست بود!

ایشان دیگر توضیحی نداد که اگر اینطور است چرا حتی یکبار در تمام دوران ریاست خویش بر مجلس سخنانی مانند سخنان شهید بهشتی از ایشان شنیده نشد و یا در مورد دوستی با آقای شجریان توضیحی نداد که این چگونه دوستی بوده که لاریجانی در زمان حیات دوستش در مقابل حملات بی‌رحمانه‌ای که به استاد می‌شد هیچ واکنشی نداشت!

ایشان با تایید صحت آرای احمدی نژاد در سال ۸۸ و تکذیب تبریک به مهندس موسوی، موضع خود را در قبال انتخابات سال ۸۸ روشن کرد تا برای شورای نگهبان هم سوالی باقی نماند که بالاخره نظرشان در مورد این مسئله چیست.

وی مغلطه‌وار درباره حوزه زنان و حجاب به این جمله بسنده کرد که این مسائل نباید سیاسی شود در حالی که بر کسی پوشیده نیست که حوزه زنان سیاسی‌ترین مسائل امروز جامعه است. البته که شخص لاریجانی توضیح نداد در برابر لایحه مقابله با خشونت علیه زنان، یا تعیین تکلیف شناسنامه‌ی کودکان مادرایرانی، یا سهمیه‌ی مدیران زن در دستگاه‌های دولتی، به شخصه چه نظری داشت و رائ خودش دقیقا چه بوده است؟

وی با رد اینکه دولتش ادامه دهنده دولت روحانی است تاکید کرد که برنامه‌های خودش را دارد.

وی ضمن تاکید بر پایان عمر دسته‌بندی اصلاح‌طلب و اصولگرا خود را وابسته به هیچکدام ندانست و خود را انقلابی پیرو شهید بهشتی و مطهری دانست! جالب است که این سخنان در هیچ کجای عملکرد عمر سیاسی ایشان دیده نشده است.

آیا واقعا اگر شهید بهشتی ریاست صداوسیما و مجلس را بر عهده داشت اینگونه انحصاری عمل می‌کرد؟

آقای لاریجانی در صحبت‌های شب گذشته‌شان نحوه عملکرد دولت در مورد بنزین و حوادث پس از آن را تایید نکرد و در اظهارات عجیبی در مورد حصر گفت که حصر قرار بود موقت باشد و نباید اینقدر طول می‌کشید و باز هم جوابی نداد که اگر قرار بود طول نکشد چرا بیش از ۱۰ سال ادامه یافت و در این مورد به عنوان یکی از امضا کنندگان حصر، حداقل به اندازه علی مطهری درباره آن صحبت نکرد.

آقای لاریجانی در اولین فیلم ساخته شده تبلیغاتی‌اش می‌گوید مشکلات کشور با سوپرمن بازی حل نمی‌شود در حالی که این فیلم منجمله موزیک آن تداعی‌گر فیلم‌های ژانر ابرقهرمان و بازگشت سوپرمن و بت من است که سوی برخی کاربران فضای مجازی، قسمت جدید سری فیلم‌های انتقام جویان کمپانی فیلم سازی مارول لقب گرفته است.

البته گناه کبیره سهم اصلاح‌طلبانی است که می‌اندیشند با حمایت از علی لاریجانی، فردی اصلاح‌طلب یا میانه‌روتر از حسن روحانی را برمی‌گزینند که عاقبت کل پایگاه اجتماعی‌شان را با عملکرد و سخنان و موضع‌گیری‌هایش بر باد داد.

اگر کار اصلاح‌طلبان به جایی کشیده که باید از کاندیداتوری علی لاریجانی دفاع کنند در حالی که او به صراحت گفته است هیچ تضمینی به اصلاح‌طلبان نمی‌دهد، احتمالا زمان آن رسیده که فاتحه‌ای برای اصلاح‌طلبان در آسمان سیاسی ایران بخوانیم.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها