حاکمیت باید در بحران کرونا از مردم حمایت کند
دکتر امین رفیعیپور میگوید: به طور کلی حاکمیت باید با حمایت همه جانبه از مردم به آنها اطمینان دهد که در کنار و همراه آنها در کنترل بیماری است و در صورت نیاز به کمکهای مالی و معنوی از آنها حمایت میکند. اطمینان و اعتماد مردم به حاکمیت میتواند نقش بارزی حتی در کنترل بیماری هم داشته باشد.
ویروس کرونا یا کووید 19 یکی از بیماریهایی است که زندگی روزمره را به اختلال زیادی انداخته و حتی باعث تعطیلی اقتصاد نیز شده است. ویروس کرونا فقط باعث تعطیلی اقتصاد نمیشود بلکه ابعاد روانی دارد و خیلیها براین باورند که مشکلات جدیدی را وارد زندگی انسانها میکند و حتی بسیاری از افراد طی مدتی که در منزل بودند دچار مشکلات و اختلافات خانوادگی و حتی روحی شدند. پساکرونا موضوعی است که خیلی از جامعهشناسان و روانشناسان بر آن تاکید دارند که باید چه اقداماتی انجام شود. در ادامه مصاحبه دکتر امین رفیعی پور متخصص روان شناسی سلامت را میخوانید:
ابعاد روانی بحران اپیدمی را چگونه میتوان توصیف کرد؟
چون بیماری کرونا که ناشی از ویروس covid 19 میباشد بیماری ناشناختهای است و متاسفانه هم واگیرداری و هم مرگ و میر آن نسبتا بالاست و انسان به طور کلی از ناشناختهها ترس دارد و این ترس منجر به اضطراب و استرس فرد میشود و از طرفی بیکاری، ماندن در خانه مشکلات فراوانی را برای زوجین و کودکان بهوجود آورده و باعث اضطراب شدید، افسردگی، اختلافات زناشویی و همچنین مشکلات ارتباطی بین والدین و فرزندان شده و متاسفانه این مشکلات موجب درگیریهای خانوادگی و همچنین کودک آزاری و همسر آزاری شده است.
خانوادههای داغدار در این فضا با چه مشکلاتی مواجهند و برایشان چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
از آنجائیکه متاسفانه در خصوص فوت افراد مبتلا به کرونا اطلاعات جامع و کاملی موجود نبود و در جامعه ما که برای فوت، تشییع جنازه و مراسم و آئینهای مختلفی گرفته میشود، خانواده این متوفیان با شرایط نامناسب و تنها مجبور به دفن عزیزان خود بودهاند، در این خانوادهها روند سوگ به خوبی انجام نمیشود. این امر میتواند منجر به اضطراب، خشم و همچنین افسردگی در این افراد شود و بهتر است به خانوادهها و جامعه آموزش داده شود که این شرایط بحرانی برای تمام مردم وجود دارد و افرادی که عزیزانشان را از دست میدهند دچار سوگ شده و ممکن است مسیر سوگ به مدت چند ماه طول بکشد.
در شرایط فعلی باید اعضای درجه یک خانواده متوفی که کنار هم زندگی میکنند، میتوانند در کنار یکدیگر سوگواری را برگزار کنند.
اقوام و دوستان نیز میتوانند از طریق تماس تلفنی و تصویری به طور مرتب با خانواده در ارتباط باشند و در مورد نحوه فوت و دیگر مسائل با آنها صحبت کنند. اینها باعث میشود که خانواده متوفی همدلی و همدردی اطرافیان را احساس کنند. مردم باید این را بپذیرند که در شرایط بحرانی قرار داریم و این اتفاقات خارج از کنترل میباشد و علت شرکت نکردن آنها در مراسم برای جلوگیری از ابتلاء دیگران میباشد. با حفظ رعایت فاصلهگذاری فیزیکی در صورتی که خانواده متوفی مراحل سوگ را به درستی طی نکند ممکن است دچار آسیبهای روانی شوند که این آسیب ها میتواند باعث افسردگی طولانی مدت شود، البته میتوان از روانشناسان در این خصوص کمک گرفت.
آیا مشکلات روحی و روانی نیز برای خانوادههای بیماران کرونایی وجود دارد ؟
بله، خانوادهها نگران فرد مبتلا به بیماری هستند که آیا خوب میشود یا خیر، از طرف دیگر نگران خود و دیگر اعضاء خانواده هستند که چه کار کنند مبتلا نشوند. این مسائل خود شدیداً اضطرابآور است و متاسفانه باعث مشکلات روانی خصوصا افسردگی برای بیمار و خانواده فرد خواهد شد. از طرفی متاسفانه انگ اجتماعی که وجود دارد و منجر به تبعیض در فرد بیمار و خانواده او میشود نیز مزید بر علت است و باعث آسیب روانی به بیمار و خانواده او خواهد بود.
آیا تمام مسائل روانی رخ داده برای خانوادهها و بیماران کرونایی در این ایام را میتوان به کرونا به عنوان علت مناسب ساخت؟
خیر. معمولا بروز مشکلات میتواند به علت موارد متعددی باشد. قطعا اگر خانوادهای مهارتهای زندگی را به درستی آموخته باشد در مقابله با بحرانها از استرس و اضطراب کمتری برخوردار خواهد شد و میتواند مشکلات مدیریت کند.
پس شاید دلایل متعددی برای اینکه خانوادههایی به درستی نتوانند این مشکلات را مدیریت کنند وجود داشته باشند. چرا که یک خانواده سالم از نظر روانی مشکلات را بهتر درک کرده و با مهارتهای لازم که قبلاً آموخته است این بحران را هم مدیریت میکند و سعی دارد جو موجود را به شرایط مطلوب تغییر دهد. پس اینکه خانوادههایی در این شرایط دچار اختلافات شدید میشوند قطعا ریشه در گذشته خانواده و عدم مهارت کافی در برخورد با مشکلات دارد و نمیتوان تمام مشکلات خانوادگی را به کرونا نسبت داد.
شاید بیماری منجر به تشدید آنها شده باشد چون خانواده بیشتر در کنار هم است و مشکلات ارتباطی در صورت عدم مهارتهای لازم بیشتر بروز خواهد کرد.
نقش رسانهها در این میان چه میتواند باشد و چه کمکی میتوانند بکنند؟
رسانهها در شرایط موجود که خانوادهها بیشتر کنار هم هستند قطعا بیش از سابق مورد استقبال قرار میگیرند. اعضای خانواده به علت کنار هم بودن، ساعات بیشتری را از رسانهها استفاده میکنند. رسانهها میتوانند با دادن اطلاعات صحیح و آموزشهای درست به خانوادهها هم در خصوص پیشگیری از بیماری جسمی و هم بیماریهای روانی به مردم کمک کنند و در نهایت همگی درک بهتری از بیماری داشته باشند.
پس باید حداقل تلاش کرد تا در این ایام که فضای شایعه سازی در فضاهای مجازی بیداد میکند، رسانهها با ایجاد فضای سالم و مورد اعتماد به مردم باعث کاهش استرس و اضطراب در بین آنان شوند و مردم با اعتماد به رسانه از شایعاتی که منجر به آسیب روانی میشوند دوری نمایند.
چه فعالیتهایی میتواند یاریگر فضای روانی و اجتماعی از سوی حاکمیت باشد؟
مردم به هر صورت در این شرایط بحرانی با مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاصی روبرو هستند. قطعا حاکمیت با همدلی و یاری رساندن به مردم خصوصا افرادی که از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شرایط بدتری هستند میتواند نقش بهسزایی در کم کردن دردهای مردم داشته باشد. اطمینان و اعتماد مردم به حاکمیت میتواند نقش بارزی حتی در کنترل بیماری هم داشته باشد.
پس به طور کلی حاکمیت میتواند با حمایت همه جانبه از مردم به آنها اطمینان دهد که در کنار و همراه آنها در کنترل بیماری است و در صورت نیاز به کمکهای مالی و معنوی از آنها حمایت میکند.
ارسال نظر