به یاد مرحوم مهندس مهدی بازرگان

به یاد مرحوم مهندس مهدی بازرگان

سیف‌الرضا شهابی
تحلیلگر سیاسی

کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام

سی‌ام دی سال ۱۳۷۳ مهندس مهدی بازرگان در شهر زوریخ در کشور سوئیس بر اثر ایست قلبی فوت کرد و اکنون ۲۸ سال از آن روز تلخ که خبر درگذشت بازرگان منتشر شد می‌گذرد.
مهدی بازرگان فرزند عباسقلی آقا تبریزی یکی از بازرگانان محترم و صاحب‌نام تهران، در سال ۱۲۸۶ در این شهر و در خانواده‌ای مذهبی متولد شد و بعد از گذراندن مقاطع ابتدایی و متوسطه در تهران در سال ۱۳۰۷ و با بورس دولتی و در جمع اولین گروه از دانش آموزان اعزامی  برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. او بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی به ایران بازگشت در دانشکده فنی دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد.
بازرگان تا زمان نخست وزیری مرحوم دکتر محمد مصدق وارد فعالیت های سیاسی نشده بود. وقتی اهتمام مصدق در ملی کردن صنعت نفت و کوتاه کردن دست انگلیسی‌ها از سرمایه ملی را ملاحظه کرد اظهار تمایل کرد با دولت مصدق همکاری کند و اندوخته‌های علمی‌اش را در خدمت دولت ملی به کار گیرد. بازرگان با معاونت مرحوم دکتر کریم سنجابی در وزارت فرهنگ شروع کرد و بعد از مدتی از طرف مصدق به ریاست هیات مدیره خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس منصوب شد و همراه هیات مزبور راهی آبادان شد. با این که انگلیسی‌ها مدعی بودند مهندسین ایرانی علم و توانمندی لازم برای اداره صنعت نفت از جمله پالایشگاه بزرگ و مهم آبادان را ندارند، بازرگان با مدیریت علمی و به کارگیری توانمندی خودش و سایر مهندسین ایرانی در اداره صنعت نفت سبب تعجب انگلیسی‌ها شد. از آنجایی که نظر سیاسی وی با افرادی نظیر حسین مکی نزدیک نبود لاجرم استعفا داد و رئیس شرکت آب و فاضلاب تهران شد و اولین شبکه لوله‌کشی آب تهران حاصل برنامه‌ریزی و فعالیت وی است. بازرگان بعد از کودتا بیشتر از گذشته وارد عرصه سیاست شد و در دهه سی شمسی به زندان رفت و در سال ۱۳۴۰ جمعیت نهضت آزادی ایران را با حضور جمعی از فعالان مذهبی و سیاسی از جمله مرحوم آیت الله طالقانی و مرحوم دکتر یدالله سحابی برای ادامه راه مصدق با اعتقاد راسخ به اسلام سیاسی راه‌اندازی کرد.
در سال‌های نخستین دهه چهل شمسی و با حضور فعالان سیاسی از طیف‌های فکری و عقیدتی مختلف، رژیم گذشته تشخیص داد بازرگان و همفکرانش در قالب جمعیت نهضت آزادی خطرناک‌تر از سایر مخالفان و مبارزان می‌باشند و به این خاطر با اینکه حدود ۵۵ سال از عمر بازرگان می‌گذشت وی را به اتفاق هم‌فکرانش دستگیر کرد. در بیدادگاه فرمایشی بازرگان به ده سال زندان محکوم شد و شخصیتی با سوابق علمی و دانشگاهی و اجرایی و سیاسی، به زندان برازجان فرستاده شد تا سختی بیشتری را به او تحمیل کند و این در حالی بود که بازرگان در بیدادگاه رژیم پهلوی گفت:
"ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما صحبت می‌کنیم، این پیام را به شخص اول مملکت برسانید!"
مشخص نیست که آیا پیام وی به شاه رسید و شاه گوش شنوا نداشت یا پاچه‌خواران درباری برای اینکه خاطر مبارک ملوکانه آزرده نشود پیام را به او نرساندند.
پیش‌بینی بازرگان دقیق بود و از آن سال مبارزه مسلحانه در دستور کار جوانان مبارز قرار گرفت و تا سال ۱۳۵۷ چندین سازمان و گروه با اعتقاد به مبارزه مسلحانه از جوانان مذهبی و مارکسیست تشکیل و فعال شد.
بازرگان در زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ بسیار فعال بود و بعد از عضویت در شورای انقلاب از سوی رهبر انقلاب به نخست وزیری منصوب شد. ولی دولتش مستعجل بود و بعد از هشت ماه استعفا داد و در دوره اول نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی شد.
در اینجا لازم است به یک عبرت تاریخی بسنده کنم؛
بعد از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ افرادی نظیر: مظفر بقایی، حسین مکی، شمس قنات آبادی و تعدادی دیگر راه خودشان را از مصدق و نهضت ملی که متعلق به مردم ایران بود جدا کردند و بر علیه مصدق شوریدند و در ۲۸ امرداد با کودتاگران همکاری کردند، با این محاسبه غلط که بعد از کودتا از طرف شاه به مقامی برسند که ناکام ماندند. در مقابل بازرگان به راه خدا و مردم و نهضت ملی تا آخرین لحظه عمرش وفادار بود.
بنده در مجلس ختم یک نفر از آن‌ جمع که به نهضت ملی شدن نفت پشت کرده بود در مسجد "نور"  در میدان دکتر فاطمی شرکت کردم. سخنران مرحوم حجت الاسلام علی دوانی بود و حاضرین جمعی از بستگان و آشنایان خانوادگی و تعدادی هم از آن‌هایی بود که کودتا را قیام ملی می‌دانستند. ولی بعد از فوت مرحوم بازرگان جمعیتی انبوه در تشیع وی شرکت کردند و جنازه را پیاده از حسینه ارشاد تا اواسط خیابان میرداماد (محل فعلی روزنامه اطلاعات) حمل کردند و در هنگام تدفین در قم، بنده هم حضور داشتم علاوه بر دوستداران بازرگان، گروهی از مخالفین وی در مجلس شورای اسلامی نظیر مرحوم خلخالی خود را ملزم می‌دانستند به پاس خدمات بازرگان در مراسم خاکسپاری شرکت داشته باشند.

بعد از مراسم خاکسپاری، به منزل آیت‌الله منتظری که از قبل انقلاب و زندان آشنایی داشتیم، رفتم تا ضمن تجدید دیدار، درگذشت مهندس را تسلیت بگویم. مرحوم آیت‌الله منتظری از سجایای اخلاقی و شخصیت وارسته مهندس از جمله وقت‌ شناسی وی تعریف و تمجید کرد و مقید بودن وی به اجرای دقیق مسائل مذهبی و اخلاقی را نقل می‌کرد.

آنانی که در راه خدا و مردم گام بر می‌دارند در این دنیا و عالم آخرت سرفرازند. یادش گرامی و روحش شاد!

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها