غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی در گفتگو با مستقلآنلاین:
راز محبوبیت فرمانده، عدم دخالت در منازعات سیاسی بود
سردار شهید در ارتباط با بحث نظامیگری دقیقا همان چهارچوبی که امام بر آن تاکید کرده بود مبنی بر اینکه نظامیها نباید در مسائل سیاسی دخالت کنند، دقیقا این را رعایت میکرد.
«غلامرضا ظریفیان»، کنشگر سیاسی اصلاحطلب، استاد دانشگاه و معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات، با خبرنگار سیاسی مستقل درباره ابعاد تاثیرگذاری ترور شهید سلیمانی بر فضای سیاسی کشور به گفتگو نشست. او درباره شخصیت شهید چنین میگوید:
جامعه با توجه به شخصیت و کاراکتری که شهید سلیمانی داشت، عکسالعمل قابل توجهی نشان داد. او شخصیتی ملی بود که سپهرش (همچون چتری) همه جناحها را پوشش میداد، اساس عملکردش متکی بر تفاهم و دوستی بود تا تقابل میان جناحها، در مسائل اجتماعی تلاش میکرد درک درستی از تحولات و تغییرات نسلی داشته باشد، در ارتباط با مسائل تخصصی یکی از متخصصترین افرادی بود که کم حرف میزد اما خوب عمل میکرد، در ارتباط با بحث نظامیگری دقیقا همان چهارچوبی که امام بر آن تاکید کرده بود مبنی بر اینکه نظامیها نباید در مسائل سیاسی دخالت کنند، دقیقا این را رعایت میکرد.
سرمایههای اجتماعی را خودی و ناخودی نمیکرد؛ اینها ویژگیهایی است که باعث شد استقبال عظیمی از او صورت بگیرد.
ظریفیان در انتقاد از کسانیکه تلاش دارند با استفاده از شهادت قاسم سلیمانی فضا را دوقطبی کنند، عنوان کرد:
این سرمایه را باید حفظ کرد. کسانیکه تلاش میکنند شکافها را تقویت کنند و اساسا زیستشان هم در اختلافات و نزاعهاست و اساسا جامعه را تکه تکه میکنند، در این فرصت هم وقتی همان مسیر قبل را طی میکنند باید جامعه نسبت به اینها واکنش نشان دهد و حساس باشد.
جناحهای مختلفی که دلشان برای نظام، کشور و مردم میسوزد باید نسبت به اینها واکنش نشان دهد. این آدمها در موقعیتهای اینچنینی خودشان را نشان میدهند.
استاد تاریخ دانشگاه تهران شهادت قاسم سلیمانی را عامل همبستگی داخلی دانست و خاطرنشان ساخت:
طبیعتا این خون و رفتن او ضایعه بود ولی امر ناخواستهاش مبارک است و باعث تقویت همبستگی شد. اگر بخواهیم این خون را پاس بداریم و این شخصیت را ارج بنهیم، لازمهاش این است به مقابله با کسانی برخیزیم که سعی دارند جامعه را با نگاه از بالا به پایین به مردم و جریانات، تکه تکه کنند، خودخواهانه خودشان را مطرح نمایند و نگاههای انحطاطیشان را بسط دهند.
او عملکرد تفرقهاندازانه برخی را ترویجدهندهی ناامیدی در جامعه معرفی کرد و گفت:
عملکرد این گروه باعث میشود که جامعه به ناامیدی قبل برگردد. اینها باید رصد شوند و هم مسئولین ذیربط به آنها هشدار دهند و هم رسانهها و روشنفکران نباید به راحتی از کنار این نگاه رد شوند و با نقد جدی نباید اجازه دهند، دوباره جامعه به اختلافات، تنازعات و برخوردهای کینهآلود و خودبزرگبینیهای غلط بازگردد.
این فعال سیاسی درباره توئیت حمید رسایی که سردار سلیمانی و حسن روحانی را در تقابل هم قرار داده بود، اظهار داشت:
آقای رسایی و امثال ایشان به جای اینکه از آنچه رخ داده است عبرت بگیرند، تفرقهافکنی میکنند.
من مطمئنم اگر چنین اتفاقی برای آقای رسایی میافتاد شاید ده نفر هم در رثای ایشان به سوگ نمینشست. اینکه یک ایران، در سوگ قاسم سلیمانی برمیخیزد این دقیقا حکایت از منش، کنش و رفتار او دارد. او خودش را در جایگاه خدمت به مردم میدید. نباید گذاشت جامعه ما دوباره به نقارها و شکافهایی که امثال رسایی ایجاد میکنند، بازگردد.
ظریفیان در پاسخ به این سوال که عکسالعمل ایران در برابر این ترور چگونه باید باشد، گفت:
پاسخ واقعی ما به آمریکا همین قدرت نرمی است که الان ایجاد شده است. این قدرت نرم محدود به ایران نیست در کشمیر، لبنان و بسیاری از کشورهای غیرمسلمان خود را نشان میدهد. این نشان میدهد که قدرت نرم میتواند با قلوب مردم و انسانهای آزادیخواه ارتباط برقرار کند و تنفر از قدرت سختی که ترامپ ایجاد کرده است را نمایان سازد.
او افزود: اساس انتقام همین است که با قدرت نرم به کسانیکه قدرت سخت، امکانات، پول، تجهیزات و تکنولوژی دارند ثابت شود که علیرغم همه امکانات فوق، در حال تولید کینه و نفرت هستند. ما با قدرت نرم منطقمان را نشان میدهیم. کسانیکه بر طبل جنگ میکوبند، افرادی هستند که تحت تاثیر هیجانات قرار گرفتهاند ولی به بخشی هم باید این هشدار را داد که اگر قاسم سلیمانی یک قهرمان شده بخش عظیمی از شخصیت او مبارزه با جنگطلبان و خشونتطلبان بوده است و موفقیت این مبارزه را با استمالت از قدرت سخت به دست نیاورده است بلکه قدرت نرم او توانسته توفیق بیابد.
استاد تاریخ دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه قدرت سخت باید در خدمت قدرت نرم باشد، اظهار داشت:
بنابراین راهی نداریم جز اینکه با حکمت، مصلحت و عزت منطقمان را ارائه کنیم. البته اگر در جایی نیاز بود که در برابر قدرت سخت با قدرت سخت پاسخ دهیم، همانطور که در برابر داعش این کار را کردیم، طبیعتا عکسالعمل نشان خواهیم داد. اما قدرت سخت حتما باید در استخدام قدرت نرم باشد وگرنه بر طبل جنگ و خشونت کوبیدن کار سختی نیست. این کاری است که عربستان، اسرائیل و آمریکا انجام میدهند. باید مراقب بود که در گردونهی فریب "قدرت سختطلبان" قرار نگرفت.
ارسال نظر