پزشکانی که جان می‌گیرند؛ یک پدر و دختر قربانی قصور پزشکی شدند!

تراژدی دردناک برای خانواده حیدری در بیمارستان بیستون کرمانشاه: قصور پزشکی دختر را به کما برد و جان پدرش را گرفت!

پزشکانی که جان می‌گیرند؛ یک پدر و دختر قربانی قصور پزشکی شدند!

 سایت فراز نوشت: ماجرا از روز هشتم مهرماه آغاز می‌شود. وقتی که حیدر حیدری پدر بهار، به همراه مادرش او را برای عمل ساده انحراف خفیف چشم به بیمارستان بیستون کرمانشاه می‌آورند.

به گفته مادر بهار او سه سال قبل هم این عمل را انجام داده بود و به دلیل اینکه کمی از انحراف باقی ماند، به توصیه پزشکش محمود مبلغی باید دوباره عمل می‌شد. این بار اما عمل جراحی مثل سه سال قبل پیش نرفت. بهار یک ساعت و نیم در اتاق عمل بود و همین زمان طولانی کافی بود تا پدرومادرش نگران شوند.

پزشک بهار دکتر محمود مبلغی که نخستین فردی است که از اتاق عمل بیرون می‌آید ابتدا خیال پدرومادر بهار را راحت می‌کند و از موفقیت‌آمیز بودن عمل خبر می‌دهد. واقعیت اما چیز دیگری است و این را مادروپدر بهار وقتی او را مستقیم از اتاق عمل به آی‌سی‌یو می‌برند متوجه می‌شوند. هنوز کسی نمی‌داند دقیقا در آن یک ساعت و نیم در اتاق عمل چه گذشته است.

مدیر بیمارستان ابتدا به خانواده گفته که اتاق عمل دوربین ندارد و بعد به خبرنگار فراز گفت که حافظه دوربین پرشده بوده است و فیلم‌ها پاک شد. پزشک بهار اما نظر دیگری داشته و می‌گوید که خانواده حق شکایت دارند و بر اساس شکایت باید فیلم‌های اتاق عمل بازبینی شود.

اظهارنظری که نشان از ضدونقیض بودن پاسخ‌های مسئولان بیمارستان دارد. سوال اینجاست که آیا ممکن است حافظه دوربین‌های اتاق عمل که در آن قصوری رخ داده ناگهان پاک شود؟ هرچه هست بهار از آن لحظه یعنی از روز هشت مهر به کما می‌رود و هنوز چشمانش را دوباره رو به دنیا باز نکرده است.

مادر بهار به خبرنگار «فراز» می‌گوید که تا ۷۲ ساعت پس از عمل اطلاعات ضدونقیضی از سوی پزشکان و پرسنل درباره واقعه به آن‌ها می‌دادند. حتی ابتدا به آن‌ها گفته نشده که قفسه سینه دخترشان در اثر عملیات احیای قلب شکسته است و آن‌ها پس از مدتی خودشان متوجه این اتفاق می‌شوند.

از همان روز خانواده دو چادر کوچک در حیاط برپا می‌کنند و هر روز را اینطور به شب می‌رسانند. مادر بهار می‌گوید که هر روز سخت‌تر از روز قبل می‌گذرد. او می‌گوید پدرش دستان بهار را می‌گرفت و به او می‌گفت: «دستم را فشار بده بابایی!». بهار اما هرگز دوباره دست او را فشار نداد.

 چون فاجعه دوم صبح روز ۲۴ مهر رقم می‌خورد. مادر بهار می‌گوید: «صبح روز بیست و چهارم بود که بیدار شدم و به چادر آقای حیدری سر زدم. در مسیر می‌رفتم که دیدم او در حیاط بیمارستان روبه‌روی اورژانس روی زمین افتاده است.». عموی بهار در گفت‌وگو با فراز تایید می‌کند که برادرش بدون هیچ مشکل یا بیماری زمینه‌ای همانجا در بیمارستان ایست قلبی کرده و از دنیا رفته است.

 عموی بهار می‌گوید که این روزها بسیاری از مردم کوهدشت عزادار هستند و از هر کسی در هر کوی و برزنی که بپرسی، این ماجرا را می‌داند.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها