متروپلها و عبدالباقیها
سیفالرضا شهابی
تحلیلگر سیاسی
خبر تاسفآور ریزش ساختمان ده طبقه "متروپل" در آبادان و کشته شدن تعدادی از مردم و مجروح شدن تعدادی دیگر از حوادث ناگواری است که در روز یکشنبه اول خرداد ۱۴۰۱ بوقوع پیوست و کل کشور را در غم و اندوه فرو برد. در پی آن مثل حوادث مشابه گذشته مقامات اظهار تاسف و جمعی را بازداشت کردند. قطع به یقین تا زمانی که شالوده مدیریت هر شهر و استان بر روند جاری باشد چنین ابراز تاسفها و محکوم کردنها و بازداشتها هیچ فایدهای ندارد. باید در آینده شاهد موارد مشابه به اشکال متفاوت باشیم.
افسوس از عزیزانی که جان باختند و خانوادههایی که باید تا پایان عمر در عزای عزیزانشان در غم و ماتم بسر ببرند. بتدریج متروپول در سکوت خبری فرو میرود حتی یک تن از مقاماتی که این روزها ابراز تاسف میکنند خبری از مجروحین و حادثهدیدگان و بازماندگان نخواهند گرفت.
وجود افرادی نظیر "حسین عبدالباقی" که این روزها مرده یا زنده بودن وی در هالهای از ابهام قرار گرفته محدود به آبادان نیست با اندکی تحقیق میتوان نظیر نامبرده را در هر شهری و به تعدادی پیدا کرد. اشخاصی که در میانسالی بدون زحمت و تلاش فقط بخاطر برقراری ارتباطات نامشروع و غیرقانونی و غیرعرفی با مسئولین و افراد متنفذ شهری و استانی و کشوری توانستند در اندک زمانی از صفر به صد برسند و صاحب همه چیز بشوند در فهرست کار آفرینان و خیرین قرار بگیرند! با آنها در شبکههای مختلف صوتی و تصویری مصاحبه شود حتی چنین اشخاصی هزینه میکنند تا برخی مطبوعات با آنان گفتگو کنند. اشخاصی که در یکی دو دهه اخیر مثل قارچ در حال رشد و تکثیر هستند.
حسین عبدالباقیها افرادی هستند که از ابتدای فعالیت اقتصادی به اصطلاح سوراخ دعا را پیدا میکنند و از موسسات پولی آموزش عالی که در هر شهری یافت میشود مدرکی در حد لیسانس با عنوان مهندس برای خودشان جور میکنند و به راحتی میتوانند پایان نامه بخرند و صاحب عنوان دکترا شوند! سپس به حج مشرف میشوند که تقدس و تدیین خودشان را به رخ مسئولین و مردم بکشانند. در پی آن به طریقی به مقامات نزدیک میشوند ضیافتی مجلل در یکی از هتلها یا تالارهای لوکس تشکیل میدهند تا مسئولین را نمکگیر کنند. به مناسبتهایی کادوهای گران قیمت از سکههای بهار آزادی تا ساعتهای مچی چند ده میلیونی و اتومبیل و غیره تقدیم میکنند. به هر بهانهای مسئول و خانوادهاش را با هزینه خودشان به سفرهای زیارتی و سیاحتی میبرند. به این ترتیب مسئولینِ بدهکار به امثال عبدالباقیها در راس هر محفل و مجلس قرار میگیرند. عناوینی از جمله "جناب مهندس یا دکتر" یا "حاج آقا" ورد زبان مقامات شهری و استانی و کشوری میشود از این به بعد، راه برای هر کاری باز و ویزا برای هر عمل غیرقانونی صادر میشود. هر کاری بخواهند انجام میدهند و هیچکس را یارای مخالفت قانونی و منطقی با چنین افراد نیست. انتخابات شورای شهر و مجلس شورای اسلامی بهترین موقعیت را برای چنین افراد ایجاد میکند. با شامه قوی فرصتطلبانهای که دارند متوجه میشوند کدام نامزد یا نامزدها امکان موفقیتشان بیشتر است به ستادهای انتخاباتی ورود و برای تبلیغات هزینه میکنند زیرا مطمئن هستند بعد از انتخابات با یک امضای نامزدی که برایش هزینه کردهاند، میتوانند چند هزار برابر آن را به دست آورند.
هر گاه پروژهشان با مخالفت کارشناسان خبره روبرو شود به جای کنترل توسط ادارات و نهادهای مسئول و جلوگیری از ادامه پروژه، کارشناسان محکوم میشوند.
پایان ماجرا به اینجا ختم میشود که حادثهای نظیر متروپل به وقوع میپیوندد.
تا زمانی که وضعیت به این گونه است که در فوق اشاره شد اگر شاهد حوادث متعدد نظیر متروپل آبادان در آینده نباشیم جای تعجب است و اگر رخ بدهد جای هیچگونه تعجبی نیست.
ارسال نظر