انسان‌ها و واژه‌ها

آتوسا راوش/ روزنامه‌نگار

 

عده‌ای را عقیده بر این است که این واژه‌ها هستند که انسان‌ها را نشان‌دار می‌کنند وعده‌ای نیز معتقدند این انسان‌ها هستند که به واژه‌ها نشان می‌بخشند.

انسان‌ها به واژه‌ها و یا واژه‌ها به انسان‌ها؟

از آنجایی‌که انسان اشرف مخلوقات است و فعال مایشاء به‌یقین اوست که بر لشگر واژگان امر می‌راند. اوست که بر واژگان روح می‌بخشد و هم اوست که با زیست خود بر جسم بی روح واژگان می‌دمد.

 

اگر واژگان صلح، نوع‌دوستی و پرهیز از تبعیض نژادی، نشان بر اریکه زیست بشری می‌یابد به این دلیل است که در کوران یک زندگی پرتلاطم توسط فردی مانند نلسون ماندلا زیست شده است. فردی که ۲۷ سال از زندگی خود را در اسارت و شکنجه گذراند و زمانی که در بین ملت خود زبان به سخن گشود نه‌ تنها ملتی را که دنیایی را در پشت سر خود داشت. امروزه در هرکجای این کره خاکی با هر گویشی دو واژه نفی تبعیض نژادی و بخشش بر زبان رانده شود بسیاری را تداعی‌گر نام نلسون ماندلاست، اگرچه روزگاری برفت که مردمانی بسیار از این‌ دست واژگان در لقلقه زبان داشتند.

یا اگر واژگانی مانند صلح و دوستی و ساده زیستی هنوز معنا دارد به برکت وجود آنانی است که خود صلح و ساده زیستی را در عین قدرت زیستند و آبروداران عبارات بودند. زمانی که گاندی مردم سرزمین خود را به زیست ساده دعوت می‌کرد با لباسی که خود با چرخ نخ‌ریسی دوخته بود سر می‌کرد او برای نشان دادن ساده زیستی در سراسر زندگی خود تنها یکدست هوتی می‌پوشید و از شیر بزی که با خود همراه داشت تغذیه می‌کرد در حالیکه رهبر بزرگ‌ترین کشور دنیا بود.

یا اگر هنوز واژگان حق مردم بر حکومت و حکومت بر مردم سکه رایج است از برکت زیست افرادی مانند حضرت علی (ع) است که بر دست برادر خود آتش گداخته می‌نهد تا مفهوم حق‌الناس را قبل از هر فردی در حکومت خود زیسته باشد.

شاید یکی از آمال و آرزوهای ما این روزها باید این باشد که لااقل در این وانفسا، آبرویی که بشریت در طی قرن‌ها و سال‌ها برای واژگان با زیست خود کسب نموده به نسیان نرود تا نسل‌های آینده فقیرتر از آنچه که امروزه می‌زیند نباشند.

آرزو کنیم که واژگانی مانند حقوق شهروندی و حق شهروندی که این روزها از زبان فلان کاندیدای ریاست جمهوری در عرصه مبارزات بیرون می‌آید را بتوان نشانی هرچند بی‌رمق در زیست او بیابیم و یا آرزو کنیم که بتوان نشانه و ردی هرچند کم‌رنگ از آن نوع زیست را در زندگی فلان رجل سیاسی محترم بیابیم که از ملت می‌خواهد زیست رستگار گونه را از یمنییان لنگ به پا و نان خشک به دست بیاموزیم.

یا آرزو کنیم آنی که با وزنی بالای ۱۰۰ کیلوگرم در مقابل دوربین ظاهر شده و از مردم می‌خواهد که سطح توقعات خود را پایین‌تر از حتی گوشت مرغ و میوه بیاورند خود در زیست واقعی دست کم یک ماهی باشد که گوشت و مرغی نخورده و فرزندانش میوه‌ای را ندیده باشند.

یا آرزو کنیم آنانی که واژگان صبر و مقاومت این روزها لقلقه زبانشان است تنها و تنها یک نماد کوچک از زیست مقاومتی خود و خانواده خود در قبال فشارهای کمرشکن این روزها برجسم و جان و روح این ملت را بنمایانند تا ما لااقل در مقابل این مردم که جای خود دارد حداقل در مقابل واژگان شرمنده نباشیم.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها