آینده خلیج فارس و آبراه استراتژیک آن به کجا میانجامد؟
تنگه هرمز و آنچه ممکن است رخ دهد
مستقل آنلاین/ گروه سیاسی - از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پیش از شروع قرن بیستویکم که نقش مخرب "ایدئولوژی" در علم سیاست آشکار شد، دنیا دریافت که سیاست کشورها نخست باید بر مبنای اقتصاد آنان پایهریزی شود و اقتصاد ضعیف نمیتواند سیاستی مقتدر داشته باشد.
با ورود به هزاره سوم، سیاست به نوعی در خدمت اقتصاد قرار گرفت و سیاستمداران دریافتند که قدرت برای حکومت در گروه داشتن ابزارهای قدرتمند اقتصادی و نه حتی سیاسی است.
سیاست در دنیای امروز علم و سود و زیان است به این معنا که منافع ملی کشورها که اغلب اقتصادی است، تعیین کننده سیاست آن کشورند.
آبراه استراتژیک "تنگه هرمز" شاهرگی حیاتی برای بسیاری از کشورهای "تک محصولی" منطقه از جمله ایران است و به همان نسبت برای کشورهای واردکننده و فراوریکننده نفت نیز اهمیت بسیاری دارد. برای همین اکثر کشورهای جهان که اقتصادشان بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با این آبراه با اهمیت گره خورده، سیاستهایشان را بر اساس سود و زیان خود تنظیم میکنند و طبیعی است که نا امنی آن، مطلوب این اکثریت نیست و باز طبیعی است که نسبت به این نا امنی، واکنش نشان دهند.
سیاست هوشمندانه، سیاستی کم تنش و سودآور است و این، هنر حاکمان و تصمیمگیران را در پس دارد تا چگونه چالشهای بزرگ را تبدیل به فرصتهایی بزرگتر کنند که منافع ملی کشورشان در آن لحاظ شده باشد.
در این بین هرکشوری که همراهان و همنظران بیشتری داشته باشد، میتواند برندهی چنین چالشی باشد و حداکثر سود و فایده را از همراهی جهانی با سایر همفکران خود کسب کند.
مجله بلومبرگ شماری از پرسشهای کلیدی درباره بحران فعلی در خلیج فارس و پیامدهای آن را با برخی تحلیلگران در میان گذاشته است، پرسشهایی از این دست که آیا تنگه هرمز بسته خواهد شد و تنشهای کنونی چه تاثیری بر آینده بازار انرژی میگذارد؟
تنگه هرمز بسته خواهد شد؟
"ایان برمر"، رئیس گروه اوراسیا، که اندیشکدهای سیاسی و جهانی است، میگوید در یک درگیری محدود، عبور نفت و دیگر کالاها از این تنگه جریان دارد، البته با این خطر که احتمال دارد برخی نفتکشها هدف حمله ایران قرار گیرند. اما در یک جنگ تمامعیار، ایران میتواند با گذاشتن مینهایی، تنگه هرمز را ببندد.
از سویی "اوله اسلوس هانسن"، مدیر امور راهبردی بانک ساکسو، معتقد است تلاش دستجمعی کشورها میتواند تنگه هرمز را باز نگه دارد و پیش از هرگونه درگیری نظامی، میتوان با همکاری کشورهای منطقه طرحی برای حفاظت از کشتیها ارائه داد. او اضافه میکند که قیمت بیمهها افزایش مییابد یا هیچ پوشش بیمهای نخواهد بود و شرکتهای کشتیرانی بدون بیمه ممکن است مایل نباشند شناورهایشان را به خطر بیندازند.
"فریدون فشارکی"، رئیس شرکت مشاور "فکتس گلوبال انرژی" و مشاور دولت ایران در دهه ۱۹۷۰، میگوید ایده بستن تنگه هرمز «پوچ» است. زیرا اگر یک کشتی در تنگه هرمز غرق شود، شاید تنگه چند هفته بسته باشد، اما رفتوآمد از سر گرفته خواهد شد. اگر ایران به هر آنچه میگذرد شلیک کند، آن وقت بریتانیاییها، فرانسویها و همه جهان دست به کار خواهند شد: «ایرانیها میدانند که اگر تنگه را ببندند آنها بسیار از دست خواهند داد، هرچند محصولات خودشان نیز قربانی مینهایی که خود میگذارند خواهد شد».
قیمت انرژی تغییر میکند
"کن مدلاک"، رئیس مرکز مطالعات انرژی دانشگاه رایس در هوستون آمریکا، میگوید که پس از آغاز جنگ، ممکن است بلافاصله قیمت نفت تا بشکهای ۱۰۰ دلار یا بیشتر افزایش یابد، اما احتمالا با ازسرگیری صادرات نفت در منطقه، قیمت نفت حدود بشکهای ۸۰ دلار خواهد بود.
هانسن نیز میگوید شاید قیمت نفت خام پیش از درگیری، تحت تاثیر افزایش درخواستها، به بشکهای ۹۰ دلار برسد. اما این افزایش بیشتر به ظرفیت امن نگه داشتن تنگه هرمز مربوط خواهد بود.
"برمر" اما میگوید در صورت بروز جنگ منطقهای تمامعیار، قیمت نفت میتواند از بشکهای ۱۰۰ دلار نیز بگذرد و تا ۱۵۰ دلار برسد. اما اگر حملهها محدود باشد، قیمت نفت حدود ۸۰ دلار خواهد بود.
ممکن است قیمت گاز طبیعی خیلی بیشتر از نفت افزایش یابد. زیرا بخش اعظم گاز طبیعی جهان از این گذرگاه عبور میکند. "دیوید هیویت"، تحلیلگر مسائل گاز، میگوید قیمت گاز دو برابر قیمت نفت افزایش خواهد یافت.
"فشارکی" نیز معتقد است که بازار، خطر جنگ را دست کم گرفته است. در صورت حملهای بزرگ و واکنش طرف مقابل، قیمت نفت برنت به حدود بشکهای ۹۰ تا ۱۰۰ دلار خواهد رسید و روی قیمت گاز هم اثر میگذارد. اما بازار گاز به قطر وابسته است که با ایران رابطه خوبی دارد و به نظر نمیرسد هدف ایران قرار گیرد.
آسیبپذیری زیرساختهای انرژی در شرق نزدیک
آسیبپذیری زیرساختهای ابوظبی در امارات متحده عربی از همه بیشتر است، برخلاف عربستان سعودی. "فشارکی" میگوید که تاسیسات اماراتیها خیلی نزدیک است و در حاشیه خلیج فارس قرار دارد. به محض اینکه چند موشک شلیک شود، شرکتهای خارجی منطقه را ترک میکنند و اگر کارگران خارجی نباشند، نفتی تولید نمیشود.
"برمر" هم میگوید احتمالا با افزایش حملات سایبری ایران علیه تاسیسات نفتی و بانکی در عربستان سعودی و امارات متحده عربی روبهرو خواهیم شد.
آثار غیرمستقیم چه خواهد بود؟
ژاپن، هند و کره جنوبی به دلیل وابستگی شدید به نفت خام منطقه، از اقتصادهایی خواهند بود که بیشترین آسیب را از جنگ خلیج فارس میبینند.
"سونا وارما"، کارشناس نامورا هولدینگز، میگوید هند بیش از ۸۰ درصد نفت موردنیازش را از این منطقه وارد میکند و بهازای هر ۱۰ درصد افزایش در قیمت نفت، کسر بودجهای به میزان ۴ درصد تولید ناخالص ملی ایجاد میشود.
هانسن معتقد است افزایش قیمت نفت، اقتصاد آمریکا و جهان را به سمت رکود میکشاند. فلزات صنعتی شدیدا تحت تاثیر رکود قرار میگیرند و طلا گران خواهد شد. حرکت جهانی برای عبور از سوختهای فسیلی نیز شدت خواهد گرفت.
"فشارکی" میگوید که جنگ در خاورمیانه میتواند سرعت قطع وابستگی به نفت را بیشتر کند. به عقیده او، نفت در ۱۰ تا ۱۵ سال آینده، خودبهخود حذف و منسوخ میشود و این فقط یک تلنگر خواهد بود.
ارسال نظر