پاسخ مدیرعامل بانک صادرات به مخاطبین مستقلآنلاین:
اقتصاد ما بیمار است، ولی فرونمیپاشد
نوسانات ارزی شدید در اثر رخدادهای بینالمللی اتفاق افتاده است.
گفتوگو با حجتاله صیدی مدیرعامل بانک صادرات
بعد از انتشار گفتگوی ویدیویی با حجتاله صیدی، مدیرعامل بانک صادرات، نظرات و بازخوردهای زیادی به سایت مستقلآنلاین و روزنامه مستقل رسید.
دکتر صیدی طی آن مصاحبه از موضع اقتصاددانی مسلط به پیچیدگیهای اقتصادِ آمیخته به سیاست و همچنین فضای بانکی و مشکلات تحریم و اوضاع کلی اقتصاد، بانکداری و شرایطی که در حال حاضر بر بانک صادرات ایران به عنوان بخشی از اقتصاد میگذرد، نظرات و پیشبینیهای خود را اظهار داشت و تیتر آن گفتگو چنین بود:
"فروپاشی اقتصاد ایران محال است"
این گفتگو با توجه به نکاتی که در آن مطرح شد مورد توجه بسیاری از افراد متخصص، خوانندگان و کارشناسان قرار گرفت. سوالاتی نیز در این مورد مطرح شد اما این سوالات به قدری زیاد بود که موجب شد تا برای پاسخ به آن دوباره گفتوگویی با مدیر عامل بانک صادرات داشته باشیم.
بیشترین موضوعی که در سوالات مطرح شد این بود که چرا دکتر صیدی اقتصاد ایران را در بحران نمیداند؟
- وقتی اقتصاد ما از 425 میلیارد دلار تولید ناخالص ملی به کمتر از 380 میلیارد دلار میرسد، تبعاتی مانند کاهش درآمد سرانه هر ایرانی دارد و نتیجه این کاهش، به کاهش رفاه هم میانجامد. چطور شما نسبت به این موضوع دید مثبت دارید؟
به چند نکته در این مورد توجه داشته باشید. اولاً ارقام واقعی کمی متفاوت از ارقامی ست که گفته شد. برای تولید ناخالص داخلی یا GDP فقط چند منبع معتبر داریم که معتبرترین آنها صندوق بینالمللی پول یا IMF است. صندوق بینالمللی پول ارقامی که برای سال 2019 اعلام کرده است که بخشی از آن تحقق یافته و بخشی از آن هم پیشبینی است. در آخرین پیشبینی این مرکز حدود 450 میلیارد دلار، تولید ناخالص داخلی قطعی سال 2019 ایران است. ولی پیشبینیها نشان میدهد که تولید ناخالص سال 98 به حدود 480 میلیارد دلار هم میرسد. پس رقم بالاتر از آن است که سؤال کننده محترم گفته اما اگر همان رقم های اظهار شده ایشان را هم بپذیریم ( یعنی کاهش از 420 تا 380 میلیارد دلار) این یعنی افتی در حدود 9 درصد که البته این درصد کاهش با درصد رشد اقتصادی منفی تا حدودی منطبق است. نکته مهم دیگر آن است که 9 درصد کاهش با اینکه اتفاقی نامطلوب است، اما نه به معنای بحران است و نه به معنای فروپاشی، هرچند که بسیاری از افراد به این گفته من انتقاد یا ایراد گرفتند.
در اقتصاد چیزی به نام عدم تعادل اقتصادی داریم گاهی این عدم تعادل جدی و گاهی موقتی است و خیلی زود رفع میشود برخی اوقات نیز از عدم تعادل خارج شده و وارد بحران میشود مانند اتفاقاتی که در بازه زمانی 2007 تا 2008 رخ داد یا اتفاقهایی که درنیمه دوم دهه 90 میلادی در آسیای جنوب شرقی رخ داد. حالت سوم نیز گذر کردن از مرحله بحران و ورود به فروپاشی است. البته در گفتوگوی پیشین به دقت همه این موارد تشریح شد.
اما من معتقدم، (هرچند این اعتقاد به عنوان نظر شخصی من نیست بلکه مبتنی بر ادبیات اقتصادی است) وقتی کشوری دارای رشد منفی اقتصادی آن هم در حد 8 یا 9 درصد میشود، اقتصاد دچار یک عدم تعادل بسیار جدی شده است. هرچند بخشی از این عدم تعادل ساختاری و بخش دیگر موقتی است. به طور معمول دلایل متعدد و مختلف دارد، مانند سیاستگذاری نادرست، وجود تحریمها، اجرای ناقص یا ناکارآمد قوانین یا عوامل محیطی و بیرونی و... باشد. این عدم تعادل است نه یک بحران. این بدبینی مفرط است که بگوییم اقتصاد دچار فروپاشی شده است. یک دیدگاه علمی و مستدل نیست بلکه یک قضاوت است.
البته به این نکته نیز توجه داشته باشید که این عدم تعادل در اقتصاد ما وجود دارد حتی زمانی که مانند سالهای 95 و 94 که رشد اقتصادی مثبت بوده است.
نکته بعدی هم این است که همانطور که اشاره کردیم و زیر ساختها شرح داده شد، میتوان نیمه خالی لیوان را دید حتی در حالتی که وضعیت زیرساختها و اقتصاد یک کشور بسیار خوب است. تمرکز بر نقاط منفی کمی ما را دچار گمراهی برای شرایط موجود میکند. زیرساختهای ما زیرساختهای مناسبی است، اقتصاد ما بیمار است و تب و لرز دارد اما در آستانه فروپاشی نیست هرچند که درآمد سرانه کاهش پیدا کرده و معیشت بخشی از مردم سخت شده و مطلوب نیست. اما هیچکدام از اینها به معنای فروپاشی نیست.
- ما میبینیم که الان طرحهای عمرانی به خصوص در شهرستانها به مرز تعطیلی رسیده است، این نکته را چطور ارزیابی میکنید؟
اعتقاد ندارم که طرحهای عمرانی راکد هستند. ممکن است مواردی وجود داشته باشد. سالهاست که دولتها در سراسر جهان طرحهای عمرانی را اولویتبندی میکنند. مگرطرح عمرانی به چه چیزی گفته میشود؟ برای مثال چند روز پیش وزیر نیرو گزارش میداد که به 900 هزار خانوارروستایی در سال92 آبرسانی شده بود که این رقم در سال 98 به 6 میلیون خانوارروستایی رسیده است. خوب، این طرح عمرانی است. بهرابرداری از راه آهن غرب یا قزوین- رشت یا دو خطه شدن مسیرهای مهمی مثل راه آهن بندرعباس که اهمیت زیادی در حملونقل کالا به داخل کشور دارد. راهاندازی بزرگراهها، سدها، پلها، ورزشگاههایی که در مناسبتهای مختلف افتتاح میشود و.... همه اینها طرح عمرانی است. پس طرحهای عمرانی به طور کلی تعطیل نشده فقط ممکن است بر اساس تقدم و تاخر اجرا و راهاندازی شوند که در شرایط محدودیت بودجه طبیعی است.
- در مورد زیرساختها هم از ترکیه عقب ماندهایم؟
اثبات این گفته نیاز به بررسی کامل و دقیقی دارد. باید دید از جمع زیرساختهای ترکیه عقب هستیم یا از برخی از این زیرساختها. به نظر من در ایران در برخی زیرساختها جلوتر هستیم و در برخی دیگر نه. قابل انکار نیست که فرودگاههای بینالمللی ایران، با فرودگاههای بینالمللی ترکیه قابل مقایسه نیست اما در مورد کارخانجات بزرگ تولیدات اتانول، اتیلن، کود اوره یا تولید مس و.سنگآهن و ... بسیار جلوتر هستیم. هرچند که هیچ کدام از این موضوعات باهم قابل مقایسه نیست اما این نکته بسیار مهم است که شرایط کلی و خاص این کشورها (از لحاظ منابع و نیروهای انسانی و...) با یکدیگر متفاوت است و نمیتوان آنها را با یکدیگر مقایسه کرد. بله ترکیه در برخی صنایع و موارد از ایران جلوتر است اما در مورد صنایع اصلی و مادر مانند فولاد، سیمان، و.... در دنیا چیزی وجود دارد به نام مزیت رقابتی، این مزیت رقابتی موجب میشود که به دنبال برخی صنایع بروند و به دنبال برخی هم نروند. برای ما نیز دلایل مختلفی وجود داشت که به دنبال همه صنایع نباشیم برخی از دلایل مربوط به مزیت رقابتی، برخی دیگر تحریمها و محدودیتها و.... به هر حال در این مورد یک قضاوت مطلق و محکم نمیتوان کرد.
- اگر بپذیریم که زیرساختهای اقتصادی محکم و قوی است پس علت این نوسانهای اقتصادی و نرخ ارز چیست؟
علت اصلی این نوسانها عدم تعادلهایی است که در اقتصاد داریم، برخی برونزا و برخی درونزا هستند. مهمترین مشکل درون زا، نرخ پایین بهرهوری است، و در بین برونزاها از همه مهمتر محدودیتهای بینالمللی و تحریمهاست. نوسانات ارزی شدید در اثر رخدادهای بینالمللی اتفاق افتاده است. بعد از زمزمههای خروج آمریکا از برجام و پس از تحقق رسمی خروج آمریکا، نوسان شدید و شوک عظیمی وارد شد. این شوک عظیم یکی از همان عدم تعادلهای مقطعی است.
- در شرایط فعلی که مردم انتظار (اعتماد) ندارند تا قیمت کالاها در یک ماه آینده کاسته شود یا ثابت بماند و بازار کالا به آرامش برسد، چطور میتوان این را توجیه کرد یا پاسخ داد؟
من به عنوان کسی که در بانک کار میکند با بیشتر مردم در تماس هستم. هم با سپردهگذار و هم با وامگیرنده. در جامعه نیز مانند بسیاری از مردم زندگی روزمره داریم، به خوبی هم حس میکنیم که زندگی همه مردم سختتر شده است. یک بانکدار باید همه این اتفاقها را ببیند و از نزدیک لمس کند، و به آن حساس باشد. ما هم مثل همه مردم از سختی معیشت و همه اتفاقهای سخت و ناگوار اقتصادی اطلاع و سعی در افزایش مطالعات در این مورد داریم. اما با همه اینها شادیهای و خوشیها هم جریان دارد. در دنیای اقتصاد برای هر کدام از این اتفاقها اقتصاددانان شاخصهایی را تعریف کردهاند، اما این نکته را هم در نظر داشته باشید که بسیاری از این اتفاقها را نمیتوان به درستی و دقت اندازهگیری کرد. ما فقط آنها را برآورد میکنیم. یکی از همین شاخصهای برآورد شده درآمد سرانه است. درآمد سرانه ما در بین کشورهای در حال توسعه به نسبت خوب است. ما در کشورمان فقر مطلق نداریم، اگرچه که ضریب جینی ما بدتر شده است. اما در هر حال فقر مطلق نداریم. مردم در حد خودشان سفر میکنند، جشن میگیرند و.... اینها به معنای معیشت جاری است. اینها را باید دید.
نمونه دیگری عرض کنم، دو خودروساز بزرگ ما که خودروهای مردمی تولید میکنند را در نظر بگیرید، مردم یکسال در صف انتظار برای خرید یا پیش خرید خودرو ثبت نام میکنند این افراد مردمی هستند که درآمد پایینی دارند. هر چند ممکن است همه قدرت خرید خودرو را نداشته باشند اما من از اینها نتیجه نمیگیرم که وضعیت اقتصادی به شدت وخیم است یا فروپاشی اقتصادی رخ داده است. نباید با خارجیها و دشمن همسو و هم کلام شد.
- سفرههای مردم کوچکتر شده، آیا شما چنین چیزی را حس نکردهاید؟
این موضوع را میبینیم و همه از دیدنش رنج بسیار میبریم، خیلی تلخ است. اما در این مورد تحقیق هم کردم، زمانی توئیت کردم اگر ما کولبر داریم، اگر زباله گرد داریم تقصیر ما مدیران است. بعد از آن به دنبال آن رفتم که چطور میتوان این درد را درمان کرد. از متخصصین امر هم پرسوجو کردیم که چطور میشود یک جوان داخل سطل زباله خم میشود. یافتههای متقن مبتنی بر پژوهش علمی و دقیق نداریم و لذا قضاوت و تصمیمگیری سخت است. برخی از متخصصان عنوان کردند که کولبری و زبالهگردی نه ناشی از فقر، بلکه شغلی است در اثر تقاضاهای خاص. همانطور که کار در معدن بسیار سخت وزیاناور و البته شغلی است در بین شغلها، این هم یک شغل است شغلی به اسم «بازیافت زباله». به این نتیجه رسیدم که این اتفاق هم هرچند ابتدایی و به درستی بررسی نشده اما یک فعالیت ابتدایی و البته سازمان یافته میتواند باشد. پس این را هم نمیشود به طور مطلق نشانه فقر یا بحران اقتصادی دانست. هرچند که بیتعارف باید گفت که در بین این افراد بسیاری هم برای وضعیت نابسامان خود به این مشاغل روی آوردهاند یا کسانی که در ماه پول تهیه یک کیلو گوشت را به دست نمیآورند.
نکته دیگر هم اینکه با همه این گفتهها و اطلاعات نمیتوان این موضوع را تایید کرد که همه چیز ناشی از متغیر فقر و پیامدهای آن است بلکه بیشتر ناشی از همان عدم تعادل در اقتصاد است.
- شما به عنوان یک اقتصاد خوانده و مدرس دانشگاه به بانک صادرات ایران چه نمرهای میدهید؟ بانک صادرات در زمینه تقویت تولید کشور چه کاری انجام داده است؟
من که نمیتوانم به خودم نمره بدهم، اما یک نکته مهم این است که نمره هیچ کسی در بانکداری، در اقتصاد، در حکومتداری و... 20 نیست. کار اجرایی به طور کلی با آنچه که گفته میشود بسیار متفاوت است و اشتباهاتی دارد، ولی باید یک نفر دیگر به ما نمره دهد. اما اینکه بانک صادرات چه کرده به طور کامل مشخص است. در این مورد دو نکته وجود دارد که همه چیز باید با سند و مدرک بررسی شود. ما برای شفافیت عملکرد نه سالی یکبار بلکه سالی چهار بار به طور کامل صورت مالی منتشر میکنیم. ما موظف هستیم که هر سه ماه یکبار در سایت کدال صورتهای مالی را به طور عمومی منتشر کنیم. دو بار در سال (شهریور و اسفند) هم حسابرسی صورتهای مالی کلی منتشر میشود. در این گزارشهای ترکیب تسهیلات اعطا شده، میزان تسهیلات شده و... را افشا میکنیم. بانکها از جمله بانک صادرات بخش مهمی از منابعشان را به تسهیلات تولید اختصاص دادهاند. ما به همین منظور هم طرح طراوت را طراحی کردیم، این طرح هم برای تقویت تولید است و هم برای تحریک تقاضا برای خرید. این طرح به این دلیل که امروز در بخش عرضه و هم در بخش تقاضا رکود وجود دارد میتواند راه حل بسیار مناسب و درستی باشد. آمار و اطلاعات این طرح هم در سایت موجود است و میتوانید به آن دسترسی داشته باشید. اینها کارهایی است که شده، اما با توجه به بزرگی اقتصاد کشور و فراوانی انتظارات،کارهای نکرده هم زیاد داریم که امیدوارم بتوانیم در این زمینهها هم گامهای جدی برداریم.
ارسال نظر