وحید سلوکی- کارشناس مسائل بینالملل
نقش یمن در سناریوی امنیتسازی
مستقل آنلاین/منطقه غرب آسیا را میتوان بینالمللیترین و در عین حال بحرانخیزترین منطقه در جغرافیا و نظام بین الملل محسوب کرد.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری فعال و اثربخش در این منطقه همواره شاهد تحولاتی است که بسترساز ایجاد چالشهای امنیتی برای کل منطقه ایجاد میشود، قرار دارد و برای همین در راستای افزایش و حفظ امنیت، میطلبد تا مسائل این منطقه استراتژیک را رصد و در مواقعی به صورت یک بازیگر اثربخش منطقهای در معادلات رفتار کند.
در خصوص یمن و تحولات چندسال اخیر آن، میتوان گفت که تلاش محور غربی ــ عربی و در راس آن عربستان سعودی، کنترل بر "تنگه بابالمندب" و کاهش عمق نفوذ و قدرت ایران در منطقه است، لذا حضور ایران و اثربخشی در تحولات یمن، امری حیاتی و امنیت ساز است.
در محیط آنارشی موجود در نظام بین الملل که منشا آن «دونالد ترامپ« رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا است، کشورهایی همچون عربستان و امارات سعی در افزایش جایگاه و نفوذ خود در غرب آسیا وکشورهای منطقه و از سوی دیگر محدودسازی هژمون قدرت منطقه ای ایران دارند.
با توجه به آنچه آمد، باید گفت کشور یمن همواره از بعد استراتژیک برای ایران حائز اهمیت بوده و به همین خاطر ضرورت دارد ایران تحولات یمن را مدیریت کرده و سعی کند با استفاده از قدرت نرم اهداف خود را پیش ببرد. از سوی دیگر میل سیاسی عربستان سعودی به گسترش توسعه طلبی منطقهای، از جمله تهدیدات مشترک ایران و یمن در منطقه خاورمیانه است. به علاوه آنکه اتحاد راهبردی جمهوری اسلامی ایران و یمن به منظور مقابله با تهدیدات ناشی از نفوذ اسرائیل در منطقه و آمریکا شکل راهبردی به خود گرفته است.
با توجه به دیدگاه راهبردی در سیاست خارجی ایران برمبنای واقعگرایی، ناامنی برای ایران، ناامنی برای منطقه محسوب میشود. عطف به اهمیت چنین جایگاهی است که نقش آفرینی موثر ایران در سطح منطقه از جمله بحران یمن را میتوان بهعنوان یکی از سناریوهای محتمل در روند امنیتسازی و امنیتافزایی جمهوری اسلامی ایران قلمداد کرد.
گسترش موقعیت جنبش انصارالله و شیعیان حوثی در یمن و تسلط بیشتر آن بر تنگه باب المندب، به عنوان یکی از مهم ترین مسیرهای انتقال انرژی و رگ حیاتی در جهان، با توجه به روابط نزدیک آن با جمهوری اسلامی ایران، سبب تسلط و قدرت فزاینده ایران شده و وضعیت هشداردهندهای را برای سایر طرفهای منطقهای و فرامنطقهای که از نفوذ ایران در این جغرافیا نگران هستند را پدید میآورد.
از این زاویه، یک یمن آرام و همسو با ایران میتواند نقش بهسزایی در تامین امنیت منطقهای و برای نفتکشهای ایران داشته باشد و برعکس هرگونه ناامنی در تنگه بابالمندب میتواند این ناامنی را متوجه نفتکشهای ایران کند و از طرف دیگر روی کار آمدن یک دولت همسو با ایران میتواند یک خطر جدی در برابر عربستان سعودی و متحد منطقهای آن یعنی رژیم اسرائیل باشد.
یکی از دستور کارهای جمهوری اسلامی ایران و یمن مقابله با مداخلهگریهای قدرتهای منطقهای و بینالمللی و همچنین گسترش همکاریهای منطقهای در راستای ایجاد امنیت و مقابله با اهداف برتریطلبانهی ریاض است.
بر همین اساس است که سناریوی دولتهای منطقهای، روی کار آمدن و شکل گیری حکومتی علیه منافع ملی و امنیتی ایران در یمن است و بهنظر میرسد روند بیثباتی در یمن و به تبع آن تحولات بیثبات کننده در منطقه، تا رسیدن به این سناریو ادامه دار باشد.
باید گفت که یمن به یکی از حوزههای توجه و رقابت تهران و ریاض تبدیل شده است. به هرحال، رقابت و تعارض منافع میان عربستان با ایران در بحران یمن، بازی با حاصل جمع جبری صفر را رقم زده که در پایان این نوع نگاه و اختلاف سیاسی در صحنهی سیاست خارجی مانع از هرگونه سازش و برون رفت از بحران سیاسی یمن و به تبع آن افزایش هزینهها و حجم درگیریها و تشدید رقابت شده است.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که سرنوشت این کشمکش به نحوی است که انتظار نمیرود در آینده نزدیک حل شود. بنابراین ارسال پیامهایی از سوی ایران به عربستان برای بهبود روابط سیاسی بی نتیجه است و عرصهی رقابت میان دو کشور هم چنان پابرجا خواهد ماند.
ارسال نظر