فضای مجازی زبان ناخودآگاه جمعی
فرهاد قنبری
فعال حوزه رسانه
در سالهای اخیر حملات بسیاری به شبکههای مجازی صورت گرفتهاست و افراد بسیاری شبکههای اجتماعی را به گسترس ولنگاری و فحشا و خشونت و دودستگی اجتماعی و دروغ و امثالهم متهم کردهاند.
اما واقعاً این گزاره چه میزان صادق است؟ اگر شبکههای اجتماعی نبودند همهٔ مردم دستدردست هم شادان و خندان به افقهای پرفروغِ آینده خیره شده بودند و خبری از فلاکت و دروغ و دزدی و شرارت نبود؟ اگر شبکههای اجتماعی نبودند تمام زنان و دختران جوان با حجاب کامل در حال چنگزدن به ریسمان الهی بودند؟ اگر شبکههای اجتماعی نبودند هیچ دودستگی در جامعه وجود نداشت؟ اگر شبکههای اجتماعی نبودند ولنگاری و فحشا از جامعه رخت بربسته بود و سؤال مهمتر اینکه، آیا در همه کشورهایی که هیچ شبکهٔ اجتماعی فیلتر نیست و سرعت اینترنتشان دهها برابر ایران است همه غرق در فحشا و ولنگاری و دزدی و دروغ و رذالت هستند؟
ژاک لاکان روانکاو فرانسوی و بزرگترین شارح اندیشههای فروید معتقد بود: «ناخودگاه، بیرون است».
به عقیدهٔ او ناخودآگاه انسان در اعماقی مرموز و فهمناپذیر پنهان نشده، بلکه در کنشها و رفتارهای روزمرهٔ او خود را نشان و بروز میدهد. طبق این گزارهٔ لاکانی برای پیبردن به عقدههای فروخورده، ناکامیها، انحرافات و سرخوردگیهای روحی و روانی و یا میزان تسأهل و رواداری و پذیرش دیگری و یا کینه و نفرت انباشته در جامعه، نیازی به روانکاوی و کاویدن دریچههای پنهانِ ذهنی افراد نیست، بلکه میتوان با نگاهی به کنشهای اجتماعی و خصوصی مردم به بسیاری از زوایای پنهان شخصیتی آنها پیبرد. (بهعنوان مثال تصاویر پروفایل افراد میتواند دریچهای به روی ناخودآگاه آنها باشد. مثلاً فردی که اغلب تصاویر پروفایل او را گل و گیاه و طبیعت و نقاشیهای رنگارنگ تشکیل میدهد در مقایسه با فردی که تمام عکسهای پروفایلش تصاویر تاریک و سیاه و افسرده است دو نگاه متفاوت به زندگی را نشان میدهند. یا فردی که تصاویر بسیار متعدد و مختلفی از ظاهر خویش به نمایش میگذارد با کسی که هیچ عکسی در پروفایل ندارد و حتی نامش نیز یک کلمهٔ اختصاری است، هر کدام میزانی از توجهطلبی، محافظهکاری، عدم اعتماد به محیط پیرامون و امثالهم را بیان میکنند.)
در این نگاه دیگر، شبکههای اجتماعی نیستند که عامل گسترشِ خشونت و ولنگاری و رکیکگویی و بدزبانی و فساد و فحشا و دروغ و امثالهم هستند بلکه این جامعه است که ناخودآگاهِ جمعی خود را در شبکههای اجتماعی به نمایش میگذارد و شبکههای اجتماعی صرفاً آینهای برای تماشا و انعکاس واقعیت حاکم بر جامعه هستند.
تعداد دنبالکنندگان و لایکها و کامنتهایی که توسط مردم در صفحات مختلف شبکههای اجتماعی ثبت میشود، دریچههای باز و آشکاری به سوی ناخودآگاهِ جمعیِ بخش بزرگی از جامعه است. کامنتها و لایکهایی که در زیر مطالب کانالهای خبری یا فعالین و کنشگران سیاسی و اجتماعی قرار میگیرد یا تعداد دنبالکنندگان سلبریتیها دریچهای به سوی ناخودآگاه و عقدههای سرکوبشدهٔ جامعه است.
حضور گسترده در صفحات بازیگران پورن، یا حضور فعال در صفحهٔ همسر و دختر ترامپ، یا پیگیری کیم کارداشیان و جهانبخت و بلیزریان دریچهای گویا از عقدههای سرکوبشدهٔ بخشی از جامعه است.
خشونت کلامی و رکیکگویی و میل به توهین و تحقیر دیگری در کامنتهای صفحات ورزشی و سینمایی و سیاسی دریچهای به سوی ناخودآگاه جمعی جامعه است.
فضای مجازی دریچهای به روی ناخودآگاه جمعی و عقدهها، سرخوردگیها و ناکامیهای یک جامعه است. دقت به اینکه بیشترین صفحاتی که در اینستاگرام توسط شهروندان یک کشور دنبال می شوند، چه صفحات و افرادی هستند. توجه به اینکه پرمخاطبترین کانالهای تلگرامی چه کانالهایی هستند. توجه به اینکه بیشترین جستوجو در گوگل توسط افراد یک جامعه حول چه موضوعات و محورهایی است. توجه به اینکه جکها، لطیفهها و کلیپهای پرطرفدار شبکههای اجتماعی حول چه موضوعاتی است. توجه به اینکه استقبال و اقبال مردم به سمت چه اخباری است و مواردی از این قبیل، خود زبان رسا و گویای "ناخودآگاه جمعی" یک جامعه است.
حاکمان و سیاستمداران به جای تلاش برای بستن شبکههای اجتماعی و پاک کردن صورت مسئله میتوانند با مطالعه و توجه بیشتر بر روی این شبکهها، شناخت بهتری از جامعه و آسیبهای اجتماعی موجود در جامعه داشته و سعی در حل آن داشته باشند.
ارسال نظر