اقتصاددان کمالگرا یا حاکمیت کمالگرا
احمد قویدل
فعال مدنی
پاسخ سازمان برنامه و بودجه به ابراز نگرانی ۶۱ اقتصاددان کشور در رابطه با آینده اقتصادی کشور یک واقعیت تلخ را در دل خود جای داده است. به نظر میرسد کارشناسان پاسخدهنده به نامه، صدای شکستن کمر مردم را زیر بار سیاستهای اقتصادی دولت نمیشنوند.
تردیدی نیست که بحث اقتصاد کارشناسی است و باید دور از احساسات درباره آن تصمیم گرفت. اما هر راه حلی باید با توجه به پیش نیازها و درک درست از زیر ساختها اتخاذ گردد. دکترین مدیریت در جهان پرآشوب و در حال تغییر به ثانیه وارد مرحلهای شده است که نیازمند مدیرانی است که به آنها مدیران نسل چهارم اطلاق کردهاند. بزرگترین خصوصیت این مدیران آمادگی برای تغییر است. بیتردید این روحیه که در مدیران دولت رئیسی به گونهای بارز است، اما مسئله عدم درک درست از شرایط جهان و جامعه و از آن مهمتر امکانات و ابزار تغییر و زیر ساختهای آن است.
خیلی هوش زیادی نمیخواهد که عوارض اقتصادی منقطع از بازار جهانی و اداره متکی به یارانه را درک کرد. هوش زیادی نمیخواهد عوارض دو نرخی بودن ارز را که بیش از سی سال بر اقتصاد کشور سیطره داشته است درک کرد. هوش زیادی نمیخواهد که عوارض فعالیت شبکه قاچاق سوخت و آرد و دیگر کالاهای اساسی را درک کرد. ارائه راهحل برای حل این بحرانها سیمای مدیریتِ خواهان تغییر را روشن مینماید.
دولتی که به خود اجازه میدهد اقتصاد کشور را جراحی کند، باید برای آن برنامهای داشته باشد که مردم کشور صدمه نبینند. بعید است دولت، صدای شکستن کمر مردم و افزایش فقر را نشنیده باشد. صدای اعتراض بازنشستگان، معلمین، کارگران و اصناف و ... هر روز کف خیابان است. بیتردید هزینههای امنیتی هر بازداشت در اعتراضات مسالمت آمیز مردم بر کسی پوشیده نیست. تجمیع این هزینهها در نامه دبیرکل سازمان ملل تجلی یافت. هرچه هم بخواهیم این مجامع را بیاعتبار کنیم و یا به درستی ضرورت بازسازی ساختارهای بینالمللی و نزدیک شدن آن به معیارهای مدنی بین المللی یادآور شویم، اما باید باور کنیم که این نوع نامهها اثر بین المللی خود را دارد.
در پاسخ سازمان برنامه به نامه کارشناسان فقط یک جمله کلیدی وجود دارد. سیاست دولت عملگرا است و کمالگرا نیست. در این پاسخ نسبت کمالگرایی به اقتصاددانان داده شده است. آنها در استدلال چرایی دادن این نسبت راهحلهای اقتصاددانان مانند پیوستن به برجام- موفقیت مذاکرات وین - پیوستن ایران به FATF و اتخاذ سیاست تنشزدایی منطقهای و بین المللی را کمالگرایی توصیف نمودهاند.
چنانچه میدانیم برخلاف نشستن «کمال» در واژه «کمالگرایی» این رویکرد نوعی بیماری است که بزرگترین آسیب آن این است که فرصتها را از دست میدهد و در اثر هدفگذاریهای غیرقابلدسترس اگر در جایگاه سیاستگذاری در عرصههای ملی و بین المللی قرار گیرد، نتیجه جز یأس و ناامیدی و دادن هزینههای گزاف به بار نمیآورد. آیا سازمان برنامه در پاسخ به اقتصاددانان احتیاط کرده است و با یک جمله که راهحلهای اقتصاددانها خارج از حوزه اختیارات دولت است از واکاوی راهحل اقتصاددانان گریخته است؟ یا اساسا اعتقادی به درست بودن راهحل اقتصاددانان ندارد؟
نگارنده بر این نظر است؛ کارشناسانی که به این نامه پاسخ دادهاند مفهوم کمالگرایی و سیطره این تفکر را در سیاست خارجی کشور را کاملا درک میکنند. لذا عبور عمدی از عوارض کمالگرایی در سیاست خارجی کشور و نسبت دادن آن به اقتصاددانان که با یک نگرش واقعبینانه تغییر در سیاست خارجی کشور را کلید حل بحرانهای همافزای کنونی میداند نه تنها اصولی نیست بلکه انعکاسی از فاقد مرجعیت بودن سازمان برنامه به نامه اقتصاددانان است. سازمان برنامه دولت نه ظرفیت و نه شجاعت پاسخ به نامه اقتصاددانان را دارد.
نگارنده بر این اعتقاد است که پاسخ نامه اقتصاددانان کشور در حوزه اختیارات شورای امنیت ملی است. سازمان برنامه نه میتواند نه اجازه دارد در ساختار دولت پاسخ جامع و درستی به نامه کارشناسان اقتصادی بدهد.
شورای عالی امنیت ملی کشور باید با تدبیر و دقت نظر و از همه مهمتر ردیابی استراتژی اسرائیل و همپیمانانش تلاش خود را معطوف به تنشزدایی و باز کردن راه دیپلماسی کشور معطوف کند. زنجیره اقدامات خلاف عرف بینالمللی مدیر کل آژانس انرژی اتمی و برنامهریزی تصویب قعطنامه آژانس، به موازات آن تلاشهای عیان و آشکار اپوزیسیون خارج از کشور برای تشدید تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی آمریکا و تلاش برای بردن پرونده ایران به شورای امنیت، همه زنگ خطرهایی است که نیازمند بکارگیری یک دیپلماسی فعال برای قابل تحمل کردن شرایط اقتصادی کشور برای مردم است.
حاکمیت صدای شکستن کمر مردم را زیر بار فشارهای اقتصادی و تورم را حتما میشنود. با ... نمیتوان سالمندانی که سفره خالی خود را به خیابان آوردهاند به خانه برگرداند. سختی معیشت دامن اقشار متوسط را آنچنان گرفته است که هر روز ناامیدانه تلاش میکنند به جامعه فقیر کشور ریزش نکنند و فقرا به شدت در خطر سقوط به فلاکت هستند. راهی باید جست، یا راهی باید ساخت. در دنیای پر آشوب خیلی زود دیر میشود.
ارسال نظر