تاریخ صعود و سقوط
امید فراغت
روزنامهنگار
جامعه امروز ایران در معرض انواع و اقسام مشکلات ریز و درشت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار دارد قاعدتا در چنین فضایی بانیان وضع موجود به دنبال حفظ وضعیت موجود هستند. اما اکثریت ملت با توجه به مشکلات خرد و کلان به دنبال رهایی و تغییر و تبدیل وضع موجود هستند. نکته قابل تامل این است اکثریت ملت احساس میکند نمایندهای در ساختار قدرت ندارند اگر هم نمایندهای وجود داشته باشد در بیرون از ساختار قدرت است که متاسفانه اکثریت آنان نقش کبریت بیخطر را بازی میکنند و به تعبیری بیشتر گفتار و اقدام و اعمالشان برای ثبت در تاریخ و به عبارتی اِشغالِ یکی دو پاراگراف یا یکی دو صفحه از تاریخ معاصر است. بنابراین نبودنشان بهتر از بودنشان است چرا که حضور نوترونگونه و خنثی دردی از دردهای مردم را درمان نمیکند و به همین علت مردم از آنان رویگردان شدهاند! باید پذیرفت خاصیت قدرت سخت این است که از مواضع خود به هر شکل ممکن مراقبت و محافظت کند اما دادههای تاریخی پُر از صعود و سقوط است، پُر از تغییر و تبدیلهای گوناگون است، اینکه دست روی دست بگذارند و به دنبال اثرگذاری قدرت اجبار زمان باشند، غیرمسئولانهترین کار ممکن است. متاسفانه کبریتهای بیخطر در هر جامعهای، نه خودشان جرات حضور در عرصه را دارند و نه اجازه میدهند از دلِ جامعه مفاهمهای مشترک و ملی در راستای اصلاح و بهبود وضعیت موجود شکل بگیرد. خوشبختانه اکثریت ملت پذیرفته است ایران برای همه ایرانیان با هر نوع اندیشه و سلیقه متفاوت است، بنابراین نباید در برابر گفتمانهایی که طبق دادههای تاریخی خاصیتی جز حفظ موجودیت خودش ندارند و گامی به جلو محسوب نمیشوند، نقش واخورده و مستأصل داشت.
اگر جامعه به لزوم تغییرات بزرگ و پیشرو برسد و برای برداشتن گام اصلی آماده شود، میتوان امید داشت جامعهی در حال گذار، با حمایت نهادهای مدنی و سرمایههای اجتماعی، بدون آسیبهای شدید مراحل تکوین را طی کند. میتوان پیشبینی کرد برخلاف لیبی و سوریه که از موهبت جامعه مدنی برخوردار نبودند و دچار اغتشاش ناامنی شدند، کشور ما به مدد ساختارهای هنوز پابرجا و محکم فرهنگی و مدنی، آمادگی برای گذار ایمن و سلامت را خواهد داشت.
ارسال نظر