جراحی دولت و آخ مردم
احمد قویدل
فعال مدنی
هر روز که میگذرد آشکارتر میشود که جراحان دولت به خوبی میدانستند که این شبیخون یک شبه به جیب مردم چه عواقب اجتماعی و سیاسی سنگینی دارد. آن شب که سرمایه اجتماعی کشور با پاشیدن بنزین بر روی شعلههای نارضایتی مردم میسوخت، بالاترین مقام اجرایی کشور از آن اظهار بیاطلاعی کرده و به مردم حق ندادند آخ بگویند، بزرگترین نقد جامعه مدنی ایران و همچنین اصولگرایانی که الان حاکم دولت هستند، چنین اقدام خلقالساعه و بدون گفتگو با مردم را منشاء بروز نا آرامیها اعلام مینمودند.
اینکه دولت رئیسی فارغ از تجربه آتش زدن سرمایه اجتماعی کشور در حوادث بنزینی چنین جراحی دردناکی را به وضعیت معیشت مردم تحمیل میکند به شدت سوال برانگیز است.
بی تردید به کار بردن وصف شجاعت برای این اقدام و گذاشتن آبروی رئیس جمهور در دامن نارضایتیها گدشته از آنکه عاقلانه نیست، نمیتواند وضعیت نابسامان موجود را توجیه نماید. اظهارات غیرکارشناسی در رابطه با افزایش قیمت صرفا ۴ قلم کالا آنقدر ناپخته و دور از واقعیت است که اصل آگاهانه بودن این جراحی را زیر سوال میبرد. در شرایطی که یک فروشنده ساده مواد غذایی در هر محلهای با یک حساب سرانگشتی اثر سیلآسای این افزایش قیمت ۴ قلم کالای استراتژیک را محاسبه میکند، بعید است کارشناسان اقتصادی دولت از اثر این جراحی در افزایش بهای کلیه مایحتاج مردم بیخبر باشند.
اظهارات ناپخته در این حوزه به سادگی از طرف مردم مورد تمسخر قرار میگیرد و منجر به اعتراضاتی میشود که دولت ناچار است با هزینه گزاف آنها را مهار کند.
اگر فرض مقبول جراحان اقتصادی و دستور دهندگان تحقق یابد و در سایه کنترلهای امنیتی و یگانهای ویژه و مانور نظامی، تشنجات این نارضایتیها کنترل شود و جراحان به مقصود خود برسند، آیا فکر میکنید دولت موفق شده است؟ پاسخ مطلقا منفی است. دولت بزرگترین سرمایه خود یعنی سرمایه اجتماعی را که لازمه حکمرانی است، بیش از گذشته از کف خواهد داد.
در گمانه زنی اتخاذ این شیوه پر درد که نگارنده وصف ماجراجویانه را بیشتر برای آن میپسندم، ارسال یک سیگنال مهم برای مذاکرات وین است که دولت هراسی از تشدید تحریمهای یکجانبه آمریکا و تهدید بیشتر معیشت مردم ندارد. این گمانه بسیار رنجآور و در صورت واقعیت بیاخلاقی عدم تعهد به مردم در آن موج میزند. دولت در عین حال برای توجیه این جراحی ظرفیتهای قاچاق کشور (که در شیوه اداره یارانهای اقتصاد لانه کرده است) را از دلایل این جراحی بزرگ اعلام مینماید. این ادعا در شرایطی اعلام میشود که مرزهای کشور بروی پناهندگان افغانی آنچنان باز مانده است که کارشناسان اجتماعی این حضور را نزدیک به ۸ میلیون نفر ارزیابی میکنند. حضور هشت میلیون پناهنده در کشوری که اشتغال از معضلات اول آن است، مشارکت هشت میلیون نفر پناهنده در سفره ایرانیان از نان ساده یارانهای گرفته تا مجموعه بزرگی از خدمات شهری معادل چند هزار میلیارد تومان است؟ ضمن ارج نهادن به سیاست خارجی دولت که آغوش کشور را با توجه به تسلط طالبان بر افغانستان بر روی پناهندگان باز میکند، آیا کارشناسان اقتصادی دولت میتوانند مقایسهای از هزینههای سربار دولت برای پناهندگان را با خروج قاچاق اجناس یارانهای از کشور ارائه کنند؟
بحران معیشت مردم در نفس خود، چه نتیجه جراحی خیرخواهانه دولت باشد، چه نتیجه اقدامات غیرکارشناسی دولت و یا تاثیری از تحریمهای یکجانبه آمریکا یک حقیقت تلخ است که وجود دارد. انکار آن درد مردم را افزایش میدهد و جلوگیری از همدردی شخصیتهای مورد علاقه مردم با آنها اساسا انعکاسی از کژاندیشی و عدم درک شرایط رنجآور مردمی شریف است که کوچکترین نقشی در بیماری اقتصادی کشور نداشته و ندارند. اقتصاد در اساسیترین ارکان آن در ایران دولتی بوده و این غده سرطانی که جراحان چاقو بدست دنبال در آوردن آن هستند، نتیجه کارکرد دولتهای تمامیتخواهی بوده که از مشارکت بخش خصوصی و تعاونی در اقتصاد جلوگیری کرده و میکنند. بیماری اقتصاد کشور دستپخت دولت و رنج جراحی آن را سخاوتمندانه! به مردم واگذار نمودهاند.
انصاف نیست در این شرایط تحمیلی که بخشی از حاکمیت بدون نقشه راه معین و چشمانداز قابل درک و محتمل فرآیندی چنین دردناک به مردم و بخصوص اقشار و طبقات فرودست تحمیل نموده صدای اعتراض آنها را نه تنها تحمل نکند، از همدردی افراد و شخصیتهای امین مردم در حوزههای مختلف سیاسی، ورزشی، اجتماعی، فرهنگی و هنری جلوگیری نمایند و چنین نابخردانه شخصیتهای مورد علاقه مردم را که نه تظاهرات کردهاند نه کف خیابان آمدهاند، نه خلاف قانون گفتهاند سانسور و تحت فشار قرار دهند. جراحان محترم اگر جراحی مردم را حق خود میدانید، به مردم هم اجازه دهید آخ بگویند. اجازه دهید برای هم همدردی کنند. شما تصدیگری رنج را به مردم واگذار کنید.
ارسال نظر