با گزارشگر سازمان ملل متحد_ قسمت دوم
احمد قویدل
فعال مدنی
مایل بودم یاداشت خود را به ظهور صنف جدیدی در عرصه بین المللی تحت عنوان "کاسبان تحریم" طی ۲۵ سال گذشته اختصاص دهم. اما ترجیح دادم با توجه حضور گزارشگر سازمان ملل در ایران به چند مستند فجایع تحریم های یکجانبه و غیرقانونی آمریکا بپردازم.
در اواخر سال ۲۰۱۲، تعداد زیادی از خبرگزاریها و روزنامهها از جمله روزنامه گاردین خبر مرگ منوچهر اسماعیلی لیوسی، نوجوان ۱۵ ساله از عشایر جنوب ایران را پوشش دادند.
منوچهر یک بیمار هموفیلی با یک دنیا آرزو بود. بیماری هموفیلی خونریزی دهنده ارثی است که در صورت عدم درمان به موقع پس از هر حادثه میتواند منجر به خونریزی و مرگ بیمار شود. منوچهر از صخرهای در محل زندگی خود پرتاب شد و به علت آنکه به دلیل تحریمهای غیرانسانی آمریکا داروی کافی در کشور نبود، عملا فقط دارو در مراکز درمانی در دسترس بیماران بود. منوچهر در مسیر فاصله روستای خود تا دزفول اولین مرکز درمان در یک ماشین سواری جان خود را از دست داد. در حالیکه اگر داروهای خود را در منزل داشت، میتوانست زنده بماند.
مرگ او انعکاس بینالمللی وسیعی داشت. شخص اوباما این گزارش گاردین را مطالعه کرد.
مرگ وی گوشهای از فجایعی است که به علت تحریمهای ایالات متحده علیه ایران که از سال ۱۹۷۹ اعمال شده، کمتر اطلاعرسانی شده است. نگارنده آن زمان مدیر عامل کانون هموفیلی ایران بودم و در گفتگو با روزنامه گاردین مرگ منوچهر عزیز عزیز را اطلاعرسانی کرده و یادآور شدم:
«ما به خاطر تحریمها نگرانی زیادی درباره سلامتی بیماران هموفیلی داریم. وقتی غرب و بانکهای جهانی از انجام معاملات ایران در بانکها خودداری میکنند، واردات دارو با اختلال روبه رو میشود.»
مرگ منوچهر کودک هموفیلی خیلی تاسفآور و دردناک است. اما دردناکتر از آن معلولیت بیش از هزار کودک هموفیلی ایرانی است که در اثر این تحریمهای غیرانسانی دچار معلولیتهای جدی شده و سرنوشت زندگی آنها تغییر کرده است. از سال ۱۹۷۹ که آمریکا اقدامات غیر قانونی خود را با تحریمهای یکجانبه علیه ایران آغاز کرد، مدعی بوده تنها، دولت ایران را تحت فشار قرار داده است!
آیا معلول شدن بیش از هزار کودک هموفیلی که به علت عدم دسترسی دائمی به داروهای خود معلول میشوند، فشار به دولت ایران است؟ بیتردید بله!
اما آمریکا و متاسفانه کشورهای ساکتی که فقط اظهار تاسف را در حوزه رعایت حقوق بشر آموختهاند، همه حقیقت را به افکار عمومی جهان نمیگویند.
واقعیت تلخ این است که آمریکا در یک "جنگ خاموش" زندگی و سلامت ایرانیان را هدف قرار داده است و با گروگان گرفتن سلامت مردم به خصوص کودکان، زنان و بیماران دیردرمان دولت ایران را تحت فشار قرار میدهد.
خانم دوهان!
در این جنگ خاموش نه تنها هیچ قانونی برای مصونیت غیرنظامیان وجود ندارد بلکه برعکس آنها هدف تحریمهای غیر انسانی، یکجانبه و غیرقانونی آمریکا هستند. جنایتکاران نازی بعد از ۷۰ الی ۸۰ سال در سنین کهولت نیز تحت تعقیب دادگاههای بین المللی قرار گرفتند. واقعا چه تفاوتی بین جنایتکاران جنگهای کلاسیک و جنگ خاموش وجود دارد؟
جنگ خاموش آرزوهای این بچهها را هدف قرار داده است. اشکهای پدران و مادران بیماران هموفیلی و دیگر بیماران دیردرمان نتوانسته است آتش شعله ور جنگ تحریم را خاموش کند.
از دیگر عوارض تحریمهای غیرانسانی آمریکا، تحمیل درد و رنج به زنان و دختران مبتلا به انواع بیماریهای خونریزی دهنده ارثی است. تفاوت بیماران مونث مبتلا به انواع بیماریهای خونریزی دهنده ارثی با بیماران مذکر این است که زنان و دختران مبتلا به این بیماریها در سن بلوغ اساسا خونریزی طبیعی ماهیانه دارند. اساسا به صورت طبیعی خونریزیهایی دارند که با دارو قابل کنترل و تمامشدن طی یک هفته است. متاسفانه تحریمهای آمریکا فرآیند دسترسی دائمی به داروها را طی بیش از دو دهه دچار اختلالات جدی نموده است. گذشته از عدم احساس امنیت درمانی این بیماران و مخاطرات جدی که هنگام زایمان آنها را تهدید مینماید، زندگی زناشویی این زنان نیز دچار اختلالات جدی شده و اساسا خانواده در معرض از هم پاشیدگی قرار میگیرد. آمریکا همواره مدعی تحت فشار گذاشتن دولت با تشدید تحریمها است. کمی فکر کنیم که درد و رنجی که حتی به یک زن یا دختر در این حوزه تحمیل میشود با کدام سیاست مدعی حقوق بشر انطباق دارد. اینکه دختری در سنین ازدواج و اشتغال درگیر خونریزیهای بدون توقف ماهیانه بشود، کجایش فشار به دولت است. او هدف تحریم است. در حالیکه همنوعان او در کشورهای دیگر به سادگی با روشهای پیشگیرانه و با دسترسی خوب به دارو زندگی طبیعی مینمایند.
سوال:
معلولیت بیش از هزار کودک هموفیلی، بستن راه رسیدن دارو برای زنان و دختران مبتلا به بیماریهای خونریزی دهنده جنایت جنگی نیست؟ جنایتی در سکوت بدون شلیک یک گلوله!
ارسال نظر