ایران و بحران مهاجرین افغان 

ایران و بحران مهاجرین افغان 

احمد قویدل

فعال مدنی

 

ترور‌ سه روحانی در حرم امام رضا (ع) که منجر به شهادت دونفر از آن‌ها گردید، با توجه به تابعیت افغان ضارب، مبنای تولید اخباری گردید که کلیه بازیگران عرصه سیاست در ایران، خاورمیانه و جهان استفاده خود را از این حادثه نمودند. اعجاب‌انگیزترین موضع متعلق به طالبان حاکم بر افغانستان بود، که برای سلامت مهاجرین افغانستان از بیم ظلم آنان به ایران گریخته‌اند ابراز نگرانی نمودند! دولتی که پناهندگان افغان به ایران را بعد از رد مرز فارغ از موقعیت اجتماعی آن‌ها زندانی می‌کند. دولت طالبان با دادن چراغ سبز برای به آتش کشیدن سر در کنسولگری ایران در هرات سناریوی این موضع‌گیری خود را تکمیل کرد. احضار سفیر افغانستان به وزارت امور خارجه بعد این حادثه از جمله رسوم دیپلماتیک است که توسط وزارت امور خارجه انجام شده است ولی در این احضار جای موضع‌گیری در رابطه با چرایی موج پناهندگان به ایران خالی است.

اپوزیسیون خارج‌نشین در روزهای قبل از این ترور در حرم رضوی اخبار حضور هدفمند مهاجرین افعانستان در ایران را با پیوند زدن این حضور با لشکر فاطمیون و زینبیون را منتشر می‌نمودند. رسانه‌های غربی و تولیدکنندگان بی‌نام اپوزیسیون خارج از کشور تلاش می‌نمودند افکار عمومی را علیه پناهندگان افغان با فرضیه استفاده دولت از آن‌ها در سرکوب مطالبات مردم تحریک نمایند.‌ دروازه‌بانان خبری رسانه‌های فارسی زبان ضمن انعکاس اخبار حضور گسترده پناهندگان افغان در ایران که در تعطیلات نوروز در بوستان‌ها و مراکز تفریحی بسیار قابل مشاهده بود فرضیه خود را برای تحریک احساسات عمومی ترویج می‌نمودند. 

به محض وقوع حادثه ترور سه روحانی در حرم رضوی و برخی از اخباری که درست و غلط در شبکه‌های اجتماعی پمپاژ شده بود، این رسانه‌ها سیاست خبری خود را تغییر داده و در صف منتقدین خشونت علیه پناهجویان افغان پیوسته و از ضرورت همزیستی مسالمت‌آمیز ایرانیان و پناهجویان افغان سخن می‌گویند. قریب به یک ماه آن‌ها از تمام ظرفیت خود برای دمیدن به آتش کینه نسبت به پناهجویان افغان و تشویش افکار عمومی ایرانیان استفاده کردند، متاسفانه حوزه اخبار رسمی کشور تلاش می‌کرد این اخبار را نشنود و فقط وزارت اطلاعات هشداری در رابطه با این اخبار را بدون توضیح منتشر نمود. بعد از حادثه ترور در حرم رضوی آنچه رخ داد تغییر یکباره در موضع رسانه‌های غربی و اپوزیسیون خارج کشور به عنوان مدافعین حقوق بشری پناهجویان افغان در ایران بود. 

متاسفانه انتشار جملاتی از قول رئیس دادگاه‌های انقلاب در خراسان رضوی در خبرگزاری مهر تاییدی بر این جریان سازی خبری رسانه‌های اپوزیسون خارج از کشور در رابطه با استفاده داخلی از لشگر فاطمیون و زینبیون زد. البته لازم به تاکید است که کلیت موضع‌گیری چنین مقام مسئولی در فضای مشکوک به بروز تشنجات قومی و مذهبی کاملا ضروری بوده است و انعکاس آن موضع که همه قطعا می‌دانیم موضع نظام نیست نمی‌تواند از اعتبار آن بکاهد، اما باید این هشدار را به مقامات کلیدی کشور داد که در تله و دام جریان‌های متشکل اپوزیسیون خارج از کشور نیفتند. 

اما حقیقت مشکل پناهندگان افغان چیست؟ 

واقعیت تلخ این است که دولت سیاست روشنی در رابطه با چگونگی پذیرش مهاجرین ندارد. پذیرش مهاجرین در کشورهای مختلف جهان آنقدر با اهمیت است که این فاکتور در انتخابات ریاست جمهوری این کشورها نقش تعیین کننده‌ای ایفا می‌نماید. 

در ایران سیاست‌های ناظر بر پذیرش پناهنده و مهاجر اساسا نه تنها روشن نیست بلکه از خلاءهای قانونی رنج می‌برد که متولی هم برای ارائه لایحه به مجلس ندارد و نمایندگان مجلس هم آنقدر موضوع برای ارائه طرح برای ایرانیان دارند که موضوع پناهندگان کمتر اولویت آن‌ها بوده است. 

اداره کل اتباع بیگانه وزارت کشور، شاید ۲۰ سال پیش با دشواری این حوزه را اداره می‌نمود اما در حال حاضر با این موج پناهندگی به خصوص از کشور افغانستان که اخبار غیر رسمی حاکی از حضور ۶ میلیون نفر افغان در ایران است، این تشکیلات قادر به اداره اصولی این موج نیست. 

باید به این سوال پاسخ اصولی داده شود. سیاست ایران برای پذیرش مهاجرین افغان چه مولفه‌هایی دارد؟ تعارض‌های پذیرش مهاجران با بحران بیکاری در کشور چیست؟ دولتی که به مردم قول می‌دهد که در یکسال، فلان رقم اشتغال‌ ایجاد کند، چگونه حضور نیروی کار ارزان قسمت در این حجم را برمی‌تابد؟ حضور این پناهجویان در کشور تابع چه مقرراتی است؟ اساسا چرا ایران از فرآیندهای اردوگاهی برای پناهجویان بهره نمی‌برد. وقتی پدیده‌ی پناهندگی از افغانستان به ایران، یک امر عادی و روزانه است با بازی دزد و پلیس، نمی‌توان آنرا اداره کرد. روزی چند نفر را در انواع خودروها که در شرایط غیرانسانی قصد ورود به ایران را دارند دستگیر می‌کنند و رد مرز می‌نمایند؟ 

جمعیت پناهجویان افغان آنقدر زیاد است که باید سازوکار اصولی برای اداره آن شکل بگیرد.

افق تحولات خاورمیانه و حضور طالبان در افغانستان با چراغ سبز آمریکا می‌تواند به مسئولین کشور این پیام را بدهد که این پدیده موقتی نیست و حداقل در کوتاه‌مدت حل‌شدنی نیست. لذا باید با درس‌گیری از تجربیات کشورهای مهاجرپذیر برنامه و قوانین لازم در این رابطه تدوین شود. آمریکا پس از تصمیم به خروج از افغانستان، عزیمت خود از افغانستان را که منابع انسانی و آموزش دیده افغانستان بودند را با خود برد و در مقابل چشم‌های شگفت‌زده جهان دودستی افغانستان را تقدیم طالبان کرد‌‌. هرچه بیشتر غبار تحولات افغانستان خوابید جهان بیشتر دریافت که آمریکا نقشه تغییر ژئوپلتیک جهان را دارد و تحویل افغانستان بدون نیروهای کارآمد بخشی از نقشه‌ای است که آمریکا و متحدین در حال اجرای آن در جهان هستند. 

ضرورت دارد دولت ایران با هوشمندی موضع پناهندگان، حقوق آنان و چگونگی اقامت قانونی آن‌ها را در کشور به صورت قانونی برنامه‌ریزی نماید. ظرفیت کشور برای پذیرش چند پناهنده آمادگی دارد؟ مجلس به عنوان رکن قانونگذاری کشور باید قوانین جدیدی متناسب با تغییر شرایط جهان تدوین نمایند. بالاخره دولت به این سوال پاسخ دهد که یک پناهجو پس از چند سال با چه شرایطی می‌تواند از حقوق شهروندی بهره‌مند شود؟ 

به نظر می‌رسد انتصاب دستیار ویژه رئیس جمهور در حوزه پناهندگان و به موازات تشکیل شورای عالی امور پناهندگان بتواند نقش اصولی در این شرایط ایفا بنماید. دولت باید مسئولانه با بررسی دقیق آمار پناهجویان و تهدیدهای آن برای تغییر ترکیب جمعیتی کشور با توجه به بحران گرانی، بیکاری و فقر در کشور سیاست‌های دولت برای امور پناهندگان را روشن نماید. این مشکل با بی‌توجهی روز به روز بزرگتر می‌شود‌.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها