معلم جهانی

جهان پیرامونی یک معلم و جهان بینی معلمان، از منطقه‌ای نسبت به مناطق دیگر، از فرهنگی به فرهنگ‌ها و حتی زبان‌ها و ادیان دیگر متفاوت، متنافر و بعضا متقاطع می‌باشد.

رضا قاسم‌پور- معلم

معلمِ جهانی معلمی است که:

اولاً: مختصات زمانی، مکانی و فرهنگی محل زندگی خود را به درستی درک کرده و با فکری جهانی کارکردی منطقه‌ای و بومی داشته باشد.

 

ثانیاً: بجای آموزش صرفِ ایده‌ها و قوانین کهنه و تلنبار کردن محفوظات در مخیله مخاطب خود، روش فکر کردن را بیاموزد.

یک معلمِ خلاق برای هر مشکلی یا راه و روشی در آستین دارد و یا با مشارکت دانش آموزانش راهی (هرچند کوره راه) خواهد ساخت.

 

ثالثاً: یکی از مهمترین مشکلات جامعه کنونی بشر،‌ ناتوانی دانش‌آموزان در ارتباط‌گیری با همسالان و مهمتر از آن برقراری ارتباطی مناسب با اجتماع پیرامونی خویش است.

معلم جهانی معلمی است که توانایی و مهارتِ ارتباط با اجتماع را در عمل به مخاطبانش آموزش دهد.

رابعاً: شیوه سنتی معلم محوری، سخنرانی یکطرفه و مونولوگ بودن معلم سپری شده است. معلم جهانی کسی است که کلاس داری‌اش دوطرفه، مشارکتی و به قولی دیالوگ_محور است.

در این روش معلم عقل کل و محور آموزش نیست، محور آموزش مدرسه محوری است. نه معلم‌محوری و نه حتی دانش‌آموز محوری.

خامساً: بالاخره معلمی در مختصات جهانی گلوبالیزیشن، معلمی است که خود همواره در حال مطالعه و آموزش ضمن خدمت است. (البته نه ضمن ذلت!)

تفاوت‌های فردی را می‌شناسد و همگان را با یک چوب نمی‌راند.

با توجه به اقتضائات محیطی و الزامات محاطی به آموزش آزادانه مخاطبان بها می‌دهد و ....

  • جهانِ معلمی

 

جهان پیرامونی یک معلم و جهان بینی معلمان، از منطقه‌ای نسبت به مناطق دیگر، از فرهنگی به فرهنگ‌ها و حتی زبان‌ها و ادیان دیگر متفاوت، متنافر و بعضا متقاطع می‌باشد.

 

فصل مشترک مشکلات معلمان در گستره جهانی در دو بخش خلاصه می‌شود:

  • منزلت معلم، معیشت معلم

منزلت و معیشت در ارتباطی دو طرفه و تنگاتنگ با یکدیگرند و البته نوسان و ضریب رضایت‌مندی معلمان دامنه طولانی دارد.

در مناطق توسعه یافته و در حال توسعه، معلمان به خاطر تأمین شغلی و مالی و همچنین توانمندی و مهارت‌های حرفه‌ای خود از منزلت قابل توجهی برخوردارند.

البته بگذریم از خزعبلاتی که در خصوص معلمان رد و بدل می‌شود مثلا این که در فلان کشور اروپایی دو گروه در پشت چراغ قرمز متوقف نیستند: پلیس و معلم!

در کشورهای جهان سوم معلمان وضعیت مشقت‌بارِ مالی و وضعیت تحقیرآمیز منزلتی را تحمل می‌کنند. در این کشورها عموما نگرش به آ.پ ایدئولوژیک بوده و در استخدام معلمان به تنها چیزی که توجه نمی‌شود مهارت‌های حرفه‌ای است؛ معلمان عموما چند شغله، بی‌انگیزه و فاقد سواد روز بوده و به خاطر چند شخصیتی بودن خودشان مشابهین خود را تربیت می‌کنند.

در این کشورها سرمایه‌گذاری روی آموزش و پرورش به مثابه برباد دادن بودجه تلقی می‌شود و آ.پ هرگز در اولویت دولت‌ها و نظامات مستقر نیست.

محتوای کتب درسی کهنه و غیرکاربردی بوده و سیستم آموزش و پرورش معمولا سانترالیستی و مرکز گراست، بر عکس کشورهای توسعه یافته (فدرالیسم فرهنگی).

 

  • سخن آخر:

 

ما معلمان باید در کنار استیفای تمام و کمال حقوقِ به حقِ خود از مجاری قانونی در نظامات مستقر، به توانمندسازی حرفه‌ای خود توجه شایسته و بایسته داشته باشیم.

یک معلم در نُرم استاندارد یونسکو و اِشل جهانی، سعی در تربیت شهروند قرن 21 دارد نه تربیت شهرنشین قرون وسطی!!

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها