جهان در تله آمریکا
سیدقائم موسوی
تحلیلگر سیاسی
دیروز بایدن، نفت و گاز روسیه را تحریم کرد. وی اذعان داشت که این اقدام، هزینههایی برای آمریکاییان خواهد داشت. هزینههایی که برای حفظ هژمونی بین المللی آمریکا، گریزی از آن نبود.
آمریکا تا ۴ قرن قبل خود مستعمرهای از بریتانیای کبیر بود. بعد از انقلاب و جنگهای استقلال دههها تن به سیاست انزواییگرایی داده بود. دل خوش به حیاط خلوتهای نزدیکش بود و کمتر سودای جهانی داشت. البته بشدت هم به سرک کشیدن به حیاط خلوتش حساس بود.
جنگهای جهانی اول و دوم و تبدیل شدن جهان به سرزمین سوخته، بسترهای آقایی آمریکا را فراهم کرد. دسترسی به فناوری هستهای و زهر چشم گرفتن از دنیا با بمباران اتمی ژاپن، این روند هژمونیک را تثبیت کرد.
آمریکا قریب به ۵ دهه در قالب آنچه جنگ سرد مینامند، دنیا را مسخر خودش کرد و بزرگترین رقیبش، شوروی را مضمحل کرد. از همان برهه، صحبت از پایان تاریخ شد. نادرستی این ادعا کمی بیش از دو دهه با چالشهای جدی مواجه شد. کشورهایی با هژمونی تک ابرقدرت به منازعه برخاستند.
مهمترین این رقبا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا هستند. این سه اگر کنترل نشوند، عظمت آمریکا لگدمال میشود و از منزلت هژمونیک فرو میافتد.
اکنون آمریکا به اوایل دهه ۴۰ میلادی برمیگردد؛ جایی که بر خاکستر خرابههای جهان غیرآمریکایی، ققنوس امپراطوری جهانی خودش را پرواز داده بود.
جنگ اوکراین، دسیسهای پیچیده و چندجانبه برای ممانعت از پیاده شدن آمریکا از سریر جهانی است. این مناقشه تمام رقبای آمریکا را درگیر خسارتهای چشمگیری میکند و با درانداختن آنها به جان همدیگر، ضمن فرسایش قدرتشان بواسطهٔ یکدیگر، مولفهٔ قدرت آمریکا را تثبیت خواهد کرد. دوری از کانون منازعه و از دور دستی بر آتش گرفتن، تجربهٔ گران سنگی برای آمریکا بود که اکنون دوباره آن را تکرار میکند.
با تحریم نفت و گاز روسیه، توأمان روسیه، اتحادیه اروپا و چین دچار تنگنا میشوند. تحریمها اقتصاد روسیه را به ویرانی میکشانند و توسعه یافتگی آن را به محاق میبرند. اتحادیه اروپا را که نیازمند واردات انرژی روسیه است را به زحمت خواهند انداخت و هزینههای بیش از حدی بر آن تحمیل خواهد کرد.
این دست کم گرفتن بحران و کفایت آن به پروسههای تحریمی است، اگر زبانههای جنگ به اروپا هدایت شوند، ویرانیها مضاعف خواهند شد. چین نیز همچنان قطار توسعهاش متکی به واردات انرژی است. فرمول توسعهاش نیز متکی به هزینه- فایدهٔ اقتصادی است. فوران قیمتهای انرژی بدون تردید، اثرات زیانباری بر روند رو به جلوی آن خواهند گذاشت.
اینگونه با تأسی به تجربه جنگ جهانی دوم، تمامی رقیبان بالفعل و بالقوهٔ هژمونی جهانی آمریکا به یکدیگر پیچیده میشوند و مایلها دورتر، ایالات متحده با لمیدن بر زرادخانههای تسلیحاتی و امپراتوری دلار، قهقههٔ مستانه خواهد زد.
کاربرد سیاست کهنهٔ «تفرقه بینداز و حکومت کن» در ابعاد بین المللی آن.
این روند پاسخی تلخ به افراد خوش بینی بود که قرن آینده را قرن آسیاییها و افول آمریکا مینامیدند. از جمله کسانی که از عهدهٔ سیر کردن شکمهای داخل بر نمیآیند اما رجزهای پرطمطراق جهانی میخواندند.
ارسال نظر