نسبت مذاکره و موشک
سیدقائم موسوی
تحلیلگر سیاسی
دور هشتم مذاکرات ماراتن هستهای ایران، روز قبل آغاز شد. دور هفتم آن در چالشی مشحون از ادامه بر بستر مذاکرات ۶ دور قبل در دولت سابق یا بر مبنای ملاحظات دولت فعلی برگزار شد.
در مورد برآورد آن و امید به فرجامش، دیدگاهها در هالهای از جنگهای روانی- زرگری و اتهامات متقابل در کناکنش بودهاند. هر کدام در تلاش بودند تا دیگری را مرعوب کرده و آنچه میشود را از خرمن چانهزنیها برداشت کنند.
در این بین بازیگران بیرون گود، بویژه اسرائیل بیمحابا رجزخوانی میکردند تا از یکسو ایران را مرعوب و از سوی دیگر کشورهای همسو با خود در میز مذاکرات را تهییج به تحمیل حداکثر فشار برای درو کردن بیشنهٔ امتیازات کرده باشد.
مذاکرات پیچیده و در کش و قوس منافع متعارض با کُندی پیش میرود. طرفین در تلاشند تا جای ممکن با دستانی پُر، مسیر مذاکرات را دنبال کنند. حربههای حریفان جمهوری اسلامی عبارتند از حفظ فشارهای حداکثری تحریمی، تقسیم کار برای جلوه دادن پلیسِ خوب و بد، رجزخوانیهای بازیگر زنگیِ مست [اسرائیل]، شمشیر داموکلس آژانس بینالمللی انرژی اتمی و به دنبالش شورای امنیت سازمان ملل و مشوقهای کم رمقی مانند قطره چکانی تعاملات اقتصادی ایران با همسایگان همسو با آمریکا.
یکی دو دهه است که اسرائیل مدام ایران را تهدید به حمله میکند، اینکه به تنهایی پتانسیل این کار را دارد یا نه و اساساً در تحلیل نهایی آن را به نفع منافع و موجودیت درازمدتش بداند یا نه مسئلهٔ دیگری است اما همچنان در پروسهٔ مذاکرات نقش چماق را بازی میکند.
در مورد ایران؛ فارغ از اینکه چه سیستم سیاسی بر آن حاکمیت داشته باشد؛ جغرافیای سیاسی و تنهایی استراتژیکش ایجاب میکند که حداقل از نوعی بازدارندگی متعارف برخوردار باشد. بر همین اساس اگر بر مبنای مؤلفههایی مانند تقویت زیرساختهای نظامیاش و شناوریِ نقش منطقهای، میزانی از بازدارندگی منطقهای را نداشته باشد، بدون تردید کمیتش خواهد لنگید. البته این سیاستها بایستی در نهایت ظرافت و همبستگیِ متوازنی با شاخصهای داخلی قدرت [مشخصا اقتصاد ملی، علاج بیوقفهٔ آبرفتِ سرمایه اجتماعی و اعتماد سیاسی] باشد تا فرصت آنها به تهدید تبدیل نشود.
توأمانی تهدیدات مداوم اسرائیل برای حمله به تأسیسات هستهای ایران و تضعیف موقعیت آن در مذاکرات هستهای، سران کشور را وادار به انجام رزمایش اخیر کرده است. فی الواقع رزمایش پیامبر اعظم و رونمایی از عملیات شبیهسازی نابودی سایت اتمی دیمونای اسرائیل، صراحتاً دو پیام را روانه مذاکرات کرده است.
یکی نمایش ویران کنندگی پاسخ متقابل به تهاجم منطقهای و در نتیجه با تأسی به مفهوم بازدارندگی نشان دادن این امر که اقدام اسرائیل میتواند هزینههای غیرقابل جبرانی را به آنها تحمیل کند تا دچار خطای استراتژیک نشوند و دیگری درست یا نادرست، ارسال سیگنالِ انفصال مذاکرات وین با مابقی سطوح اختلافاتی است.
ارسال نظر