رویارویی و مذاکره!
سیدقائم موسوی
تحلیلگر سیاسی
بعد از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بسیاری از مفاهیم از هر دو جنبهٔ منفی و مثبت، ردای تابو به خود گرفتهاند. به گونهای که هر صورتی از مواضع له یا علیه آنها ساختارشکنی محسوب میشد و گوینده را مورد حملات سهمگینی قرار میداد و برای عدهای نیز به حذف آنها میانجامید.
مذاکره از جملهٔ این مفاهیم بود که بار معنایی معادل خیانت و کمی خوشبینانهتر سازشکاری به اذهان متبادر میکرد. کم کم و با فروکش کردن هیجانات انقلابی و استیلای الزامات دنیای واقعی، از حجم مفاهیم تابویی کاسته شد اما همچنان رسوبات اولیه از تعیین کنندگی بالایی برخوردارند.
اکنون مذاکرات مستقیم با آمریکا اگر چه از پوستهٔ تابویی خارج شده اما مؤلفهٔ جدیدی آن را به مراتب از خاصیت تابویی متصلبتر کرده است. این مؤلفه که مصداقی از «گل بود به سبزه نیز آراسته شده» تجربهٔ مذاکره با آمریکا است. عقیم بودن مذاکرات با آمریکا با هر نسبتی از بیاعتمادی و پررنگی طرفهای ثالث، بر دیرپایی مشکلات طرفین سایهٔ جدیدی انداخته است که باعث میشود اگر اختلافات طرفین بصورت مصداقی حل و فصل شود اما همچنان طیف وسیعی از چالشها، موجب استمرار خصومت گردد.
تجربهٔ برجام و خروج یکجانبهٔ ترامپ اوج این ناکامی است. آنچه اکنون جمهوری اسلامی را از مذاکرات مستقیم بر حذر میدارد، دیگر نه تابوی مذاکره که واهمه از گزیده شدن دوباره از یک سوراخ است. همین امر باعث شده که مذاکرات به صورت غیرمستقیم ادامه یابد.
البته اگر مذاکرات به سرانجام برسد، معنای مبرهن آن همان مصالحهٔ طرفین اصلی یعنی ایران و آمریکا است. حالا جمهوری اسلامی چگونه میخواهد با نوع غیرمستقیمش، فرجام مذاکرات را بیمه کند، ابهامش به جا خواهد ماند. به نظر نوعی لقمه دور سر گرداندن است.
تجربهٔ برجام به خوبی نشان داد که با خروج ترامپ، سایر بازیگران برجام، جز سیاست صبر و انتظار، اقدام دیگری نتوانستند انجام بدهند. الان نیز و با میانجیگری سه کشور اروپایی، روسیه و چین تفاوتی در نگرانی جمهوری اسلامی از تکرار خروج از برجام ایجاد نخواهد شد. آنها توان و ارادهٔ لازم برای ممانعت از تکرار ناکامی برجام را نخواهند داشت. پس بهتر و عاقلانهتر این است که آنچه قرار است تضمین شود بدون وساطت باشد تا پیغام و پسغام شفاهی و قابل انکار!
استنکاف از مذاکره ٔمستقیم، صرفاً زمان و بهرهوری را کاهش و قدرت طرفهای ثالث را افزایش میدهد. نباید هراسی از رویارویی داشت مگر اینکه فشار جانبی یا بستن فضا برای تسری سطوحِ مذاکراتی مطمح نظر باشد. چیزی که وزیر امور خارجه را در برابر پیشنهاد وزیر امور خارجه عراق؛ برای مذاکرات مستقیم ایران - آمریکا وادار به سکوتی تلخ کرده است.
این هر دو ملاحظه نمیتوانند سودی به منافع ملی برسانند و باری از معضلات رو به تزاید داخلی بکاهند. مذاکرهٔ مستقیم، راهی است که نهایتا انجام خواهد شد، اما نباید از ارزش زمان آن غافل بود.
ارسال نظر