رسوب مطالبات فرهنگیان
رضا قاسمپور
فعال فرهنگی
یکی از کارهای مثبت حاج میرزایی وزیر سابق آموزش و پرورش مکتوب کردن خاطرات و تجربیات خود از حضور در دولت و دو سال صدرات در آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید میباشد. فارغ از محتوا و چیستی "تجربیات یک وزیر" این کتابچه سه فصلی، باید نگارش، تدوین و نشر آن را به فال نیک گرفته و با اندکی اغماض میتوان آنرا چراغ راهنمای وزیر بعدی تلقی نمود تا یوسف نوری حداقل خطاهای دوره قبل را مرتکب نشده و از افتادن در ورطه آزمون و خطا بپرهیزد.
مطلب زیر با خوانش و تورق این کتابچه ۱۳۲ صفحهای و البته معطوف به سند تحول و جایگاه رتبه بندی در دول مختلف نوشته شده است.
مداخلات بیرونی در مسائل اندرونی
بدون شک یکی از وظایف اصلی آ.پ تامین شغلی مناسب برای جذب و ماندگاری بهترین نیروها در دستگاه عریض و طویل تعلیم و تربیت میباشد.از طرفی دورنما و چشمانداز تحول واقعی در آ.پ بر پایه آموزههای سند تحول بنیادین تعبیه و استوار شده است.
معلم مهمترین رکن تعلیم و تربیت بوده و گزارههای سند تحول بنیادین لقلقه زبانی مدیران ارشد و میانی در جلسات بیحاصل و فرمالیته میباشد. وقتی آثار سند تحول در جامعه پیدا نیست یعنی این سند متروکه میباشد.
پس از گذشت ۱۰ سال از اجرای سند، تغییر محسوسی در "کیفیت و صلاحیت" معلمان به عنوان طلایهداران تعلیم و تربیت دیده نمیشود.
از دیگر سوی تصویر روشنی از وضعیت کنونی حوزه تعلیم و تربیت در سند تحول وجود نداشته و این سند فارغ از نقطه عزیمت و مستقل از مسائل، چالشها، منابع و دارائیهای آ.پ به ترسیم اهداف عالی و غائی دست یازیده است و تنها با جملاتی مبهم و قابل تفسیر به بیان آرمانها و آرزوهای نویسندگانش پرداخته است.
از منظری دیگر، عدم تعادل فعلی آ.پ معطوف به مداخلات گسترده دو نهاد قانونگذاری و دخالت منفعت جویانه جریانها و دلالان سیاسی است.
سند تحول؛ شیری بی یال و دم
سند تحول بنیادین وضعیت موجود و مطلوب را مدیریت نمیکند و برای مسائل اصلی آ.پ مانند "آشفتگی نیروی انسانی" برنامه خاصی ارائه نمیکند.
برنامه دولتها در بهترین حالت همسو سازی با آموزههای سند میباشد نه انطباق با ۱۳۱ راهکار و ۵۳۰ برنامه عملیاتی پیش بینی شده در سند تحول بنیادین.
دانش آموز در دوره تحصیلی خود ۱۳ هزار ساعت تحت اختیار آ.پ بوده ولی مهارتهای زندگی و تواناییهای لازم برای ورود به دنیای واقعی را کسب نمیکند و همچنان "دانشافزایی و حافظهمحوری" بر مهارت و قابلیت غالب است.
تعارض در برنامههای اعلامی و اعمالی بیداد میکند گرچه معلم جانشین همه نداشتهها و جبران کننده همه کاستیهاست ولی کیفیت هیچ نظام آموزشی از کیفیت معلمانش فراتر نخواهد رفت.
تمرکز بر اقدام جای هدف را گرفته و در منظومه قوانین مصوب برای آموزش و پرورش یکپارچگی و انسجامی دیده نمیشود.
اختلال در قطبنمای تعلیم و تربیت
خلاصه قطبنمای تعلیم و تربیت مختل بوده و شکاف عمیقی بین بودجه مصوب و محقق شده آموزش و پرورش وجود دارد. اعتبارات آموزش و پرورش عمدتا هزینهای است و هزینه در آموزش و پرورش از منظر سیاستمداران کوتهبین دیربازده و ناملموس است.
وابستگی کامل اعتبارات آ.پ به بودجه عمومی و همچنین عدم رعایت "اصل کفایت در تأمین اعتبارات" دو آفت بودجه آموزش و پرورش فعلی است.
سال ۹۱ شکاف بین بودجه مصوب و محقق ۷ درصد و سال ۹۹ این شکاف ۳۴ درصد بود. ۸۰ درصد بودجه در زمان تنظیم لایحه دولت، ۱۰ درصد در حین اجرا و ۱۰ درصد موکول به سال بعد میشود به دلیل این نقیصه امروزه "رسوب مطالبات پرداخت نشده" فرهنگیان سر به فلک الافلاک کشیده است.
کسری چهل درصدی بودجه آ.پ
متاسفانه عزمی برای حل مشکلات آموزش و پرورش در دول مختلف نبوده و مشکلات به جای حل از دولتی به دولت دیگر حواله میشود. اصلیترین ماموریت آموزش و پرورش تحت پوشش بردن تمامی لازم التعلیمها و ارائه آموزش با کیفیت با تامین منابع لازم انسانی، مالی و فیزیکی با بکارگیری روشهای استاندارد یاددهی_ یادگیری است ولی اعتبارات فعلی آموزش و پرورش حداکثر تامین کننده ۶۰ درصد از جمعیت هدف میباشد.
امروزه سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی به زیر ۹ درصد تنزل یافته است.
شایسته سالاری و عدالت، گمشده آ.پ
ضمن تبریک به "دکتر یوسف نوری" امیدواریم وی با وسعت دید و فارغ از نگاههای تنگ سیاسی و جناحی مسائل انباشته آموزش و پرورش را رصد، پایش و با واقعیتهای کف آموزش و پرورش اولویت بندی کرده و ضمن حراست از کیان آموزش و پرورش، سهم منزلتی و معیشتی ذی نفعان حوزه تعلیم و تربیت را از بودجه عمومی به جد مطالبه نماید.
گرچه انتظار معجزه از وزیر نادرست و غیرواقع بینانه است ولی تنظیم قطب نمای کاروان آموزش و پرورش به سمت عدالت آموزشی، عدالت در پرداختها و البته توجه به شایسته سالاری در چینش کابینه انتظاری معقول و واقع بینانه میباشد.
ارسال نظر