هرمز شریفیان- روزنامهنگار
مهمانیِ نیویورک و میربانی تهران
مستقل آنلاین/ سفرهای "محمدجواد ظریف"، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی به نیویورک از شماره خارج است. مقر اصلی سازمان ملل در مهمترین شهر ایالات متحده و ۴ دهه مناقشه بین ایران و این کشور، مهمترین دلیل سفرهای پرتعداد ظریف به این شهر آمریکا است.
فارغ از مناقشات سخت و پرتعداد بین دو کشور، دو رخداد اخیر که در نوع خود بیسابقه بوده نیز رخ داده که در هردو مورد، نقش اصلی را "ظریف" ایفا کرده است.
نخست مصاحبهی زنده با شبکهی تندروی "فاکسنیوز" که به جناح راست سنتی و حزب جمهوریخواه تمایل شدید دارد و گفته میشود که "دانلد ترامپ" بیش از هر شبکه دیگری، "فاکسنیوز" را دنبال میکند.
حضور ظریف در این رسانه باعث شد تا هواداران ترامپ که مخاطبان اصلی این شبکه هستند، مستقیما مخاطب وزیر خارجه جمهوری اسلامی قرار بگیرند و با حقیقت این گفته ظریف روبرو شوند که "اطرافیان ترامپ برخلاف میل رئیسجمهور، او را بهسوی جنگ با ایران میکشانند". شکی نیست که کنایه ظریف در این مصاحبه، "مایک پمپئو" همتای آمریکایی او و "جان بولتون" مشاور امنیت ملی کاخ سفید بودند که در محافل رسانهای بیطرف آمریکایی نیز، 'دوستدار جنگ با ایران' نامیده میشوند.
احتمال میرود گفتوگوی زنده ظریف با فاکسنیوز، تاثیر زیادی بر حامیان ترامپ گذاشته چرا که باعث شده تا پمپئو نیز خواستار سفر به تهران و گفتوگوی زنده با سیمای جمهوری اسلامی شود.
پمپئو گفته، ظریف بهراحتی در آمریگا میگردد و از آزادی رسانههای این کشور برای ابراز عقیده و تبلیغات استفاده میکند اما دلیل تمایل من برای سفر به تهران نه تبلیغات که گفتن "حقیقت" به مردم ایران است.
نکته بیسابقه دوم که در سفر اخیر ظریف به نیویورک رخ داد ممنوعیت تردد او بود که حق نداشت به مکانهایی غیر از سازمان ملل متحد، دفتر نمایندگی ایران و اقامتگاه خود تردد کند.
با فرض بیشترین محال ممکن برای قبول درخواست پمپئو مبنیبر سفر به تهران، میتوان از آن استقبال کرد تا او بتواند بدون محدویت، نهتنها به تهران بلکه به سایر شهرهای ایران سفر کند.
جمهوریخواهان آمریکا بهخصوص از زمان ریاست جمهوری "بوش پسر" نظریه، "هرکس که با ما نیست، پس علیه ماست" را مستقیم و غیر مستقیم، تئوریزه کردهاند و بر همین اساس تصور میکنند هر ایرانی که منتقد برخی سیاستهای جمهوری اسلامی است، الزاما موافق سیاستهای آمریکا است و سفر او به ایران باعث میشود تا "رفوزگی" این سیاست کاخ سفید را بیش از پیش دریابد.
آری! طبیعی است که شمار قابل توجهی از جامعه مدنی ایران، منتقد و مخالف سرسخت برخی سیاستها هستند. از مواجهه با فساد افسارگسیخته اقتصادی گرفته تا وضع معیشتی و ناکارآمدی و فرصتسوزی و البته "تبعیض سیاسی" و ...همه و همه سرفصل انتقادهای بسیاری از سیاسیون، روزنامهنگاران و کنشگران مدنی است اما این مخالفتها به معنی حمایت از سیاستهای یکجانبهگرایانه و نادرست تیم ترامپ نیست.
پمپئو در سفر نامحتمل به تهران درخواهد یافت که شمار قابل توجهی از طبقاتی که نام برده شد در عین داشتن انتقادهای اساسی به نظام، مخالف و منتقد سرسخت سیاستهای تحریمی کاخ سفید نیز هستند.
دلیل اصلی این مخالفتها تحریمهای دولت فعلی آمریکا است که باعث شده شماری قلیل از "دور زنندگان تحریم" به ثروتهای اقسانهای دست یابند و فشار اصلی این تحریمها بر دوش طبقه متوسط که بدنه اصلی "جامعه مدنی" در ایران را تشکیل میدهند، بیفتد.
همان جامعه مدنی که صلحطلب، حامی تنشزدایی و "گفتوگوی تمدنها" است. همان جامعه مدنی که باور دارد میتوان با تمام دنیا با حفظ احترام متقابل، منافع ملی و کرامت انسانی، رابطهای سالم و به دور از سوءاستفاده، بر قرار کرد.
اما سیاست نادرست کاخ سفید باعث شده تا با ریزش طبقه متوسط ایران به طبقه فرودست، جامعه مدنی لاغرتر و کم اثرتر شود چرا که خواستههای طبقه فرودست، تنها معیشتی است در حالیکه مطالبات جامعه مدنی که بدنه اصلی آن را طبقه متوسط تشکیل میدهد، موضوعاتی بسیار فراتر از معیشت است.
با این همه، جامعه مدنی در ایران با وجود نحیف و ضعیف شدن، همچنان مطالبات انباشت شده خود را در حوزههای درونی، منطقهای و جهانی پیگیری میکند و یکی از اصلیترین اهداف آن، مخالفت با سیاستهای تحریمی کاخ سفید است چراکه فشار اصلی آن را بردوش طبقه متوسط ایران میبیند.
هرچند بعید است که وزیر امورخارجه آمریکا از این موضوعات بی اطلاع باشد اما از این موضوع نیز باید مطلع شود که انتقاد به حکومت دلیلی بر تائید سیاستهای آمریکا نیست. جامعه مدنی ایران با وجودی که در اثر فشارهای حداکثری دولت آمریکا از نظر ساختاری ضعیف شده اما از نظر ذهنی همچنان قدرتمند است و توانایی پیگیری مطالبات و انتقادهای داخلی و خارجی را دارد و ثابت کرده و خواهد کرد در عین حال که میتواند منتقد جدی برخی سیاست ها باشد
ارسال نظر