یادآر ز شمع مرده یار آر
حسین نجاری
فعال مدنی
محمود صارمی، خبرنگار و مسئول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ و در جریان کشتار دیپلماتهای ایرانی در مزارشریف (افغانستان) توسط طالبان جانش را از دست داد. این حادثه، بهانهای برای نامگذاری این روز به عنوان «روز خبرنگار» شد.
نخست، ضمن ادای احترام به ایشان و محکوم نمودن هر اقدام تروریستی علیه انسانها باید گفت برای ارجگذاری به کار خبرنگاری و برای اعتبار بخشی به این حرفهی مهم و پرمخاطره باید مناسبتی اولیتر و پرمعناتر انتخاب میشد تا علاوه بر صحه گذاشتن به امر آزادیخواهی و آگاهیبخشی، پیام حقیقی و راستین رسانه نیز که چیزی جز روشنگری و گردش آزاد اطلاعات نیست، مورد تاکید قرار میگرفت. با تمسک به چنین مبانی مترقیانهای شایستهتر بود به جای شهید صارمی، روز شهادت میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل که جانش را جانانه بر سر آرمانهای انسانی، آزادیخواهی و آگاهیبخشی گذاشت، به عنوان روز خبرنگار نامگذاری میشد. روح مبارزه با سلطهجویی و تمامیتخواهی که از مولفههای کار رسانهای و از ویژگیهای بارز کار خبرنگاری است در کار و کارنامهی درخشان میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل به وفور دیده میشود. بیداری بخشی و تلاش و تکاپو برای روشنگری و حمایت از حقوق اساسی مردم در زمانهای خفته، چیزی نیست که از چشم تیز تاریخ مخفی بماند و سزاوارتر آن است با نمادسازی و تاکید بر استقلال و آزادی روح رسانه، چنین منش و روشی را سرلوحهی کار خبرنگاری و رسانههای داخلی قرار داد.
بدیهی است هم فضل تقدم، هم تقدم فضل با رسانههای مکتوب و صاحبنظران ستبر این عرصهی پرحادثه است. کار رسانه با ۱۸۵ سال سابقه در ایران، در مواجههی جسورانه و مسئولانه با انبوهی از دشواریها و قربانیها، صلاحیت غیرقابل مقایسهای نسبت به شکلهای متاخر کار رسانهای دارد و چه خونها که در این وادی ریخته نشده تا پرچم آزادیخواهی در برابر طوفانهای تاریخی استوار بماند. به تعبیر فخرالدین عراقی:
«درین وادی فرو شد کاروانها
که کس نشنید آواز درایی
درین ره هر نفس صد خون بریزد
نیارد خواستن کس خونبهایی»
بر این اساس تا کی باید چشم را بر چهرهی درخشان تاریخ مطبوعات ایران بست، مراسم یادبودی برای او برگزار ننمود و این روز را به عنوان روز خبرنگار در تقویم رسمی کشور ثبت نکرد. جا دارد با تصویب سالروز شهادت میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل به عنوان روز خبرنگار همصدا با دهخدا زمزمه کرد: «یادآر ز شمع مرده یادآر.»
در حرمت، حریت و اهمیت صوراسرافیل همین بس که گفته شده: این روزنامه اولین روزنامهای بود که به طور رسمی در کوچه و بازار به دست روزنامهفروشها و بیشتر توسط کودکان به فروش میرفت و از این رو در بیداری مردم تأثیر به سزایی داشت.
در سر مقالهی صور اسرافیل، «تکمیل معنی مشروطیت»، «حمایت مجلس شورای ملی» و «معاونت روستاییان و ضعفا و فقرا و مظلومین»، مراد این روزنامه اعلام شده بود. [۱]
نویسندگان آن در بیان حقایق و تعقیب هدفهای خود از همان شمارهی اول، گفته بودند: از تهدید و هلاکت، بیم و خوفی نداریم و به زندگی بدون حریت و مساوات و شرف وقعی نمیگذاریم… تملق از کسی نمیگوییم و به رشوه، گول نمیخوریم و اغراض نفسانی به کار نمیبریم، بد را بد و خوب را خوب مینویسیم.[۲]
به گونهای که فشار استبداد و به ویژه اقدامات ارتجاع سبب میشود، صور اسرافیل در طول عمر یک سال و یکماههی خود، ده بار توقیف و تعطیل گردد. این توقیفها، گاه به «امر مجلس» گاه به «حکم دولت»، زمانی در اثر حملهی اوباش و چند روزی بر حسب «ضرورت و مصلحت!» صورت میگیرد. در شمارهی ۱۵ که پس از یک و ماه نیم توقیف منتشر میشود میخوانیم که چون روزنامه به «امر مجلس» توقیف بوده باید به حکم آن احترام و گردن نهاد. در شمارهی ۲۰ نیز که با یک ماه و نیم فاصله از شمارهی قبلی بیرون آمده میخوانیم که «علت دیگر، تاراج شدن و شکسته شدن در و پنجره اداره و تغییر مکان و تهیه اسباب کار بوده»[۳]... و در غایت امر، میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل جانش را بر سر آرمانش میگذارد و علی اکبر دهخدا در خاطرات خویش دربارهی قتل او مینویسد: در روز ۲۲ جمادیالاولی، ۱۳۲۶ قمری، مرحوم میرزا جهانگیرخان شیرازی، رحمهاله علیه، یکی از دو مدیر صوراسرافیل را قزاقهای محمدعلی شاه دستگیر کرده، به باغ شاه بردند و در ۲۴ همان ماه[مصادف با ۲ تیر ۱۲۸۷ خورشیدی] در همانجا، او را با طناب خفه کردند.[۴] و در نهایت آخرین شمارهی صوراسرافیل را علامه دهخدا در ۱۵ صفر ۱۳۲۷ در سوئیس منتشر کرد.
در آن شماره دهخدا شعر «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» را در رثای شهید مشروطیت؛ میرزا جهانگیرخان شیرازی چاپ کرد.
بنا بر این مبرهن است برای تجلیل از خبرنگاران و روزنامهنگاران که پیش شرط کارشان آزاد اندیشی و آرمانخواهی است، سالروز شهادت میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل مناسبت پرمقتضایی برای انتخاب روز خبرنگار است. میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل به دلایل متعدد و مجموع شرایط، گزارهی مناسبی برای نمادسازی در عرصهی رسانهای داخل است که با تکریم و تکرار نام این چهرهی معتبر تاریخ روزنامهنگاری، فینفسه به تحکیم مبانی آرمانی جامعهی رسانهای تاکید میگردد.
پانویس:
۱. محمد باقر مؤمنی، صوراسرافیل، مجله: «نامه انجمن کتابداران ایران» دوره هفتم، بهار ۱۳۵۳ - شماره ۱، برگهای پنچم و ششم
۲.همان
۳. محمد باقر مؤمنی، صوراسرافیل، مجله: «نامه انجمن کتابداران ایران» دوره هفتم، بهار ۱۳۵۳ - شماره ۱، برگهای ۱۱ و ۱۲
۴. رکن الدین خسروی، راه سواران آزادی، یادی از: جهانگیرخان صور اسرافیل، چیستا، خرداد ۱۳۶۷، شماره ۵۰، برگ ۸۱۴
ارسال نظر