طلیعهی جنگ سردِ جدید
مستقل آنلاین، سید قائم موسوی، تحلیلگر سیاسی/
دیر زمانی از جمله معروف چرچیل نگذشته بود که اقتضائات جنگ جهانی دوم دشمنان ایدئولوژیک و استراتژیک را در کنار هم قرار داد. چرچیل گفته بود: «اگر هیتلر به جهنم [شوروی] حمله کند، ما با شیطان [استالین] همپیمان میشویم!» اینگونه دشمنان ابدی برای مقاومت در برابر دشمن خیرهسر (هیتلر) در کنار هم قرار گرفتند. دود این مصالحهی موقتی در شهریور ۱۳۲۰ در چشمان ایران فرو رفت. چرا که ایران سهلالوصولترین و کمهزینهترین راه مقاومت در برابر هیتلر و کشاندن جنگ به شوروی بود! ایران اشغال شد و رضاشاه برکنار! ایران پل پیروزی لقب گرفت! با تمام زیانهای اشغال، شکستِ کمرِ استبداد، یک دهه دموکراسی نیم بند به ایران هدیه کرد! چرچیل که در ایران نمادِ دورویی و سیاست بازی است از نگاه بریتانیاییها «بزرگترین بریتانیایی تمام تاریخ» لقب گرفت، با روئیت افقِ پیروزی، برای تضعیف شوروی و آلمان، گشودن جبهه دوم در غرب اروپا را تا جای ممکن به تاخیر انداخت. هنگامی که در کنفرانس پوتسدام، خبر اتمی شدن آمریکا را شنید، اولین چیزی که به ذهنش خطور کرد، امکان استفاده از آن علیه شوروی بود. جنگ که تمام شد چرچیل آمریکا و اروپا را علیه شوروی تحریض کرد و اصطلاح «پرده آهنین» را باب کرد. جنگ جهانی دوم تمام نشده، جنگ دیگری آغاز شد؛ جنگ سرد! نقطهی عزیمت جنگ جدید، ایران بود! با درایت فروغی بنا شد بعد از خاتمه جنگ، اشغالگران کشور را ترک کنند، بریتانیا و آمریکا ترک کردند اما استالین سودایِ امتیاز نفت شمال و انفصالِ آذربایجان را در سر داشت! میان متحدین دیروز تنش بالا گرفت، آمریکا به جد پشت ایران قرار گرفت، و بعضیها صحبت از اولتیماتوم اتمی کردند! غائله اشغال ایران و بحران آذربایجان که خاتمه یافت جنگ سرد در نقاط مختلف دنیا از جمله کره، اروپای شرقی و کوبا به شدت ادامه یافت. جنگ سرد در برهههایی میرفت که دنیا را در جنگی گرم و وخیم گرفتار کند، نقطهی اوج و هیجانی آن بحران کوبا بود! بلوکهای جنگ سرد شوروی و اقمارش با آمریکا و متحدانش بودند! ماهیت و پیامدهای این جنگ اگر چه میتوانست برای بشریت فاجعه آمیز باشد اما برای قدرتهای کوچک قدرت مانور خوبی مهیا کرده بود! آنها مجالِ تنفس و مانور داشتند! چین در بحبوحهی جنگ سرد نیمهای در کنار برادر بزرگ و نیمهای در برابر آن بود! او ابتدا آمریکا را «ببر کاغذی» مینامید. این ادبیات مائو بود، او که سر بر زمین گذاشت، ورق برگشت! دیپلماسی «پینگ پنگ» چین را از شوروی بُرید و در کنار غرب قرار داد! این همه چیزی نبود مگر از نبوغِ کیسینجر! چین از ورطهی تبعات جنگ سرد کنار کشید و سر در استراتژی اقتصادی فرو برد. همه چیز در خدمت اقتصاد قرار گرفت! هنوز وقت شانه زدن نرسیده بود! شانههای قوی بر فراز پاهای استوار نمودار میشوند! برای استحکام بنیههای اقتصادیاش دوست و دشمن را در چنبرهی روابط اقتصادیاش قفل کرد! چین که از شوروی جدا شد، به یک دهه نکشید که «جنگ ستارگان» آغازی بر پایانِ جنگ سرد شد. شورویِ محتوم به فروپاشی دست به دامان اصلاحاتی از نوع «پروستریکا» و « گلاسنوست» شد! اینها اما راهِ فروپاشی را هموارتر کردند! شوروی هر چه در فضا قویتر شد در زمین ضعیفتر شد! فضا را مسخر اما پای در گلِ اقتصاد! شوروی که فروپاشید غرب پای کوبان دم از «پایان تاریخ» زد! سخنی تماماً از سر هیجان! دیری نپایید که حرف از «برخورد تمدنها شد»! شوروی که بود غرب برای توجیه تمام سیاستهایش مشکلی نداشت، سقوط آن، جهان را به سمت نظم نوین جهانی با دشمنانی فرضی پیش برد! تروریسم و حقوق بشر پتانسیلِ پُرکردن خلاء شوروی را نداشتند. اکنون چین و چتر گستردهی اقتصادیاش و از همه مهمتر رازهایِ اپیدمی کرونا نویدبخش جنگ سردِ جدیدی شدند! چینی که در میانهی دوره ۴۵ ساله جنگ سرد، در آغاز در کنار شوروی و سپس در بلوک غرب قرار گرفت، حالا خود به ستونِ جنگ سردِ جدیدی مبدل شده است. چین ۴ دهه سیاست خارجیاش را از هر گونه تنش دور کرد تا خود که دیگران را به ببر تشبیه میکرد تبدیل به ببری جدید شده است. سیاست خارجی سر در پای اقتصاد داشت! او اکنون خودش را آنقدر قوی میداند که سینه سپر کند! ترامپ آغازگر جنگ سردِ جدیدی شده است! چین بزرگترین آیتمِ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خواهد شد! رقبا هر کدام در تلاش خواهند بود که در هجمه به چین از دیگری کم نیاورند! جنگ سرد جدید اگر به خوبی پا بگیرد نویدِ خوبی برای کشورهایی نظیر ایران خواهد بود! آنها مکانیزمِ حرکت در گسلهای بازی جدید را در اختیار خواهند داشت اگر عقلانیت درازمدت بر سیاست خارجی مستولی شود! اگر...
ارسال نظر