کلّهگنجشکیها
مستقل آنلاین، مهدی شریفالحسینی، روانپزشک/
«کلّهگنجشکی» صفتِ روزهای است که واقعی نیست، یکجور فانتزی است برای کودکان نابالغی که ادای انجام مناسک بزرگترها را در میآورند و در عین حال تحت فشار سخت و نفسگیر یک ناشتایی طولانی قرار نمیگیرند. مثل تعهدات فردی و اجتماعی همهی ما که تمام و کمال نیست، «کلّهگنجشکی» است! باورمندانی که پای منفعت شخصی وسط باشد دروغ و دغل که سهل است، دزدی هم میکنیم. برای خودمان حساب سال شرعی داریم و عنداللزوم رشوه میدهیم. حکایت کاه و مورچه و عدالت علی را حفظایم و مثل آب خوردن حق هم را میخوریم. سرِ کار، سرحال باشیم یا نه، به سَمبلکاری مایلتریم. در پژوهش، کم بیاوریم آب به آمار میبندیم. وارثان کورشایم و رفتارمان با میراث پیشینیان و حقوق آیندگان کم از اسکندر و چنگیز ندارد. حوصلهی کار جدی طولانی نداریم و همیشهی ایام، رفع تکلیف و تامین لذت آنیِ خویش را ترجیح میدهیم. چرا؟ چون پایبندیمان به هر دین و آئین و مسلک و مرام و سیستم و نظام، «کلّهگنجشکی» است. اما حکومت که برآیند خصایص تکتک ماست نیز از این قاعده مستثنا نیست. در سیاست، قیافهی نه شرقی نه غربی میگیرد و به وقتش، از هر دو طرف نوش جان میکند. تلگرام و ماهواره را ممنوع میکند و غولهای ویپیان و واردات انبوه رسیور را آزاد میگذارد. مجلسش هست و نیست، نهادِ در سایهاش نیست و هست. بانک اسلامیاش با بالاترین نرخ جهانی، پول نزول میدهد. پلیساش گاهگاه برای موتورها و معتادها طرح ساماندهی موقت میگذارد و باقی ایام، چشم بر جولان وحشیانه و رعبآور آنها در کوی و برزن میبندد. مدیریت بحرانش با وجود وخامت اوضاع کرونایی فقط از ساعت کار ادارات میکاهد و به قرنطینهی نیمبند اکتفا میکند... به هر حال کارهای «کلّهگنجشکی» یکجور بازیاند، دلخوشکُنکِ آدمهای نابالغاند. برای داشتن یک جامعهی قابل زیستِ معقول و کماسترس، ادا درآوردن کافی نیست، باید رشد کرد و بالغ شد، باید از تفکر بیپایه و اساس دست کشید، باید پذیرفت نکِشته دِرویی در کار نیست، باید جدی بود و جدی گرفت.
ارسال نظر