تشکر از برخورد با «مدّاح خودسر»

مستقل آنلاین، احمد حیدری پژوهشگر دینی/

تصمیم‌های حکومت بخصوص در مواقع بحرانی باید از جانب همه به دقت رعایت گردد. امروز دنیا و کشور ما با بلیه خطرناک کرونا روبرو است و چنانچه با تصمیم‌های ستاد ملی مبارزه با کرونا که عالی‌ترین مرجع تصمیم‌گیری در این زمینه است، به هر دلیل مخالفت شود، عواقب جبران ناپذیری خواهد داشت. البته نقد منطقی تصمیم‌های این ستاد لازم است و به پخته‌تر شدن تصمیم‎ها می‌انجامد، اما نقد منطقی نه نقد تهدیدآمیز مثل نقد سخنگوی حوزه علمیه نسبت به تعطیلی مساجد و مکان‌های مقدّس؛ و نه مخالفت عملی که بسیار خطرناک است. خوشبختانه اخیراً نیروی انتظامی با قاطعیت مجلس مناجات‌خوانی مدّاح نورچشمی، «حاج منصور ارضی» در مسجد ارک تهران را که بر خلاف مصوبه ستاد مذکور برگزار گردیده بود، تعطیل کرد. قبل از نگاهی کوتاه به این مسأله، داستان زیر که ابن خلدون در تاریخ خود در بیان علت سقوط حکومت اموی ذکر کرده، جالب توجه است: «یکی از پادشاهان «نُوبه» (سودان امروزی و حبشه آن زمان) راز سقوط حکومت اموی را در ملاقات با پسر آخرین خلیفه اموی بیان می‌کند. مروان بن محمد گوید: در زمان سفّاح (اولین خلیفه عباسی) به نوبه فرار کردم. روزی پادشاه آنجا به ملاقاتم آمد. در حالی که من بر فرشی قیمتی نشسته بودم، او بر زمین نشست! متعجبانه پرسیدم چرا بر این فرش ننشستی؟ جواب داد: «من پادشاه و حاکم بر این مردم هستم و حاکمان و قدرتمندان را سزاوار است در مقابل عظمت خداوندی که به آنان ملک و عظمت داده، تواضع کنند!». بعد از من پرسید: شراب در قرآن بر شما حرام شده، چرا می‌نوشید؟ [مثل املاک نجومی و اختلاس‌های نجومی و ...] من [که جواب قانع کننده‌ای نداشتم، توجیه‌گرانه] گفتم: زیردستان و اطرافیان جاهل و ناآگاه ما از رأفت و رحمت ما سوء استفاده کرده و «خودسرانه!» نوشیدن آن را عادت ساختند! پرسید: ضایع ساختن زراعت و پایمال کردن آن زیر سم حیوانات، از فسادی است که خداوند بر شما حرام ساخته؛ چرا مرتکب می‌شوید؟ گفتم، زیردستان جاهل و نادان ما در اثر تندروی و «خودسرانه!» مرتکب این فساد می‌گردند! پرسید: پوشیدن طلا و حریر در دینتان بر شما حرام گردیده، پس چرا می‌پوشید؟ جواب دادم: ما برای حفظ حکومت دست به دامان گروهی از عجم شدیم و به یاری آنان حفظ حکومت کردیم و آنان [که یاوران ما شده بودند!] «خودسرانه!» و بر خلاف میل ما این لباس را پوشیدند! آن حاکم با شنیدن جواب‌های من، مدتی متفکّرانه سر به زیر انداخت و در حالی که با انگشت خود بر زمین می‌کوبید، گفت: «غلامان و اطرافیان خودسر!، طرفداران جاهل و تندرو!، یاوران خودسر و ...»، بعد سر بلند کرد و گفت: «نه این چنین است که ادعا می‌کنی [و گناه را گردن اطرافیان و پیروان خودسر می‌اندازی]؛ بلکه شما حاکمان و قدرتمندان، حلال خدا را حرام شمردید و مرتکب حرام‌های نهی شده گردیدید و در حکومت، مرتکب ظلم به مردم شدید و خداوند هم حکومت و عزّت را از شما گرفت و ذلیلتان ساخت و شما را عذابی انتظار می‌کشد که این طلیعه آن است! و می‌ترسم آن عذاب بنیان برانداز در سرزمین من بر شما نازل شود و ما را هم به تبع، نابود گرداند از این رو به جدّ می‌خواهم هر چه سریع‌تر توشه برداری و سرزمین من را ترک کنی که ما میهمان‌نوازی را انجام داده‌ایم».(تاریخ‌ ابن‌ خلدون،1/259) قانون شکنی به هر توجیه و از هرکس، ظلم و جرم است و از وابستگان و منسوبان و محبوبان حکومت و قدرت ناپسندتر و توجیه و مسامحه حاکمان نسبت به آن ظلمی بزرگ‌تر! ما در دوران جمهوری اسلامی از این ظلم و گناه‌ها از کسانی که به کانون‎های قدرت نزدیک و وابسته بوده‌اند، و از حاکمان نسبت به آنان زیاد دیده‌ایم: از قتل‌های زنجیره‌ای توسط نیروهای خودسر وزارت اطلاعات، توهین به دو وزیر خاتمی در نماز جمعه تهران، کارناوال عاشورای ۷۶، حمله کنندگان به خوابگاه دانشجویان در سال ۷۸ و ...؛ که متأسفانه غالبا هم با اغماض حاکمان مواجه شده است که این ظلم است و اگر ظلم ادامه یابد، عواقب وخیمی خواهد داشت. امید است خودسری‌ها از جانب هرکس است، با برخورد قاطع و کوبنده مواجه گردد؛ خواه از جانب یک مدّاح محبوب قدیمی یا «آقای کریمی» دیگر مداح محبوب که با نقل مهملات به ساحت دین و اباعبدالله توهین کرده و یا هر کس دیگری که به کانونی از کانون‌های قدرت نزدیک است.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها