دانش‌آموزان روستایی و دموکراسی کوئید۱۹ 

مستقل‌آنلاین، ثریا مطهرنیا فعال مدنی/

کسی به فکر گل‌ها نیست

کسی به فکر ماهی‌ها نیست

کسی نمی‌خواهدباور کند

که باغچه دارد می‌میرد

استقبال از سال ۱۳۹۹ و شروع آن غریب بود، ویروسی از ناکجا آمد و بشریت را درگیر خود کرد، هم صحنه‌های غمگنانه با خود به همراه آورد و هم نمونه‌های زیبایی از بسیج اجتماعی برای پیروزی بر مصائبش رخ‌نمایی کرد. پاندمی کوئید ۱۹ بیش از همه چیز اقشار آسیب‌پذیر را مورد تهدید قرار داد، هر چند که برخی از دموکرات بودن این ویروس سخن گفتند! اما این پیوست را لحاظ نکردند: آنان که غم معاش دارند بیش از همه باید برای ارتزاق خود را معرض فعالیت‌های غیر ایمن قرار دهند و بیش از همه در معرض قربانگاه دموکراسی کوئید ۱۹ هستند! باری، غرض از نوشتن چنین سطوری، تکرار مکررات و افزودن به انبوهه‌ی نوشتارها نیست، بلکه حاصل تجربیات این روزهای سنگین است، روزهایی که امر آنلاین را به جبر برساخته‌ی شرایط، بیش از همیشه جایگزین حضور و با هم بودگی می‌کند، شرایطی که برخی را به تشدید دیوانه‌وار سرگرمی‌هایی کم‌مایه چون چالش‌های مجازی یا لایوهای بی‌معنا می‌کشد و برخی را نیز به مطالعه، گفتگو و سایر فضائل رهنمون می‌شود، اما در این میان کسی به فکر گل‌ها نیست! مقصودم از گُل‌ها، همان دختران و پسران دانش‌آموز روستاهای محروم‌اند که یک عُمر دوست‌شان داشته‌ام و در جریان بازدیدهای اخیرم از مناطق مختلف روستایی بیش از پیش فرصت آشنا شدن با چهره‌های معصوم و محرومیت‌شان برایم فراهم شد و هر کدام از دردهای‌شان قابل تحمل باشد، دیگر عقب ماندن از تحصیل‌شان قابل تحمل نیست، اینجاست که می‌گویم: کوئید۱۹ ویروسی دموکرات نیست. در شرایطی که دانش‌آموزان مناطق برخوردارتر، از آموزش‌های آنلاین معلمین خود بهره‌مندند اما بچه‌های روستاهای محروم به دلیل نبود زیرساخت‌های لازم میان شرایط جبری و شرایط بی‌امکاناتی مچاله می‌شوند و از همان روزنه‌ی فرصت تحصیل هم باز می‌مانند. مسئولان امر در وزارت ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات و نیز مسئولان وزارت آموزش و پرورش و مجلسی‌ها به فکر باشند و منابع و اعتباراتی جهت جبران این امر اختصاص دهند. شاید عده‌ای بگویند: در فرصتی دیگر با توجیه اقتصادی و الزاماتی به فکر دانش‌آموزان روستایی هستیم. اما با توجه به نامعلوم بودن آینده‌ی این پاندمی و تا زمان رسیدن به واکسن یا دارو لازم است یک ثانیه را هم از فرصت‌های آینده نگذشت، تلویزیون و رسانه‌ی ملی امکان پایش سطح فراگیری دانش‌آموزان را ندارد و کمک کار تحصیلی هم در همه‌ی روستاها هم برای آموزش دادن به فرزندان‌مان در دسترس نیست، کاش حال پدر و مادرهای مایوس در فشار این وضعیت که شاهد مشکلات فرزندان خود هستند را درک کنیم، شاید سریع‌ترین راهکار استفاده از منابعی برای حل این مشکل باشد که دولت از صندوق توسعه‌ی ملی برداشت کند یا استفاده از منابعی همچون بنیادمستضعفان، بنیاد برکت، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) و دیگران در اختیار دارند و ایجاد زیرساخت‌های موقت یا دائمی که بتوان امکان آموزش و پایش امور آموزشی دانش‌آموزان روستایی را فراهم کرد و این تنها قسمتی از مشکل است. چرا که پس از گسترش شبکه‌ی ارتباطات خانواده‌هایی که حتی وسایل ابتدایی زندگی را ندارند چگونه تلفن همراه و رایانه داشته باشند؟ اگر اعطا و اهدای بلاعوض این امکانات از عهده‌ی کسی در دولت و نهادها برنمی‌آید آیا بانک‌ها حاضر خواهند بود تسهیلات ارزان قیمت جهت تهیه‌ی تلفن‌های هوشمند یا رایانه را در اختیار اقشار محروم قرار دهند؟

مشکل این دانش‌آموزان بزرگتر از مشکلات زمان جنگ تحمیلی و تهیه جنگ‌افزارها نیست، کشور ما که سال‌های سخت جنگ را آبرومندانه پشت سر گذاشت از پس تامین نیاز اقشار محروم هم برمی‌آید. انشالله

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها