کرونا و لزوم بازنگری در ساختارهای جامعه مدنی

مستقل آنلاین، محمد فتحی زاد فعال مدنی/

تنور انتخابات مجلس و شورای شهر که روشن شود و یا بحث انتصابات وزارت بهداشت که مطرح باشد، پزشکان و پرستاران به اهمیت انجمن اسلامی پزشکان ایران و انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران پی می‌برند، کارگران نیز به یاد خواهند آورد که خانه کارگری هست و نمایندگان کارگری‌شان قصد فتح مجلس و شورای شهر را دارند، اما امروز که بحث کمبود امکانات بهداشتی در بخش درمان بالا است و نقد پزشکان از شرایط کاری‌شان روزافزون‌تر، این سوال در اذهان برجسته می‌گردد که کارکرد چنین نهادهای مدنی‌ای در شرایط حاضر چیست؟! مگر نه آنکه نهادهای مدنی رابط میان جامعه و حاکمیت هستند؟! پاسخ اما واضح و روشن است اگر به اساسنامه و مرامنامه این دو انجمن که حقاً و انصافاً از قدرتمندترین و پرنفوذترین نهادهای مدنی در ساختار حاکمیت هستند رجوع کنیم، در میان اهداف انجمن‌ها هر هدفی می‌بینیم الا پیگیری مطالبات صنفی کادر درمان کشور و تلاش در راستای ارتقاء شاخصه‌های سلامت جامعه!

تنها ممکن است با عباراتی کلی در باب ارائه الگوی مناسب بر اساس نیاز جامعه اسلامی از طریق برنامه‌ریزی و تحقیق در امور پزشکی و یا ترویج فرهنگ صحیح پزشکی در جامعه و کمک به برقراری رابطه اسلامی انسانی و اخلاقی پزشکی در جامعه پزشکی و کوشش در جهت ارتقا دانش جامعه مخصوصاً در زمینه‌های پزشکی روبرو شویم.

قضاوت در باب عملکرد این نهادها در حوزه ترویج فرهنگ پزشکی و رابطه اسلامی انسانی را بر عهده مردم و کادر پزشکی کشور می‌گذاریم، اما کرونا نشان داد که جایگاه برنامه‌ریزی و ارائه الگوهای تخصصی در مدیریت چنین بحران‌هایی که اساساً از جمله کارکردهای چنین نهادهایی باید باشد، تنها یک شعار است که اگر از حق نگذریم باید عنوان کنیم که موسسین و گردانندگان این نهادها چندان اصراری هم برای طرح چنین شعارهایی ندارند!  با وقوع بحران کرونا سندیکاهای ساختمانی از نخستین نهادهایی بودند که پیشنهاد تعطیلی طولانی مدت کارگاه‌های عمرانی را طرح کردند آن هم نه برای داشتن بهانه برای توجیه تاخیرات در قراردادهای عمرانی از جانب شرکت‌های ساختمانی و فرار از جریمه‌های حاصله، بلکه برای حفظ جان پرسنل خدوم و زحمتکش‌شان! در این بحبوحه خانه کارگر هم هیچ گونه طرح و فعالیتی برای حمایت از شاغلین طرح‌های عمرانی نداشت و حتی به روی خود هم نیاورد که مطابق تفاهم نامه مشترک وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی مورخ ۰۱/۱۲/۱۳۸۴ «افراد شاغل در کارهای فصلی که در پایان فصل کار بیکار می‌گردند و یا کارگران شاغل در کارهای با ماهیت دائمی (نظیر پروژه‌ها، فعالیت‌های عمرانی و نظایر آن) که در پایان کار، قرارداد و یا اتمام بخشی از کار به عنوان عدم نیاز بیکار می‌گردند مشمول بیمه بیکاری نخواهند شد.»  گرچه نوک پیکان انتقاد در بحران کرونا بیش از همه به سوی نهادهای ذکر شده نشانه می‌رود اما نباید فراموش کرد که سایر احزاب نیز در این زمینه مسئول‌اند و نباید مسئولیت آن‌ها را فراموش کرد، چرا که اساساً حزب تشکیل می‌دهیم که به فکر چنین مسائلی باشد و نقش برنامه‌ریز و مشاور برای جامعه و حاکمیت را بازی کند، هرچند که حاکمیت حتی کوچک‌ترین توجهی به پیشنهادات آن‌ها ننماید! البته هم بر نویسنده و هم بر خواننده این سطور پر واضح است که داشتن چنین انتظاری از احزاب ما کاریست بس بیهوده و عبث! در سیستم سیاسی‌ای که احزاب رسمی و مورد پذیرش حاکمیت در سال ۹۷ به یکباره تعدادشان از نصف هم کمتر می‌شود آن هم به دلایلی نظیر آنکه به قدری منفعل هستند که توان تشکیل یک مجمع عمومی ندارند و اساساً چیزی جز یک نام بر کاغذ نیستند! داشتن انتظار برای ارائه بسته پیشنهادی برای خروج از چنین بحران‌هایی دیوانگی‌ست! بنابراین می‌توان گفت که از جمله مهمترین دروسی که کووید ۱۹ به ما ایرانیان داده آن است که مردم برای احزاب سیاسی منابع تولید رای در جریان انتخابات و یا در ایده‌آل‌تر ین حالت بهانه‌ای هستند برای تاخت و تاز به یکدیگر در مجادلات سیاسی و در چنین شرایطی حتی از ارائه یک برنامه و بسته پیشنهادی و یا بازی کردن نقش مطالبه‌گرانه عاجز هستند، لذا مردم بازهم خود باید به فکر چاره بوده و با تشکیل نهادهای مدنی مستقل (همچون سمن‌ها و انجمن‌های تخصصی) خلاء ناشی از وجود احزاب واقعی در کشور را جبران نمایند! 

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها