تاریخیت کرونا و "کرونالوژی"
عبدالله ناصری، استاد بازنشسته دانشگاه الزهرا/
مدتی است بنی آدم در این کره مسکون با پدیدهای پزشکی در ظاهر ولی در اصل پیچیده و مرکب روبرو است. پدیدهای که کمتر کشور و ملتی از آن در امان است. جغرافیای ایران هم بیش از دو ماه است که کاملا درگیر آن است و با تمام وقت و امکان میزبان این مهمان ناخوانده و بدقلق. انسان هر چه جلوتر آمد هم بیشتر محتاج شناخت آن شد و هم مواجه با تناقضات روزافزونی درباره آن.
پدیدار کرونا با سرعت دیدار پذیری بسیار بالا در کمتر از پنج ماه خسارتی پدید آورد و جانها را ستاند که همه عالمان از طبیب و مدیر و سیاستمدار و اقتصاددان و جامعه شناس و روانشناس و مورخ و حقوقدان و... از توصیفش درماندند. اما انسان امروز با اطلاعات و آگاهیهای اولیه در عین تنوع و تعدد و تناقضش، مجموعه بزرگی از معارف چند وجهی کرونایی را تدوین و دستهبندی کرد که قرار دادنش در مجموعه متعارف و رایج علوم بشری ممکن نیست. این پدیدار همانقدر که پزشکی و بهداشتی است، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی، حقوقی، مدیریتی و امنیتی هم میباشد و چون هنوز ماهیت غالب آن مشخص نیست میتوان در ترمینولوژی خاص خود قرارش داد و عجالتا از آن به عنوان "کرونالوژی" یا کروناشناسی یاد کرد.
کرونالوژی اقتضاء میکند برای مقابله با این "پدیدار بلا" کاربرد تجربههای جاری جهانی و بشری را بر هم زنیم هرچند در مرحله آزمون و خطا، راهگشاست. با معرفت دینی و الهیاتی نمیتوان آن را مدیریت کرد. معرفت عقلی و علمی_ تجربی تنها راه نجات است. در این چند ماه روشن شد که قرنطینه یا فاصلهگذاری اجتماعی یک نوع است و در اصل بومی و غیربومی ندارد. معرفتِ تجربی است که روشن میکند موقتا آئین دادرسی معلق و یا حکم قانونی قاضی شکسته میشود. (مثلا در تاثیر کرونالوژی بر علم حقوق). تعریف سود اقتصادی در متن کرونا تغییر میکند و دولتهای سرمایهداری هم مجبور خواهند شد آیتمهای اقتصادی سوسیالیستها را هرچند موقت برگزینند تا شهروند زنده بماند. در همان نظام سرمایهداری که رونق اقتصادی اصل است، ممکن است فرع شود و حفظ جمعیت و هزینه برای کاهش مرگ و میر جای آن را بگیرد. آری کرونا میتواند علاوه بر نهادها، مفاهیم را نیز عوض کند و این تغییر و تحول چون همراه زمان و تاریخ است (پس) کرونا، پدیداری تاریخیت یافته خواهد شد و خود تغییر و تحول خواهد یافت. میتوان گفت در عصر کرونا یا پساکرونا موضوع انسان در متن جهان و خلقت اهمیت بیشتری پیدا میکند و هم، انسان تاریخی (انسان شناسی تاریخی) موضوعیت بیشتری مییابد و هم، تاریخ انسانی (تاریخ اخلاقی: تاریخی که الگوی زیست اخلاقی باشد) و اگر بخواهم با دیسیپلین تاریخی سخن بگویم تاریخنگاری آنال_ آن هم نسل سوم آنالیستها که تاریخ جدید را شکل دادند_ به صورت جدی رونق خواهد گرفت.
درهم تنیدگی تاریخ با سایر علوم بیشتر خواهد شد از جمله با پزشکی. تاریخ ذهنیات، تاریخ تخیلات، تاریخ رویا جلوه آنست و این همه تاًثیر تاریخیت کروناست.
نگارنده بر این قصد و هوا نیست که جعل اصطلاح کند یا ساختار منطق علوم را به هم بندد بلکه ابهام زیاد درباره چیستی کرونا و آینده آن از یک سو و اظهارنظرهای غیرعالمانه در مورد ارتباط این پدیدار با جن و متافیزیک از سوی دیگر اقتضا میکند هر گونه اظهار و ایراد درباره آن، حداقل دانشی را برخوردار بود و آن "کرونالوژی" است. اگر از این حداقل که در آینده توسعه خواهد یافت برخوردار باشیم نه به دنبال زمینههای بیوتکنولوژیک میرود و نه راه درمان را "ادرار گاو مقدس" توصیه میکند و نه برای مهار آن از اجنه مدد میجوید. خواهد پذیرفت کرونا حتی از دغدغههای بزرگ زیست محیطی مثل گرمایش زمین نیز مهمتر و بزرگتر است. باید بپذیرد
پدیدارشناسی کرونا از خود مسئله جهانی شدن و گلوبالیسم مهمتر است و احتمالا زمان و مکان در جهان پساکرونا فشردهتر از اکنون و روابط انسانی ازجمله روابط خانوادگی، روابط ملی و روابط جهانی متفاوت از آنچه هست خواهد شد.
ارسال نظر