آیین نو
مستقل آنلاین، مهدى خزعلى فعال سیاسی/
او که میآید، میگویند «آیین نو» آورده است، آیین نبوی (ص) آنقدر مهجور شده است که علمای دین حجت حق بقیة الله الاعظم را به بدعت و نوآوری متهم میکنند، آنگاه که سنت نبوی و سیره علوی با قیام مهدوی احیاء شود، همگان آن را «آیین نو» میپندارند. اما نه، این همان سخنان رسول خدا محمد مصطفی (ص) است که هم نام او محمدالمهدی روحی فداه تکیه بر خانه خدا زده است و با صدای علی مرتضی علیه آلاف التحیه و الثناء فریاد میکند. منتظران منجی، عطر گل محمدی را در دعوت او میبویند و گردش جمع میشوند. و دینفروشان که روزگاری دین را بازیچه زبانهایشان قرار داده بودند و به واسطه آن امرار معاش مینمودند نگران دکان و کسب خویش، در مقابل حضرت میایستند و فریاد وا اسلامای آنان چیزی جز فریاد تعطیلی دکان تزویر و ریا نیست و جز این انتظاری نیست. اماعجیب آن است که بسیاری از دینباوران متدین که جان و عمر خویش در طبق اخلاص قرار دادهاند تا شریعتِ حَقه ترویج شود و حاضرند در راه دین سرببازند، باز سر برمیدارند و در مقابل حضرت قد علم میکنند که آنچه تو میگویی خلاف آئین اجداد مطهرت و خلاف سنت پیامبر عظیمالشان اسلام است و چه بسا برای آن قرآن ناطق و حجت قاطع خدا احتجاج به آیات و روایات کنند! در روایات داریم که چه بسیار عالم دین که در مصاف حضرتش گردن زده میشوند. بیایید تلاش کنیم زنگار را از آیین محمدی بزداییم و پیرایههای ناشایست که ساخته و پرداخته سنتها و عادات خودمان است آیین ناب محمدی بزداییم، باور کنیم که اسلام دین جامع و مانع است و نه تنها برای سعادت بشر لازم که کافی است و هر آنچه نیاز بشر از خاتم تا قیام قیامت است در آن یافت میشود. اگر امروز عدهای دین و شریعت را ناکارآمد میدانند بخاطر تعصب جاهلیت، تحجّر دینمداران و پیرایههایی است که ما بر دین بستهایم، اگر نه زلال مکتب اهل بیت هر تشنهای را سیراب میکند. اگر جمعی به مخالفت دین خدا برمیخیزند، بخاطر بهرهبرداری حکومتها از دین است، ما دین را وسیله سلطه و پلکان نیل به اهداف نامیمون خود ساختهایم، دین آلوده به خرافات را ابزار تحمیق تودهها کردهایم، از آن چماقی مرصع تراشیدهایم تا بر فرق اندیشه بکوبیم! نقل است یکی از مراجع عظام نجف اشرف که در زمان خود مرجع عام و بلامنازع بود و تمامی خطّه عرب و عجم از سواحل مدیترانه و اروپا و آفریقا تا دورترین نقطه هند و آسیا، هرجا شیعه حضور داشت از او تقلید میکرد، و تا آنجا بلند مرتبه بود که حضرت حجة ابنالحسنالمهدی المنتظر (عج) برای او پیامی تقریر فرمود و خط مبارک حضرت را به یادگار داشت، اما باز آن بزرگ روزی در نجف بر سر خویش میزد (که واویلا و وااسفا که فرزندم حسین جوراب پوشیده است)! آری نقل خبر جوراب پوشیدن آقازاده معظم له ایشان را چنان پریشانحال کرده بود که بر سر زنان اعتراض خویش را بیان میداشت. در آن روزگار پوشیدن جوراب نمادی از فرنگی مآب شدن بود نظیر کراوات نزد برخی علمای حاضر! اینکه معظم له خود مخالف جوراب بوده یا به جبر زمان و جو حاکم نگران تزلزل دین عوامالناس بوده است، چه تفاوت دارد؟ این پیرایهای است که سنتهای جاری بر دین بسته، تا جایی که مرجع تقلید عام هم نمیتواند دم برآورد! و نگران دین مردم است، باید بازنگری اساسی در دین و پیرایههای آن کرد. باز نقل است که طلبهای جوان در فیضیه ساعت مچی بسته بود، او را با انگشت نشان میدادند که طلبه خودباخته و فرنگی و به عبارت دیگر قرتی و فکلی شده است! واعظ شهیر مرحوم حجهالاسلام و المسلمین فلسفی رحمة الله علیه متهم شد که متجدد شده و پشت بلندگو سخنرانی میکند. اما امروزه میدانیم که جوراب برای نظافت و بهداشت پا بوده است و ساعت مچی برای آسان کردن رویت زمان و بلندگو ابزاری است که سخن واعظ و متکلم بهتر به مستمع برسد و زحمت سخنران و مستمع کم شود و هیچ کدام نماد کفر و الحاد و فرنگ و غرب نیست! و روزی علمایی که کراوات را حرام میدانند به این باور میرسند که این جزیی از لباس گروهی از بشریت است و اسلام دین جهان شمول است و نمیتواند لباسی از لباسهای رایج بین ملتها را ارجح و افضل بداند و لباسی از پوشش مردمان را نفی کند مگر اینکه حجاب و حدود پوشش شرعی را در برنگیرد. از این قبیل پیرایهها و سنتها و خرافهها که بر دین نبی بستهایم بسیار و بسیار است، بسیاری از تکفیر و تقدیسهای ما ناشی از پندار باطل ماست، باید برای رسیدن به خورشید هدایت محمدی پرده پندار درید و جز خدا ندید.
ارسال نظر