بهار عربی- اسلامی و خزان کرونایی

بهار عربی- اسلامی و خزان کرونایی

 مستقل آنلاین، حسین روحانی صدر، پژوهشگر تاریخ/

مسلمانان هزار چهارصد و پنجاه و چهارسالگی بعثت پیامبرشان را در حالی جشن گرفتند و کشورهای فارسی‌زبان واپسین سال سده چهارده خویش را در حالی آغاز نمودند که عموم سرزمین‌هایشان به بهانه اجرای سنن نبوی و ادعای خلافتِ پس از ایشان در آتش و خون می‌سوزد. نکته شایان تأمل آنکه در قرآن، وراثت و جانشینی پیامبرشان منحصر به صالحان تبیین شده است. حال اینکه آیا صالحان، باید زمین خدا را ویران و خون انسان‌ها را بر آن جاری کنند؟ این روزها ویروس عالم‌گیر کرونا نیز شاکله زندگی اجتماعی‌شان را بر هم زده است.  بحران جانشینی پیامبر و ایجاد فرقه‌های کلامی از جمله مواضع اختلاف‌ برانگیز پس از وی بوده است. تا سال ۶۵۵ ق یعنی در نیمه نخست اسلامی، خلافت پس از پیامبر محور اداره امور سرزمین‌های تحت نفوذ اسلام باقی ماند. در این هفت سده جنگ‌های خونین و ویرانگر سببی و نسبی، زمینه فروپاشی خلافت اسلامی را توسط مهاجمان مغول فراهم آورد. جالب‌تر آنکه دیری نگذشت مهاجمان نیز داعیه پیروی و جانشینی پس از پیامبر را یافتند. این تحول و اندیشه اسلام‌گرایی تا امروز نیز ادامه دارد. نکته تأمل‌برانگیز، بی‌توجهی به نیازهای جمعیت‌ ساکن در این سرزمین‌هاست. در دو سده اخیر گروه‌های فکری به‌صورت خودجوش در جهان اسلام به دنبال احقاق حق مردم برآمدند و اندیشمندانی از نیل تا فرات به تبیین این نیازها پرداختند؛ اما این پردازش در عصر جهانی‌شدن با منافع گردانندگان اقتصاد جهانی به چالش انجامید و ناکام ماند. کارگردانان جهانی‌سازی نیز از توانمندی جریان‌های اقتدارگرا استفاده نمودند و پس از فرونشاندن جنگ جهانی دوم، با حمایت از بحران‌های مذهبی اسلام‌گرا و توسعه اختلاف دین یهود و اسلام بیش از هفت دهه آتش و خون را جایگزین آبادی و امنیت مشرق زمین، همان گهواره تمدن سابق نمودند. متأسفانه مسلمانان در حالی به ۱۵۰۰سالگی مبعث پیامبر خود رسید‌ه‌اند، که ویرانی یگانه میراث به‌جامانده‌شان برای آیندگان خواهد بود. آیا می‌توان از ظرفیت به‌وجودآمده این ویروس عالمگیر در بازخوانی وفاق مذهبی استفاده نمود؛ درحالی‌که هنوز میزان عوارض و خسارت‌های مادی و معنوی به‌جامانده از ماجرای کرونا برای جامعه بشری نامعلوم و نامحتمل باقی مانده است. این روزها زمزمه توسعه اختلاف‌های فکری و منفعت‌طلبانه قدرت‌های اقتصادی در منطقه شکل تازه‌ای به خود گرفته و هنوز هیچ واکنش منطقی‌ای از سوی فرهیختگان کشورهای اسلامی دیده نمی‌شود. یکی از پیچیدگی‌ها نقش مخرب چینیان، همان جماعت به‌جامانده از مغولان در این آسیب جهانی است، که پردازش آن صورت نگرفته و انتظار جبران خسارت‌های به‌جامانده از سوی بانیان این ویروس مشخص نگردیده است. متأسفانه امید پیگیری این موضوعات از کنفرانس اسلامی نیز وجود ندارد.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها