کرونا، ایران هراسی و خودزنی!
مستقل آنلاین، قدیر گلکاریان، استاد دانشگاه/
چندی است که بحران بروز کرونا ویروس همانطور که بسیاری از کشورهای جهان را مورد تهدید جدی قرار داده، کشورمان را نیز بیتأثیر از عوارض و تهدیدات منفی خود باقی نگذاشته است. اما آنچه که در این روزها در کنار مبارزه با تهدید کرونا باید مد نظر قرار گیرد، آمادگی و تقویت روان اجتماعی برای گذر از این مقطع مهم است. کرونا ویروس علاوه بر تهدید ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور که به حقیقت آثار سوء آن را به عینه شاهد هستیم، متأسفانه به دلایل عدیدهای تبدیل به ابزار تأثیرگذاری بر فرهنگ و اخلاق جامعه ایرانی هم شده است. امروز اگر مجلس فعالیت علنی ندارد؛ مدرسهای باز نیست؛ فعالیتهای اقتصادی به رکود کشیده شده؛ همه نشان از بروز شرایط جنگی است!
جنگ بیولوژیکی که ناخواسته در جبهه آن قرار گرفتهایم. کرونا ضمن اینکه فراهم آورنده هراس اجتماعی است که به عنوان اختلال روانی شایع در جامعه عمومی محسوب میشود، زمینه لازم برای اختلالات کلی رفتاری، کنشهای خاص بیمارگونه روحی، ناتوانی در مبارزه با شرایط، معلولیت و مشکلات اقتصادی را هم فراهم ساخته است.
همین هراس موجب شده است که کیفیت زندگی و سایر شاخصهای اختلال از نظر روانشناسی و روانپزشکی به غیرمطلوبترین سطح خود تنزل کند. زیرا مطالعات متخصصان علوم اجتماعی و روانشناسی نشان میدهد که وقوع هراس اجتماعی در موقعیتهای خاص موجب بروز شرایط احساس منفی به خود و جامعه و شکلگیری تصویر توأم با ناامیدی در اجتماع میشود. الگوی شناختی کلارک و ولز به عنوان پروتکل درمانی موثر برای درمان هراس اجتماعی، متأسفانه به عنوان جریان موج ساز وارونه از سوی بسیاری از کارشناسان هجمه تبلیغاتی و جنگ رسانهای مورد توجه قرار گرفته، سعی میشود در شرایط کنونی راهکارهای مندرج در آن الگو به نوعی مکانیزم پسلرزه مجدد علیه چین و ایران مورد استفاده قرار گیرد.
تبلیغات رسانهای میخواهد جامعه ایران را به سمت و سوی شرایط درک منفی، رفتارهای خود محورانه ایمنی، توجه به تمرکز فردی، پردازش شرایط آتی با منفعت خودانگارانه هدایت کند. اگر شرایط فعلی جامعه را بعد از شیوع کرونا ویروس در نظر بگیریم، آنگاه رفتار خودانگارانه، خود محورانه را درک خواهیم کرد.
هجوم به فروشگاهها، انبار کردن نیازها، احتکار کردن وسایل مورد نیاز در شرایط کنونی هرچند بازتاب شرایط رفتار حاصل از هراس است ولی نشان از بروز اختلالات کلی رفتاری دارد که کنشهای بیمارگونه روحی منعکس می کند. این رفتار در شرایطی رخ میدهد که به موازات آن تهدیدات ایران هراسی به نقطه اوج خود میرسد.
همه میدانیم که هراس از ایران به منزله تهدیدی بالقوه در منطقه و حتی در سطح جهان، تبلیغاتی است که بر اساس عوامل ساختاری و غیرساختاری برای شکلگیری جبهه ائتلافی با محوریت آمریکا و اسرائیل جهت به نتیجه رساندن استراتژی محدود کردن ایران دنبال میشود.
اما یقین بدانیم که قربانیان نخست این جبهه خود ملت است. متأسفانه در حادثه شیوع کرونا ویروس، شرایط ایرانهراسی به اوج خود رسیده و هزاران تأسف که در این میان برخی از هموطنان به موازات عملکرد دشمنان ایران و ایرانی در شدت گرفتن ایرانهراسی به صورت جاهلانه نه خائنانه ایفای نقش میکنند.
به مثابه همین باید گفت که هموطن عزیزم نه تنها دست به خودزنی میزنید، بلکه سایر هموطنان خود را نیز به قربانگاه بیاعتباری، تحقیر، کمارزشی میفرستید.
بدیهی است که در این موقعیت حساس مسئولان هم چه بسا دست به خودزنی زدهاند که تاوان آن را اکنون همگان میپردازند. این را به منزله ناکارآمدی دولت و مسئولین نمیگذارم. چراکه اگر ناکارآمد بود اکنون فراتر از کره جنوبی، ایتالیا و حتی خود چین در فهرست مبتلایان به کرونا ویروس میبودیم. اگر ناکارآمد بود، مدیر دفتر منطقه سازمان بهداشت جهانی به پیشرفتهای ایران در مواجهه با کرونا اشاره نمیکرد. اگر ناکارآمد میبود، اکنون نتیجه همت سربازان جبهه سلامتی و بهداشت را که به راستی جان بر کفان مبارزه با تهدید بیولوژی هستند، نمیدیدیم. غیرت و جنگاوری جامعه پرستاران و پزشکان در عرصه بهداشت و سلامتی جامعه نه تنها قابل تقدیر است که همبستگی و رعایت سلسله مراتب آنان نشان از کارآمدی دولت و مسئولان دارد.
انتقاد از مسئولین در این مسیر است که ایکاش در اوایل بروز این تهدید سادهانگارانه با مسئله برخورد نمیکردند، شرایط کنترل و قرنطینه را بدون ملاحظهکاریهای جناحهای دینی، سیاسی، اقتصادی انجام میدادند. ایکاش برخی از مسئولین ما با اظهارنظرهای دلسوزانه و واکنشهای احساسی خوراک تبلیغاتی رسانههای خارجی را فراهم نمیآوردند. ایکاش رئیس جمهور در شرایطی که واقعیت را میدانست اعلام آغاز به کار همه نهادها در اول هفته را بیان نمیکرد و موضوع را برای آرامش جامعه ساده نمیگرفت تا در پی آن وزیر بهداشت هم از پیک بالای مبتلایان در دو هفته بعدش هشدار دهد.
در کنار این، ایکاش هموطن من، با پخش ویدئوهای خود و یا ارسال آن به رسانههایی که در صدد ایجاد ایرانهراسی برای نشان دادن بیکفایتی نظام و به نهایت آبروی ایران و ایرانی هستند اقدام نمیکرد... ایکاش همکیش من، با پیامهای احساسی ساعات پخش برنامههای رسانههای معاند را پر نمیکرد و وسیله تغذیه تبلیغاتی آنها نمیشد... ایکاش حماقت فردی را که ضریح را لیسیده، آن را با صدها زیرنوشت به دنیا نمیفرستاد تا اکنون دردی جانکاه را نه تنها در درون جامعه که در خارج از مرزها حس کنیم. هموطنی که ندانسته چنین خطایی میکنی، آیا میدانی چه به سر من نوعی میآید؟ آیا وقتی در فرودگاه خود را از سایر افراد کنار کشیده و انگ کرونایی بر خود دارم میدانی چقدر سخت است؟ آیا تو درک میکنی که علیرغم مبتلا نبودنم نگاههای نفرت و تحقیر چقدر عذابم میدهد؟... وقتی در هواپیما نشستهام اما بغل دستیم از مهماندار میخواهد که جایش را عوض کند و همه در آن حال با چندش به من مینگرند، چقدر سنگین است؟.. آیا وقتی همکلاسهایت در دانشگاه مثل گذشته با تو صمیمی نیستند، چند صندلی از تو دورتر می نشیند، کافه تریای همیشگی تو را در جایی جدا از بقیه مینشاند و سرویس میدهد چقدر دشوار است؟.. تو نیستی تا درک کنی که در مرزهای ورودی چه معاملهای حتی در کشور دوست و همسایه(!) با من میکنند... وقتی همکارم در دانشگاه سوگند میدهد که آیا به ایران رفته بودم یا نه، چقدر برایم سخت است و جانفرسا؟... پس التماس میکنم همقدم با دشمن و رسانهها نشو و آب به آسیاب دشمن نریز. تو را هنوز هموطن میدانم، زیرا از کیش و خون و نژاد منی. ناموس و اعتبار و غیرت تو را همه چیز خود میدانم. انتظار دارم در این شرایط گذرا تو هم خودت را از من جدا نکنی. یک لحظه بیندیش که در شرایط کنونی وقتی ایتالیا و کره جنوبی آمار مبتلایان و کشته شدگانش بیشتر است چرا همین رسانهها بحران آنها برجسته نمیکنند و چرا از تو میخواهند دیدگاهتان را به آنها بازگو کنی؟... بدان که آنها دوست و یاور تو نیستند. بدان که این هم میگذرد. همانطور که بارها بحرانیترین شرایط را پشت سر گذاشتهایم. قدردان هم باشیم که کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!
ارسال نظر