کشندهتر از «کرونا»
مستقل آنلاین، احمد حیدری پژوهشگر/
«کرونا» به مسأله اصلی کشور تبدیل شده در حالی که مدتهاست به بدتر از کرونا گرفتاریم و فریادی جدّی برنخاسته است. یکی از «بدترها»؛ رویّه عملی«منع پرسشگری و خودداری از جوابگویی» است. تا در جامعهای فرهنگ پرسشگری از همه بخصوص مقامات و وظیفه جوابگویی قانعکننده به افکار عمومی رویّه نباشد، آن جامعه از ابتلا به خودکامگی قدرتمندان، غارت منابع عمومی توسط صاحب منصبان، ضایع کردن آن توسط مدیران ناکارآمد، غالب شدن رانت بر قانون و ضابطه، کتمان حقایق از مردم، املاک نجومی، حقوق های نجومی، اختلاسهای نجومی و ...، در امان نخواهد بود. معصومان مروّجان فرهنگ پرسشگری و جوابگویی بودند. پیامبر(ص) وقتی بعد از جنگ حنین، غنایم فراوان را بین تازه مسلمانان مکه تقسیم کرد، انصار مسألهدار و معترض شدند. حضرت بدون تقبیح سؤال و اعتراضشان، بعد از جواب اقناعی ابتدایی؛ راه ادامه سؤال و اعتراض را هم یادشان داد! و در آخر با بیان متین و مهربانانه وجه رفتارش، آنان را با همه وجود راضی ساخت (النجعة فی شرح اللمعة، ۶/۱۹۳). امام علی در بحبوحه میدان جنگ مورد سؤال واقع شد و نه تنها سؤال کننده را تقبیح و توبیخ نکرد و ...، بلکه قبل از جواب، به «حق پرسشگری» او (علل الشرایع ۱/۱۴۶) و به «حق آگاهییابی جامعه از مسائل» تأکید ورزید. (معادن الحکمه، ۱/150ـ157) ◼ در جامعه امّا؛ حق پرسشگری از مقامات و وظیفه جوابگویی آنان و حق آگاهییابی جامعه از همه امور عملاً انکار شده است و نه تنها عموم، بلکه نهادها هم به وظیفه قانونی پرسشگری خود عمل نمیکنند یا منع شدهاند. مجلس خبرگان وظیفه نظارت بر رهبری را دارد ولی در این چهار دهه حتی یک گزارش از انجام این وظیفه به اطلاع عموم نرسیده است. مطابق قانون اساسی (اصل ۷۶) مجلس «حق تحقیق و تفحّص در همه امور کشور را دارد» ولی به تفسیر شورای نگهبان از این حق نسبت به نهادهای زیر نظر رهبری جز با اجازه ایشان، منع شده است. رئیس جمهور به ندرت در جلسات مصاحبه عمومی و دستچین نشده با خبرنگاران شرکت میکند، دبیر شورای نگهبان تا به حال یک بار با خبرنگاران مواجه نشده و به سؤالات بیشمار آنان در باره ردّ مصوبات مجلس، ردّ و تأیید صلاحیتها و ... جواب نداده است؛ رئیس مجمع تشخیص مصلحت و اعضای آن حتّی در مورد ردّ مصوبه دولت و مجلس در باره fatf هم جوابگو نیستند. از قوه قضائیّه و نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی هم که اصلا نمیشود سؤالی پرسید! اینان مقامات و نهادهای درجه اول کشورند و تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل. با عادی و رویّه شدن «منع پرسشگری و عدم احساس وظیفه پاسخگویی» است که وقتی یک مدیر بر خلاف این رویّه، مورد سؤال قرار میگیرد، از کوره درمیرود و آسمان و ریسمان میبافد. نمونه اخیرش مواجهه آقای فتّاح رئیس بنیاد مستضعفان با سؤال چالشی مجری صدا و سیما است. به جای این که جواب دهد چرا فلان پروژه ۴ سال است درگیر اختلافات شده و خوابیده، جواب دندانشکن میدهد که: « کار بزرگی صورت گرفته و شما هم نباید زیر سؤال ببرید و این سؤالات هم نباید حتی در ذهن شما باشد!» بعد در جواب مصاحبهگر که خود را نماینده مردم میشمارد که باید سؤالات آنان را بپرسد؛ با قاطعیت تمام نماینده مردم بودن مجری و مصاحبهگر صدا و سیما را انکار میکند. البته وجود این سؤالات را در ذهن مردم جایز میداند زیرا مردم که تریبون ندارند و صدایشان به کسی بخصوص مقامات با حفاظتهای چند لایه نمیرسد که بخواهند بپرسند! ولی مصاحبهگر صدا و سیما و به دیگر تریبونداران مصاحبهگر و خبرنگار و مطبوعاتیها و ...، نباید این سؤالات به مخیّلهشان هم خطور کند! چون تریبون دارند و اگر به ذهنشان خطور کرد، ممکن است در برنامهای مستقیم و غیرقابل سانسور، مرزشکنی کرده و بپرسند!
ارسال نظر