خزانِ بهارستان
مردم تمایل و توجه خاصی به مجلس و انتخابات آن نشان نمیدهند زیرا باور دارند همین تعداد اندک نمایندگان مورد اقبال هم بهطور قطع ردصلاحیت خواهند شد که تا این ساعت چنین هم شده و خبر ردصلاحیت وکلای انگشت شماری که مردم تا حدودی آنان را مقبول میدانستند، در فضای مجازی منتشر شده است
مستقلآنلاین، سرویس سیاسی، هرمز شریفیان/
یک هفتهی پرتنش، غمبار و آکنده از خبرها و تصاویر دردناک و ضدونقیض، به سرعت برق و باد گذشت. حجم خبرها در هفته گذشته آنچنان زیاد بود که بخش سیاسی روزنامهها در انتخاب سوژه اصلی و تیتر با گزینههای زیاد روبهرو بودند. حالا در اوج خبرهای مربوط به سرنگونی غمانگیز "پرواز اوکراین" و پذیرش قصور توسط ستادکل نیروهای مسلح و تجمعهای اعتراضی روز شنبه ۲۱ دیماه در دانشگاههای "امیرکبیر" و "صنعتی شریف" و چندین دانشگاه کشور - خبری دیگر، آرام آرام در حال بالا آمدن است.
اخبار رد صلاحیتهای گسترده شورای نگهبان در همین فضا بهصورت قطرهچکانی در حال رسانهای شدن است. البته مسئولان خبری شورای نگهبان، این بار هوشمندانه عمل کردند و خروجی قلعوقمعها در رد صلاحیتهای گسترده این شورا را درست در بین خبرهای بسیار مهم، بیرون دادند.
این خبرها نشان میدهد که شورای نگهبان در بحبوحه ترور "شهید سلیمانی"، جانباختن تشییعکنندگان در کرمان، حمله موشکی به پایگاه آمریکاییها در عراق، سرنگونی پرواز اوکراین و پیامدهای پس از آن، با دقت در حال رد صلاحیت کردن ثبتنام کنندگانی بودند که با آنان بهشدت مخالفند.
اما همانطور که قابل پیشبینی بود خبر رد صلاحیتها آنچنان مورد توجه مردم و رسانهها قرار نگرفت.
از دلایل عمده این واکنش یکی میتواند این باشد که مطالبات جامعه مدنی ایران بسیار فراتر از تائید یا ردصلاحیت نمایندگان مجلس شورای اسلامی است و اصولا "پارلمان" آنهم با وضعیتی که اکنون دارد، جزو مطالبات اولیه مردم و جامعه مدنی ایران نیست.
بخش قدرتمندی در حاکمیت وجود دارند که با تمام قوا میخواهند فقط افراد مورد نظر خودشان به مجلس راه یابند و برایشان مهم نیست که پس از آن آیا میشود این افراد را "وکیل مجلس" نامید؟ اما حالا که این هستهی سخت و قدرتمند دوست دارد به هر قیمتی قوه مقننه را در دست بگیرد، بسمالله! این گوی و این میدان، اما بهخاطر داشته باشند که همین مجلس دستچین هم نمیتواند نظر آنان را جلب کند و دور نیست روزی که از همین مجلس دستچین شده نیز ایراد و اشکالات فراوان بگیرند.
از سوی دیگر و در چنین شرایطی، مردم هم تمایل و توجه خاصی به مجلس و انتخابات آن نشان نمیدهند زیرا باور دارند همین تعداد اندک نمایندگان مورد اقبال هم بهطور قطع ردصلاحیت خواهند شد که تا این ساعت چنین هم شده و خبر ردصلاحیت وکلای انگشت شماری که مردم تا حدودی آنان را مقبول میدانستند، در فضای مجازی منتشر شده است. جامعه مدنی در همین چندماه گذشته شاهد بوده که مجلس در موضوعی مانند "افزایش قیمت بنزین" هم اختیاری ندارد، وقتی چنین است چرا باید آنچه به این نهاد در ظاهر انتخابی مربوط شود، برای جامعه و مردم، جالب و قابل پیگیری باشد؟
موضوعات اقتصادی، معیشتی و تنگناهای سخت و بیشمار این وضعیت در کنار اوضاع خطیر سیاست خارجی و سایه جنگ و ...آنچنان گریبان مردم را گرفته و در غم، خشم و بیاعتمادی فرو برده که دیگر برایشان اهمیت چندانی ندارد چه گروه و دستهای از اصلاحطلب یا اصولگرا، قرار است وارد مجلس شوند زیرا این باور جا افتاده که مجلس جایگاهی در سیاست و تصمیمگیریهای کلان سیاسی. اجتماعی و ...ندارد و بههمین دلیل برای مردم فرقی نمیکند که چه کسانی روی صندلیهای مجلس بنشینند.
این درحالی است که بسیاری از مردم و چهرههای سیاسی و غیر سیاسی، خیلی پیشتر از بحرانهای اخیر مستقیم یا تلویحا اعلام کرده بودند که در چنین انتخاباتی شرکت نخواهند کرد، هرچند در آن روزها برخی این تصمیم آنان را نادرست میدانستند اما سیر تحولات و رخدادهای سیاسی، اجتماعی ایران از آبان ۹۸ تا امروز باعث شده تا شمار بسیار زیاد دیگری از طبقات گوناگون جامعه به آنان بپیوندند و باور کنند که رای آنان تاثیری در سرنوشتشان، نخواهد داشت.
به تمام اینموضوعات باید عدم اعتماد و اطمینان مردم را نیز اضافه کرد که طی همین ده روز گذشته هم ریزش بسیار گستردهای پیدا کرده است و همین ریزش یکی از دلایلی است که خبرهای مجلس و انتخابات آن دیگر هیچ جذابیتی برای بخشهای بزرگی از جامعهمدنی متکثر ایران، ندارد. حال شورای نگهبان میماند با شماری از افرادی که تنها آنان را "دارای صلاحیت" برای ورود به مجلس میداند. این فرصتی مغتنم است که این شورا و همفکرانش دریابند که "پارلمان" و "پارلمانتاریسم" دارای تعاریف و ویژگیهای دیگری متفاوت با خواستههای آنان است.
تجربهای خوب که بسیاری در حوزه سیاسی کشور دریابند که "مجلس دستچین" نهتنها مشکلی از مشکلات کشور نمیکاهد بلکه در آیندهای نزدیک، چالشی بزرگ برای "دستچین کنندگان" خود خواهد شد. اما در میانه این رد صلاحیتها و شرایط پر انتقاد نسبت به مجلس و شورای نگهبان که به کارزاری بسیار سخت تبدیل شد، تنها یک "پیروز واقعی" وجود داشت و او "پروانه سلحشوری" است.
این نماینده تا زمانی که در مجلس بود، مطالبات موکلان خود را دنبال میکرد اما به درستی تشخیص داد که به دلیل همین دنبال کردنها قطعا رد صلاحیت خواهد شد به همین دلیل او نیز با خودداری از ثبتنام دوباره برای نمایندگی مجلس، به جمع ایرانیانی پیوست که از مجلس و پارلمان، قطع امید کردهاند.
ارسال نظر