انشالله مجلس بعدی
آیا تخصص و کارآمدی مورد انتظار برای نمایندگان مجلس، واقعا میتواند تا به این حد سطحی و نازل باشد؟! کسی که همه دانش و فهمش از اقتصاد، چند کلیدواژه شعاری و چند تیتر کلی از مشکلات اقتصادی کشور مانند بیکاری و تورم و رکود است، چطور میتواند برای مشکلات پیچیده اقتصاد ایران نسخه بپیچد و قانون وضع کند؟!
گروه سیاسی مستقل آنلاین / مهدی نورمحمدزاده_ کارشناس حوزه رسانه
دکتر شفیعی کدکنی، اگر اشتباه نکنم در کتاب «درویش ستیهنده»، خاطره بسیار جالبی از قول «علامه فروزان فر» نقل میکند که عجیب به حال و روز امروز ما مربوط است.
علامه فروزان فر و تنی چند از اساتید بینظیر آن دوران، بعد از کلی خواهش و تمنا، یگانه دوران «علامه قزوینی» را مجاب میکنند تا در دانشگاه تهران کرسی استادی تاریخ را بپذیرد. در جلسه معارفه ایشان، یکی از اساتید رشته عربی میپرسد: «ایشان چه درسی را تدریس خواهند کرد؟!» و بعد از شنیدن پاسخ، سادهلوحانه میگوید: «تاریخ را که دانشجو خودش می خواند، استاد لازم ندارد!».
علامه قزوینی پس از شنیدن این سخن، میگوید: «آری تاریخ، استاد لازم ندارد!» و با ناراحتی جلسه را ترک میکند. علیرغم اصرارهای بعدی علامه فروزان فر و دیگران، علامه قزوینی دیگر به دانشگاه باز نمیگردد و دانشگاه تهران، به همین سادگی و برای همیشه از وجود نابغهای چون «علامه محمد قزوینی» محروم میماند!
داستان آن استاد سادهاندیش، داستان برخی از فعالان سیاسی جامعه امروز ما است. تاریخ را، خودشان از سریالها و روزنامهها میبینند و میخوانند، اقتصاد و جامعه شناسی را از کانالهای تلگرام یاد میگیرند، علم سیاست را از کارشناسان شبکه خبر، و «نقادی و تحلیل» را هم از سخنوران هیجان زدهای که نگران باب شدن خلیفهکشی در جامعه مسلمین هستند!
فقط میماند فرهنگ و هنر، که آن را هم با حضور در چند جلسه نقد کتاب و یاد گرفتن اسم چند نویسنده و کتاب داخلی و خارجی به راحتی دوپینگ میکنند! صحبت دانش «مدیریت و برنامه ریزی» را هم اصلا نکنید که ایشان ذاتا از شکم مادر، مدیر و مدبر به دنیا آمدهاند!
شاید باورتان نشود، اما با تکیه بر همین ساده انگاریها است که عدهای از آدمها و حتی آدم خوبها کاندیدا میشوند، عدهای لیست و ائتلاف میبندند، عدهای امید میبندند و جانانه برایشان تبلیغ میکنند و عدهای هم بالاخره رای میدهند!
اما آیا تخصص و کارآمدی مورد انتظار برای نمایندگان مجلس، واقعا میتواند تا به این حد سطحی و نازل باشد؟! کسی که همه دانش و فهمش از اقتصاد، چند کلیدواژه شعاری و چند تیتر کلی از مشکلات اقتصادی کشور مانند بیکاری و تورم و رکود است، چطور میتواند برای مشکلات پیچیده اقتصاد ایران نسخه بپیچد و قانون وضع کند؟! آنهایی که درکشان از علم جامعه شناسی، در حد تعلیمات اجتماعی دوران ابتدایی و راهنمایی و سفر «خانواده آقای هاشمی» از کازرون به نیشابور است و هیچ شناخت علمی و کارشناسانه از تحولات سریع و عمیق جامعه ایران امروز ندارند، چطور میتوانند برای رشد و تعالی این جامعه، افق طراحی کنند و قانون بنویسند؟!
اگر حواس نخبگان جامعه، به این ظرایف جمع باشد و به جای تعقیب منافع حزبی و قبیلهای، دنبال پرسش از کارکردهای واقعی و سنجش علمی تحلیلها، ادعاها و نظرات کاندیداها در حوزههای مورد ادعا باشند، تا حدی میتوان به مجلس بعدی و نمایندگانش امیدوار بود، و الا مجلس بعدی هم میآید و میرود و باز کسی به این نمیاندیشد که چرا نسخهها و لیستهای انتخاباتی سیاسیون ما، هیچ وقت به فرجام مطلوب نمیرسند و بهترین مجلس برای جامعه ما، همیشه «مجلس دوره بعدی» است!؟
ارسال نظر