هرمز شریفیان- روزنامه‌نگار

آن حبسِ بد و این حصرِ خوب

مستقل آنلاین/چگونه است که حبس غیرقانونی شیخ زکزاکی برای جناب سخنگوی حقوق‌دان قابل اشاره و غیرقانونی است اما حصر "محصوران سه‌گانه" برای ایشان جنبه‌ی قانونی دارد؟

در بین خبر آزادسازی نفتکش "گریس۱" و سخنان "ابراهیم رئیسی" رئیس قوه قضاییه مبنی‌بر برخورد جدی با فساد از درون تا برون قوه قضاییه، که سرخط خبرهای دو روز گذشته را به‌خود اختصاص داده بود، خبر دیگری نیز به میان آمد که مانند گذشته، تناقض فاحش در عملکرد سوژه‌های این خبر را بیش از پیش آشکار می‌کند.

به این متن دقت کنید: "بیماری که جرم او آگاه‌سازی مردم بوده، اکنون برای معالجه نیز در بازداشت است. اتاق ۴۲۶۲ در بیمارستان مدانتای هند برای علامه شیخ #زکزاکی ادامه 'حبس غیرقانونی' او در نیجریه شده است. آیا مراجع بین‌المللی حقوق‌بشری به وظیفه واقعی خود عمل خواهند کرد؟"

این متن نه از ناحیه وکیل شیخ زکزاکی و نه از سوی یک وکیل و کنشگر حقوق‌بشر بلکه نوشته‌ای از "عباسعلی کدخدایی" دبیر محترم شورای نگهبان در حساب شخصی او در شبکه اجتماعی فیلترشده‌ی "توئیتر" است.

بد نیست با کمک گرفتن از اینترنت درباره نیجریه و شرایط خاص شیخ ابراهیم زکزاکی این نکات را بدانیم که در نیجریه یک رژیم لائیک بر ۱۶۷ میلیون نفر حکومت میکند. ۲۵۰ گروه قومی با تناسب متفاوت مسیحی و مسلمان و بت‌پرست هر از گاهی درگیری و خشونت‌های قومی را تجربه می‌کنند.

میتوان گفت طی ۵۲ سال هر هفت سال و نیم یکبار حکومت منتخب توسط نظامیان سرنگون شده است.

در چنین فضای پرتنش و به ویژه حضور مسلمانان تکفیری بوکوحرام بنام جماعت اهل سنت و الجهاد، علی‌الظاهر تنها گروه شیعه مذهب، شیعیانِ پیرو شیخ ابراهیم زکزاکی هستند. 

زکزاکی از چهره‌های اصلی اعتراض‌های سراسری دانشجویی بود که می‌خواستند قوانین شرع در بازبینی قانون اساسی نیجریه لحاظ شود.

شیخ زکزاکی چندین بار به اتهام فتنه و اخلال در نظم عمومی زندانی شده. او در همه حکومت‌های نیجریه بازجویی و حبس شده‌ است.

 اتهام فتنه و اخلال در نظم عمومی وجه مشترک زندانیان سیاسی در نقاط مختلف جهان است.

با یادآوری نوع حکومت و بافت غیراسلامی کشور نیجریه معنای مجاهدات شیخ زکزاکی و حمایت ایران از او را درمی‌یابیم. 

اما در مورد مشابه در ایران، جناب سخنگو که اتفاقا خود را حقوق‌دان نیز می‌داند، شماره اتاق بیمارستانی در هندوستان را به‌خاطر دارد اما در فاصله‌ای بسیار بسیار کمتر و نزدیک‌تر به وضعیت ساکنان "کوچه اختر"، بی اعتنا است.

کدخدایی عبارت آشنای "حبس غیرقانونی" را از حامیان رفع حصر "میرحسین موسوی"، "مهدی کروبی" و زهرا کاظمی(رهنورد)"، وام گرفته و برای زکزاکی به‌کار می‌برد حال آنکه این "سه‌تن" بیش از ۳ هزار روز است که در حبس و حصر غیر قانونی به‌سر می‌برند و بارها توسط فرزندان‌شان عنوان شده که کهولت سن و شرایط دشوار حصر، نیاز محصوران به خدمات پزشکی را ده چندان کرده است.

چگونه است که حبس غیرقانونی شیخ زکزاکی برای جناب سخنگوی حقوق‌دان قابل اشاره و غیرقانونی است اما حصر  "محصوران سه‌گانه" برای ایشان جنبه‌ی قانونی دارد؟

آیا غیر از این است که قانون برای ایشان تنها دو برداشت بیشتر ندارد؟ یعنی قانون برای کسانی که جناب سخنگو با آنان مخالفند یک برداشت و برای کسانی که ایشان، موافق با آنان است، برداشت دیگری دارد.

محصوران بارها با شجاعت اعلام کرده‌اند که حاضرند در دادگاهی علنی از اتهاماتی که به آنان وارد شده، دفاع کنند و این درحالی است که این سه‌تن در این بیش از ۳ هزار روز، هیچ تریبونی برای دفاع از خود ندارند، در حالیکه از سوی تریبون‌ها و رسانه‌های پرشمار مورد ناجوانمردانه‌ترین حملات قرار گرفته‌اند و ابزاری برای دفاع از خود، ندارند.

جناب کدخدایی اگر خودرا "مسئولی دست‌یافتنی" می‌داند لطفا پاسخ دهد در کدامیک از واحدهایی که در دانشکده حقوق پاس کرده‌ به این برداشت و تفسیر دوگانه از قانون اشاره شده است؟

چگونه است که ایشان نسبت به حبس شیخ زکزاکی تا این اندازه حساسند و روند وضعیت ایشان را از نیجریه تا هند پی‌گیری کرده و سازمان‌های حقوق‌بشری را نسبت به وضعیت او به چالش می‌کشند اما نسبت به وضعیت "شیخ اصلاحات" و "ساکنان کوچه اختر" که در همین نزدیکی او هستند، بی تفاوت است و این حصر را قانونی و آن حبس را غیر قانونی می‌خواند؟

جناب سخنگوی شورای نگهبان این نکته را در نظر نگرفته‌اند که حتی اگر بر فرض محال، این سه‌تن مقصر باشند، اثبات تقصیر آنان فقط در صلاحیت دادگاهی صالح، علنی و با حضور وکیل مدافع (غیر تسخیری) و هیات منصفه‌ای به مفهوم واقعی آن و البته "قاضی بی‌طرف" قابل اثبات است و آن چیزی که در واحدهای دانشکده‌های حقوق برای طی مسیر یک دادرسی عادلانه تدریس می‌شود، دقیقا همین است.

شورای نگهبان نهادی اجرایی و تصمیم‌گیرنده است و برای همین یکی از وظایف ذاتی آن، "رعایت اصل بی‌طرفی" است که متاسفانه این اصل به کرات توسط سخنگوی آن شورا، نقض می‌شود.

آقای کدخدایی دست‌کم موظفند به بخش بزرگی از افکارعمومی جامعه که شه

روندان این کشور و خواهان رفع حصر هستند، احترام گذاشته و این روند نادرست "یک‌سویه‌نگری" خود را اصلاح کند.

تا زمانی که مسئولانی امثال سخنگوی شورای نگهبان و هم‌فکران او وضعیت محصوران سه‌گانه و وضعیت شیخ زکزاکی را با یک چشم نبینند نه‌تنها گشایشی در وضعیت حصر رخ نمی‌دهد بلکه از آن مهم‌تر در دیدگاه قضاوت جامعه ایران، همین قضاوتی که امروز درباره‌شان می‌شود را خواهند داشت و طبیعی است که ادامه این وضعیت با ادامه مقاومت محصوران ادامه خواهد داشت، مقاومتی که هرگز شکسته نخواهد شد و پیامدهای احتمالا منفی آن قطعا بر عهده‌ی حامیان ادامه حصر خواهد بود.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها