آیا افغانستان دیگری در راه است؟

سایه‌ی اشباح بر سر زنان پاکستان

سایه‌ی اشباح بر سر زنان پاکستان


خورشید سلیمانی
روزنامه‌نگار 

چند روز پیش خبری منتشر شد مبنی بر این که طالبان پاکستان دولت سایه تشکیل داده است. یعنی همان کاری که گروه طالبان در افغانستان و پیش از تسلط بر این کشور انجام داده بود. در حقیقت، طالبان بیست سالی می‌شد که به تعیین والی، ولسوال و مسئولان ادارات مختلف می‌‌پرداخت. وظیفه‌ی اصلی این مسئولان، سربازگیری از مناطق تحت ریاستشان بود. اما علاوه بر آن، انجام یا هدایت عملیات انتحاری و اخلال در نظم و آرامش شهر نیز در دستور کارشان قرار داشت. و طی بیست سال، در سایه‌ی دولت سایه، چنان پخته و آمُخته شدند که پس از تسلط بر افغانستان، به راحتی سیاست‌ها، اعتقادات و قوانین خود را حاکم کرده و به سرعت به ایجاد امارت مورد نظر خود پرداختند. ظواهر امر هم گویا حاکی از آن است که در این کار موفق بوده‌اند چنان‌که در تازه‌ترین اقدام رسمی، حبس خانگی زنان را با افتخار بر سر علم کردند و جار زدند. در حالی که جهان متمدن در غرب و همسایگان همزبان در شرق کاری نکردند یا نتوانستند بکنند.
بی‌تردید تشکیل دولت سایه‌ی طالبان در پاکستان، با عنایت به همین موفقیت انجام شده است. اکنون طالبان پاکستان که به «تحریک طالبان پاکستان» یا«TTP» معروف است، به معرفی وزارتخانه‌های عدلیه، اطلاعات، دفاع، آموزش و پرورش، استخبارات، امور اقتصادی، امور سیاسی، صدور فتوا و اداره‌ی ساخت و ساز پرداخته و البته زیرمجموعه‌ها و تشکیلات فرعی هرکدام از وزارتخانه‌ها را هم با دقت تعیین کرده است. از جمله، ریاست استخبارات را به نورولی محسود سپرده و واحد انتحاری وزارت دفاع را بر عهده‌‌ی بیناد الفاروق گذاشته است.
بحث بر سر چرایی و چگونگی سیر پیشرفت! طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان را به فرصتی دیگر وامی‌گذارم. جان گرفتن گروه‌های تروریستی در همسایگی کشورمان و ناامن شدن مناطق مرزی را نیز به یک‌سو می‌نهم. بررسی مسئله‌ی کپی پیست کردن نقشه‌ی راهِ طالبان افغانستان، توسط طالبان پاکستان، هم مجالی دیگر می‌طلبد.
اکنون تنها به نکته‌ای می‌پردازم که مهم‌ترین و موثرکننده‌ترین خروجی این فرآیند خواهد بود: ظلم مضاعف بر زنان و حبس و حصر آن‌ها، چنان که افتد و دانی.
این همان راهی است که قبلا پیموده شده و ماحصل آن چنان است که بیم ویرانی و نابودی افغانستان را هر روز بیشتر می‌کند.   موج بیکاری، مهاجرت، نابودی یا فرار سرمایه در اثر تعطیلی شرکت‌های خارجی، مشکلات روحی و جسمی حل ناشده یا حل ناشدنی، مرگ هنر و به ویژه موسیقی، منع مشارکت زنان در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی ، حتی به صورت تلفنی، قطع کمک‌های بشردوستانه، تعلیق فعالیت‌های سازمان‌های غیر حکومتی و هزاران مورد از این گونه عواقب و عوارض، مگر نتیجه‌ای جز ویرانی به بار خواهد آورد؟
گیرم معاون امور هماهنگی کمک‌رسانی سازمان ملل در دیدار با دین محمد، وزیر اقتصاد طالبان، خواستار رفع ممنوعیت کار زنان در سازمان‌های غیردولتی شده باشد، حاصلش چیست ؟
امروز پسران افغان همگام و همراه دختران از رفتن به دانشگاه سرباز می‌زنند و معترضان  شب‌ها بر بام خانه‌ها شعار «زن، تحصیل، آزادی» سر می‌دهند.
افغان‌های مقیم کشورهای اروپایی هم تجمعات اعتراضی برپا کرده‌اند. اقدامات و ادعاهای خرده‌ریز هم از این‌سو و آن‌سو سربرآورده. اما این شجره‌ی خبیثه ریشه‌هایش در جای دیگری است. مباد آن روز که بلای دامن‌گیر دختران افغان، بر سر زنان پاکستان هم نازل شود. باز هم پاسخ صریح و وقیحانه‌ی طالبان را بشنویم که بر زبان وزارت تحصیلات عالی جاری شده است: آبادی و تمدن، هیچگاه هدف این گروه نبوده و نیست!

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها