مهدی نوربخش- استاد سیاست خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ آمریکا
تحریمهای ظریف
مستقل آنلاین/وزیر امورخارجه ایران دکتر جواد ظریف توسط دولت ترامپ و در حالی تحریم شد که برای سالها در کشور خود توسط محافظهکاران راستگرای افراطی تحریم شده بود. محافظه کاران راستگرای افراطی در ایران با محافظه کاران دست راستی آمریکا و دنیا حداقل در سه کنش سیاسی مشترک هستند.
اول؛ آنها در سیاست خارجی کاملا بیاعتنا به نهادهای بینالمللی بوده و بهدنبال فروپاشی آنها هستند. زمانیکه بهسود خود میدانند بهطور گزینشی از این نهادهای بینالمللی استفاده میکنند اما کلا بهدنبال فروپاشی آنها هستند و اصولا به همکاریهای بینالمللی برای حل مشکلات جهانی اعتقادی ندارند. راست افراطی در اروپا، پوتین و ترامپ همه بهدنبال فروپاشی اتحادیه اروپا بودهاند. دوم؛ در داخل کشور خود بهدنبال ایجاد دولتهای اقتدارگرا هستند. تا جایی پیش میروند که قانون را میشکنند، برای رسانههای آزاد تنگنا ایجاد میکنند و حلقه را برای مشارکت احاد مختلف مردم در سیاست تنگتر میکنند. ترامپ در آمریکا کوشش میکند که برای اقتدار سیاسی خود قانون شکنی کند و نهادهاییکه مستقیما زیر نظر رئیس جمهور نیستند را تضعیف کند. پوتین در روسیه حتی نمیخواهد به شهروندان این کشور اجازه دهد که در شوراهای شهر نماینده آزاد داشته باشند. یکی از جرمهاییکه اکنون ترامپ در آمریکا بهآن متهم شده جلوگیری از اعمال عدالت (Obstruction of Justice) قانونی است. سوم؛ راست افراطی در دنیا بومیگرا (Nativist)است. بومیگرایی برای راست افراطی بهمعنی خودی و غیر خودی کردن و تقسیم شهروندان یک جامعه بر پایه نژاد، دین، عقیده سیاسی و...است. محافظهکاران افراطی راستگرا در کشور ما همه این شاخصههای فکری راست سیاسی دنیا را دارا بوده لذا بهراحتی میتوان کنشهای سیاسی مشترک آنها را نظاره کرد. محافظهکاران افراطی در ایران از ابتدا عقد برجام را بر نتابیده بهخاطر اینکه برجام یک تعهد بیناللملی ایجاد کرده و اقتدار سیاسی آنها را زیر بومیگرایی ایدئولوژیک بهچالش کشیده است. اگرچه محافظهکاران افراطی در ایران از تحریم برجام هم سود اقتصادی فراوان بردهاند اما بیشتر از دریچه تعهدات بینالمللی بهآن نگاه کردهاند. لذا از ابتدا نهتنها با عقد قرارداد برجام مخالفت کرده که همه آنهاییکه بهاشکال مختلف در ایجاد این قرارداد بینالمللی سهیم بودهاند مورد بیمهری و غضب آنها قرار گرفتهاند.
ظریف بهعنوان وزیر امور خارجه کشورمان از ابتدا با بیمهری محافظهکاران افراطی در داخل روبرو بوده و همیشه با کنایه و القاب زشت از او یاد کردهاند.
دولت ترامپ و وزیر خزانهداری او اکنون وزیر امور خارجه کشورمان را در لیست تحریمیها قرار دادهاند. کار ترامپ یک کار کاملا سیاسی است که پرده از نفاق دولت او برمیدارد. اگر دولت آمریکا واقعا بهفکر مذاکره با کشور ما بود، تحریم وزیر امور خارجه ایران فقط توانسته به جو بدبینی و بیاعتمادی کمک کرده و اجازه ندهد که زمینهای برای مذاکره میسر شود. اما استدلال جان بولتون برای این تحریم میبایست هر ایرانی وطندوستی را که دل در گرو استقلال، آزادی و آبادی این کشور دارد سخت آزرده کرده باشد. بولتون ادعا میکند که دکتر ظریف بهخاطر عدم مشروعیت برای نمایندگی مردم ایران در لیست تحریمیها قرار گرفته است. آنچه بهوضوح روشن است این است که ظریف وزیر یک دولت انتخابی در ایران بوده و آن مردم ایران هستند که باید تصمیم بگیرند که دولت انتخابیشان مشروعیت داشته و یا ندارد. بولتون فراموش کرده تلاش نیروهاییکه دل به دموکراسی و حقوق شهروندی مردم ایران بسته بودند، دولت روحانی را پس از دولتی که مشروعیتش توسط مردم ایران بهچالش کشیده شده بود انتخاب کردند. بهعنوان یک شهروند کشور میتوان با سیاستهای دولت روحانی موافق نبود اما هرگز نمیتوان به مشروعیت انتخاباتی او شک کرد. لذا تصمیم دولت ترامپ در تحریم وزیر امور خارجه کشورمان یک کار کاملا سیاسی، عجولانه و خارج از نُرمهای دیپلماتیک است.
دولت ترامپ با دوچالش بزرگ در سیاستهای ضد ایرانی خود روبرو بوده که به اتخاذ تصمیمات عجولانه و بیمنطق در سیاست خارجی واشنگتن انجامیده است. نیوکانهای دولت او طراح فشار حداکثری بر اقتصاد ایران بودهاند اما برای پیروزی سریعتر در این راه کوشش فراوانی کردهاند که یک ائتلاف جهانی در مقابل ایران ایجاد کنند. این تلاش با شکست روشنی روبرو شده است. اگرچه فشارهای آمریکا برروی اقتصاد کشور بسیار جدی است و به توان اقتصادی ما ضربههای فراوانی میزند اما نتوانسته توقعات زودرس آمریکا را برآورده کند.
دلیل اول برای شکست آمریکا در ایجاد یک ائتلاف جهانی خروج ترامپ از برجام بوده است. خارج شدن آمریکا از برجام به اعتبار دیپلماتیک این کشور ضربات بزرگی زده است. جنگهای تجاری آمریکا خصوصا با چین اجازه نداده که کشورهای آسیایی
همانند اروپا به یک ائتلاف آمریکایی بر ضد ایران بپیوندند. دومین چالش در مقابل دولت ترامپ، ظریف و دستگاه دیپلماسی کشور ما است. میتوان به ظریف و دولت روحانی سخت انتقاد کرد که اگر بنا بود با دولت ترامپ مذاکره شود، که دولت بارها اعلام کرده که اگر آمریکا به برجام برگردد اینکار شدنی است، چرا زودتر از خروج آمریکا از برجام این کار صورت نگرفت؟ اما باید اذعان کرد که ظریف توان دیپلماتیک خود را در غرب و آمریکا بهخوبی نشان داده و این سخت دولت آمریکارا بر آشفته کرده است. وقتی فرید زکریا با وزیر امورخارجه ایران مینشیند، در او توان دیپلماتیک مشاهده کرده است. عجیب اینجاست که راست افراطی در آمریکا این پدیده را شناخته اما محافظهکاران راستگرای افراطی در ایران کوشش میکنند که آن را نادیده بگیرند و از ظریف بهراحتی بگذرند.
آنچه روشن است این است که در ایران نظام، طراح رئوس سیاست خارجی، و دولت و دستگاه دیپلماتیک کشور بهعنوان کارگزار، مسئولیت بخشی از سیاست خارجی کشور را بهعهده دارند. برجام نتیجه تلاش مشترک نظام و دولت برای ایجاد این معاهده بینالمللی است. معلوم نیست چرا محافظهکاران راستگرای افراطی در ایران، ظریف و دولت روحانی را نشانه میروند. بعد از تحریم ظریف توسط دولت ترامپ روزنامه جوان در سر مقالهای نوشت، «امضای تحریم پای مذاکره». روزنامه کیهان گفت، «سینه چاکان مذاکره با آمریکا عبرت میگیرند. تحریم امروز ظریف دستاورد ۶ سال مذاکره با شیطان!». اما آیا هرگز محافظهکاران راست افراطی ایران توضیح دادهاند اصولا چرا برجام؟ محافظهکاران راست افراطی در ایران دولتی را سر کار آوردند که جاهل نسبت به نهادهای بینالمللی بود و فکر میکرد که با بیاعتنایی به انها و کاغذ پاره خواندن مصوبات شورای امنیت سازمان ملل متحد، میتواند یک قهرمان برای محافظهکاران در بیتوجهی به این نهادها شود. زمانیکه این مصوبات را کاغذ پاره میخواند، محافظه کاران افراطی ایران برای او کف میزدند. کار تحریمها بهجایی رسید که بالاترین مقام نظام مذاکره برای عقد قرارداد برجام را ضروری دانست. بزرگترین کِریدتی که باید به دولت روحانی و ظریف داد، عقد این قرار داد بینالمللی بود. اگر چه برای عقد چنین قراردادی فرصت سوزیهای فراوانی در عرصه سیاست کشور شد، اما در صورتیکه این قرار داد در زمان اوباما برقرار نمیشد، در زمان ترامپ انتخاب برای دولت آمریکا یک جنگ با کشور ما بود. یکی از دلائلیکه ترامپ در ابتدای دوره ریاست جمهوری خود از برجام خارج نشد، مخالفت کشورهای اروپائی با خروج امریکا از برجام بود و میخواست ببیند چگونه میتواند بر ضد برجام ائتلافسازی بینالمللی کند. اگر برجام در زمان اوباما به نتیجه نرسیده بود، نیوکانهای آمریکائی همراه با اسرائیل و عربستان سعودی میتوانستند به نام انهدام برنامه هستهای برای یک جنگ با ایران برنامه ریزی کنند. محافظهکاران افراطی در ایران نمیتوانند و نمیخواهند خطر چنین جنگی را فهمیده و پیش بینی کنند بخاطر اینکه نگاه تنش آفرین و خشونت طلب آنها از جنگ و خانمانسوزی کشور هراسی بهدل راه نمیدهد. اگر برای یک کار از دولت روحانی و ظریف باید تشکر کرد برداشتن سایه جنگ از سر کشور با عقد قرار داد برجام بود. این امتنان و سپاس را به این دولت و ظریف بدهکاریم.
ارسال نظر